كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دانستنی هایی درباره امام حسن مجتبی علیه‏السلام(
فروغ نور

چون امام حسن مجتبی علیه‏السلام پا بر پهنه عالم خاکی نهاد، خانه حضرت فاطمه علیهاالسلام در انتظار گام‏های نازنین پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم لحظه شماری می‏کرد. گویی تا آمدن آن وجود مبارک، حیرانی عظمت و جلال تولد آن مولود مبارک، به آرامش و سکون نمی‏رسید. اسماء، خادمه بزرگوار خانه وحی می‏گوید: چون به مبارکی تولد نور، حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به منزل فاطمه علیهاالسلام آمد، فرمودند: ای اسماء! فرزندم را بیاور. من آن نوزاد پر نور و بهجت را چون گلی نو شکفته در میان پارچه‏ای زرد رنگ نهاده، نزد آن حضرت بردم. هنگامی که نگاه پیامبر بدان غنچه تازه رسیده افتاد، پارچه را به دور افکند و فرمودند: نگفتم نوزاد را در پارچه زرد نپیچید؟ آن‏گاه پارچه‏ای سفید به او پیچانیده، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه تلاوت فرمود. پس از گذشت هفت روز، امام را در پارچه‏ای از حریر بهشتی که جبرئیل برای پیامبر هدیه آورده بود، پیچیدند و او را «حسن» نامیدند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:دانستنی هایی درباره امام حسن مجتبی علیه‏السلام(, ] [ 21:38 ] [ اكبر احمدي ]

پیامبر ، از ارتداد امّت نگران بود

حضرت محمد آیات قرآنی حاکی از آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله در دوران حیات خود از آینده جامعه اسلامی سخت نگران بود و بامشاهده یک سلسله حوادث ناگوار این احتمال در ذهن او قوّت می گرفت که ممکن است گروه یا گروههایی پس از درگذشت او به دوران جاهلی بازگردند و سنن الهی را به دست فراموشی بسپارند.

این احتمال هنگامی در ذهن او قوّت گرفت که در جنگ اُحُد، وقتی شایعه کشته شدن پیامبر از طرف دشمن در میدان نبرد منتشر شد، با چشمان خود مشاهده کرد که اکثر قریب به اتفاق مسلمانان راه فرار را در پیش گرفته ، به کوهها و نقاط دور دست پناه بردند و برخی تصمیم گرفتند که از طریق تماس با سرکرده منافقان (عبدالله بن ابی) از ابوسفیان امان بگیرند. و عقاید مذهبی آنان چنان سست و بی پایه شد که درباره خدا گمان بد بردند و افکار غلط به خود راه دادند. قرآن مجید از این راز چنین پرده بر می دارد:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:پیامبر , از ارتداد امّت نگران بود, ] [ 21:35 ] [ اكبر احمدي ]

 

ناله های حکیمانه علوی در سوگ رسول خدا

حضرت محمد


هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام بدن مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله را غسل داد و در کفن پیچید چند جمله ای را خطاب به حضرتش عرضه داشت که آن عبارات هم بیانگر سوز و گداز درونی امیرمومنان است و هم رسول خدا صلی الله علیه و آله را بیش از پیش معرفی  می کند و هم  تشریح ابعاد گوناگون این مصیبت عالمگیر است.


متن سخنان حضرت را می توان در دو منبع کهن یعنی کتاب شریف نهج البلاغة و

امالی شیخ مفید(ره) با اندک تفاوتی ملاحظه کرد. ظرایفی در نقل شیخ مفید(ره)

وجود دارد که در نهج البلاغه نیامده است از این رو ما در این نوشته متن امالی را

محور بحث قرارداده؛ به ترجمه و شرح فرازهایی از آن می پردازیم.شیخ مفید(ره) با

واسطه از عبدالله بن عباس نقل می کند: (1)«لَمَّا تُوُفِّیَ رَسُولُ اللَّهِ تَوَلَّى غُسْلَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی

طَالِبٍ وَ الْعَبَّاسُ مَعَهُ وَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ»زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت؛ امیرالمومنین

علی بن ابی طالب علیه السلام عهده دار غسل دادن آن حضرت شد؛ که در این کار عباس و فضل بن عباس هم به

ایشان کمک کردند.فَلَمَّا فَرَغَ عَلِیٌّ مِنْ غُسْلِهِ كَشَفَ الْإِزَارَ عَنْ وَجْهِهِ ثُمَّ قَال‏:»وقتی علی علیه السلام کار

غسل [و کفن] را به پایان رساند، کفن روی صورت آن حضرت را کنار زد و خطاب به ایشان عرضه داشت:«بِأَبِی أَنْتَ وَ

أُمِّی طِبْتَ حَیّاً وَ طِبْتَ مَیِّتاً»پدر و مادرم به فدایت! پاک زیستی و پاک از دنیا رفتیانْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ

بِمَوْتِ أَحَدٍ مِمَّنْ سِوَاكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاء»با رفتن شما نبوت و خبررسانی از عالم بالا به گونه ای قطع شد که با

مرگ هیچ کس چنین نشد.وقتی که آن حضرت از این دنیا رحلت می کند نبوت و خبرهای که مخصوص شان رسالت

است مانند نزول و تشریع احکام به کلی قطع می شود و این همان فیض خاص و ارزشمندی است که امیرالمومنین

علیه السلام از قطع شدن آن افسوس می خورد


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:ناله های حکیمانه علوی در سوگ رسول خدا, ] [ 21:29 ] [ اكبر احمدي ]

ويژه نامه رحلت نبي مکرم اسلام ٬ خاتم الانبياء
و المرسلين ٬ حبيب قلوب العالمين ابوالقاسم
محمد مصطفي صلوات الله عليه وآله

یک نامه و چند پرسش مهم

حضرت محمد

 

 


بُخاری که معتبرترین کتاب اهل سنت به نام اوست در کتاب حدیثی خود،

احادیثی را از ابن عباس نقل می کند که در آنها یکی از غم انگیزترین

صحنه های تاریخ اسلام بازگو شده است؛ ماجرایی که متاسفانه برخی از

صحابه آن را به وجود آوردند و با خلق آن، قلب رسول خدا صلی الله علیه

وآله را در آخرین روزها و یا ساعات عمر شریفش به درد آوردند.


 ماجرا از این قرار است:

«لَمَّا اشْتَدَّ بِالنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَجَعُهُ قَالَ ائْتُونِی بِكِتَابٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ»؛ زمانی که

بیماری رسول خدا صلی الله علیه وآله شدت گرفت؛ فرمود: برگه ای برای من بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که

بعد از آن گمراه نشوید.«قَالَ عُمَرُ إِنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَعِنْدَنَا كِتَابُ اللَّهِ حَسْبُنَا»؛ بلا

فاصله عُمَر گفت: بی تردید درد و بیماری بر پیامبر چیره شده و کتاب خدا نزد ما هست و همان ما را کفایت می کند.با

توجه به قبل و متن این سخن؛ منظور عُمَر این می شود: با وجود کتاب خدا در دست ما دیگر نیازی نیست رسول خدا

چیزی بنویسد و ما را از گمراهی حفظ کند، خصوصا که او الآن در فشار درد و مریضی است و (معاذالله) اعتباری به

سخنان او نیست.پس از این سخنی که عُمَر در کنار رسول خدا صلی الله علیه وآله و با اشاره به ایشان بر زبان راند،

بین حاضران اختلاف افتاد؛ برخی با او همنوا شدند و با آوردن برگ نوشته و قلم مخالفت کردند و برخی هم برای

اطاعت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با نظر عُمَر مخالفت کردند و خلاصه در بین جمع حاضر اختلاف بالا گرفت و

سر و صدا زیاد شد.«فَاخْتَلَفُوا وَ كَثُرَ اللَّغَطُ»چون وضعیت بدین شکل اسفناک تبدیل شد، رسول خدا [با ناراحتی]

فرمود: «قُومُوا عَنِّی وَ لَا یَنْبَغِی عِنْدِی التَّنَازُعُ»؛ بلند شوید و بروید و پیش من بگو مگو نکنید.(1)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:یک نامه و چند پرسش مهم, ] [ 21:5 ] [ اكبر احمدي ]

لزوم كسب صلاحيت در فهم و تفسير قرآن‏

بديهى است فهم قرآن و تفسير آن در صلاحيت هر كسى نيست. چنان كه فهم مطالب دقيق علمى در هر رشته و زمينه‏اى در صلاحيت هر كسى نيست. فهم معادلات پيچيده رياضى يا دقايق ساير علوم، تنها در صلاحيت متخصصان آن علوم است و غير متخصصان نه تنها از اظهار نظر درباره آنها عاجزند و اظهار نظر آنها فاقد هر گونه ارزش است.
در مورد فهم و تفسير قرآن نيز اظهار نظر كسانى كه با علوم و معارف دينى آشنا نيستند فاقد هر گونه ارزش و اعتبارى است. هر چند قرآن به لسان بليغ و آشكار نازل شده است تا مردم بفهمند و بدان عمل كنند؛ لكن چنان نيست كه عمق معارف آن براى همگان در يك سطح قابل فهم باشد. آنچه از قرآن براى عموم مردم قابل فهم است همان سطحى از معناست كه خود قرآن مى‏فرمايد ما با بيانى روشن قرآن را نازل كرديم؛ يعنى قرآن به نحوى نازل شده است كه هر كس با زبان و اصول و قواعد دستور زبان عربى آشنا باشد و روح بندگى بر او حاكم باشد مى‏تواند از قرآن استفاده كند و در حد فكر و معرفت خود از آن بهره‏مند شود. اما رسيدن به عمق معانى و معارف قرآن نياز به مقدمات و تعقل و تدبر دارد. در اين زمينه قرآن مى‏فرمايد:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:لزوم كسب صلاحيت در فهم و تفسير قرآن, ] [ 18:8 ] [ اكبر احمدي ]

پلوراليسم دينى يا انكار دين در قالب قرائت‏هاى مختلف‏

به نظر مى‏رسد آنچه امروزه در جامعه ما قرائت‏هاى از دين معرفى مى‏شود از ديدگاه گروه دوم سرچشمه مى‏گيرد. گر چه عنوان مذكور از سوى روشنفكران به ظاهر مسلمان، القا مى‏گردد؛ لكن جوهره تفكر قرائت‏هاى مختلف از دين را بايد در انسان محورى و ((اومانيسم )) جستجو كرد. چنان كه اشاره شد تفكر مذكور، گزاره‏هاى دينى و احكام و دستورات كتب آسمانى را بى معنا تلقى مى‏كند و معتقد است قرآن و هر متن دينى دينى ديگر ساكت است و حامل معنا و مفهومى نيست؛ بلكه ما انسان هستيم كه با سوابق ذهنى خود برداشت و قرائت خود را به دين و قرآن نسبت مى‏دهيم وگرنه خود قرآن حامل پيامى نيست و بيانگر هيچ حقيقتى نمى‏باشد.براى روشن شدن ماهيت تفكر مذكور و دانستن معناى سخن طرفداران آن مبنى بر ساكت بودن دين و امكان برداشت‏هاى متفاوت از آن، ذكر مثالى مى‏تواند مفيد باشد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:پلوراليسم دينى يا انكار دين در قالب قرائت‏هاى مختلف‏, ] [ 18:6 ] [ اكبر احمدي ]

رهنمود حضرت على عليه‏السلام براى پرهيز از تفسير به راى‏

چنان كه قبلا اشاره شد انسان خواسته‏ها و ذهنيت‏هايى دارد كه گاه با نظر قرآن موافق نيست و به حسب طبيعت انسانى خود دوست مى‏دارد قرآن نيز با نظر و خواسته او موافق باشد و گاه حتى به طور ناخودآگاه ممكن است آن ذهنيت‏ها و پيش داورى‏ها در برداشت و فهم او از قرآن تاثير بگذارد. چون چنين خطرى، هر انسانى را در مقام تفسير قرآن تهديد مى‏كند و شيطان نيز هر لحظه در پى فرصت است تا با فريب دادن چهره‏هاى فرهنگى، كه داعيه فهم دين را نيز دارد، جمعى را از راه حق منحرف كند بسيار بجا و شايسته است به اين قسمت از فرمايش حضرت على عليه‏السلام توجهى ويژه داشته باشيم.حضرت على عليه‏السلام براى در امان ماندن از كج فهمى و پرهيز از انحراف احتمالى مى‏فرمايد: واتهموا عليه آرائكم؛ آنگاه كه در مقام فهم و ? تفسير قرآن برمى آييد، پيش داورى‏ها و سوابق ذهنى و اميال و آراى خود را در مقابل قرآن تخطئه كنيد و آراى شخصى و هواهاى نفسانى خود را كنار بگذاريد و به تعبير حضرت على عليه‏السلام، خود را در مقابل قرآن متهم و تخطئه كنيد.گفتنى است تعبير مذكور لزوم نهايت احتياط و رعايت امانت و تقوا را در فهم و برداشت از قرآن كريم مى‏رساند؛ زيرا حضرت على مى‏فرمايد آراى خود را در مقابل قرآن نادرست تلقى كنيد و با اين ذهنيت، كه من هيچ نمى‏دانم و آنچه قرآن مى‏گويد حق است، با قرآن روبه‏رو شويد و در صدد فهم و تفسير قرآن برآييد: واستغشوا فيه اهوائكم؛ هوس‏هاى خود را نابجا و نادرست بدانيد تا بتوانيد از قرآن درست استفاده كنيد، وگرنه همواره در معرض خطا و انحراف هستيد.
بنابراين، جوهره دين كه همان تسليم بودن در مقابل خداست، اقتضا مى‏كند انسان مطيع محض خداى متعال باشد و در مقابل احكام خدا و دستورات قرآن كريم، راى و نظر و پيش داورى خود را محكوم به بطلان بداند. وقتى چنين روحيه‏اى بر انسان حاكم باشد بديهى است قرآن و احكام و دستورات و معارف الهى را بهتر درك مى‏كند و آن گاه كه بنا بر تسليم داشته باشد آنها را با جان و دل پذيرا مى‏باشد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:رهنمود حضرت على عليه‏السلام براى پرهيز از تفسير به راى‏, ] [ 18:2 ] [ اكبر احمدي ]

قرآن؛ نور حقيقى‏

يكى از مظاهر تجلى خداوند نور است. خداوند خود را به نور تشبيه مى‏كند و مى‏فرمايد: الله نور السماوات والارض؛ خدا نور آسمان‏ها و زمين‏ ? است. اين نور وجود خداى متعال است كه تجلى كرده و خلقت آسمان‏ها و زمين و مخلوقات صورت گرفته است. به بركت عنايت خداوند است كه عالم وجود برجاست و فيض وجود، پيوسته از جانب منبع جود، بر موجودات سرازير است و در نتيجه پديده‏ها و موجودات به حيات خود ادامه مى‏دهند.گاه از كلام خدا نيز به نور تعبير مى‏شود؛ زيرا در پرتو نور است كه انسان راه را پيدا مى‏كند و از بيراهه رفتن و سردرگمى نجات مى‏يابد. از آن جا كه بدترين و زيان بارترين گمراهى و ضلالت، ضلالت و گم راهى در مسير زندگى و به خطر افتادن سعادت انسان است، نور حقيقى و واقعى آن است كه انسان‏ها و جامعه انسانى را از ضلالت و گم راهى نجات دهد و مسير درست كمال انسانى را براى آنها روشن كند تا راه سعادت و تكامل را از طرق سقوط و ضلالت باز شناسد. بر همين اساس خداوند متعال از قرآن به نور تعبير كرده است و مى‏فرمايد: قد جائكم من الله نور و كتاب مبين؛ به تحقيق از ? جانب پروردگارتان نور و كتابى روشنى بخش آمده است تا شما با بهره‏گيرى از آن، راه سعادت را از شقاوت باز شناسيد. اينك از آن جا كه موضوع بحث، قرآن از ديدگاه نهج‏البلاغه است، از تفسير و توضيح آيات وارده در اين زمينه صرف نظر مى‏كنيم و به توضيح بيان حضرت على عليه‏السلام در اين باره مى‏پردازيم.
حضرت على عليه‏السلام در خطبه 189، بعد از وصف اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله در وصف قرآن كريم مى‏فرمايد:

ثم انزل عليه الكتاب نورا لا تطفا مصابيحه و سراجا لا يخبو توقده، و بحرا لا يدرك قعره‏

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:قرآن؛ نور حقيقى‏, ] [ 18:55 ] [ اكبر احمدي ]

تكريم ظاهرى و واقعى قرآن كريم‏

در مورد احترام به قرآن، بيشتر آنچه كه در جوامع اسلامى وجود دارد، مى‏توان احترام ظاهرى قرآن ناميد. در حالى كه قرآن كريم هرگز تنها براى اين كه با آداب و رسوم و احترام خاصى با آن مواجه شويم، نازل نگرديده است. قرآن فقط براى حفظ كردن و تلاوت نمودن با لحن و صوتى زيبا نيست. قرآن كتاب زندگى و پيام‏هاى الهى است كه همگان موظفند در زندگى دنيوى خود آنها را به كار بندند، تا در دنيا و آخرت رستگار شوند، خصوصا دست اندركاران حكومت در جوامع اسلامى موظفند سياست‏هاى كلى نظام را بر اساس رهنمودهاى اين كتاب الهى تنظيم و به اجرا در آورند، تا زمينه رشد و تعالى فرهنگ قرآن براى افراد جامعه بهتر مهيا گردد و در نتيجه هدف نزول قرآن، كه همان تكامل و سعادت انسان در سايه بسط قسط و عدل در روى زمين است، تحقق يابد. متاسفانه بر خلاف اين انتظار، آنچه امروزه به عنوان تكريم و تعظيم قرآن كريم شاهد آن هستيم از حد پرداختن به ظواهر روبنايى در نمى‏گذرد و لزوم محوريت قرآن در زندگى سياسى اجتماعى مسلمانان مورد غفلت قرار گرفته است. امروزه در بسيارى از كشورهاى اسلامى موسساتى از دوره آمادگى و دبستان تا سطح دانشگاه به امر تعليم و تعلم قرآن كريم مى‏پردازند و در جهت فراگيرى روخوانى و حفظ قرائت قرآن به روش‏هاى مختلف همت مى‏گمارند و هر ساله شاهد مسابقات جهانى حفظ و قرائت قرآن كريم هستيم. علوم مختلف قرآن از قبيل تجويد و ترتيل و غيره جايگاه ويژه‏اى در ميان علاقه‏مندان به قرآن دارد. علاوه بر اين امور، قرآن در ميان عامه مسلمانان از احترام ويژه‏اى برخوردار است، به نحوى كه دست بى وضو به كلمات و آيات آن نمى‏گذارند و در هنگام قرائت مودب مى‏نشينند. بيشتر افراد، در مقابل قرآن پاى خود را دراز نمى‏كنند. آن را در بهترين جلد و مناسب‏ترين مكان‏ها قرار مى‏دهند و خلاصه احترام‏هاى ظاهرى از قبيل در ميان عامه مسلمانان امرى رايج مى‏باشد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:تكريم ظاهرى و واقعى قرآن كريم‏, ] [ 18:52 ] [ اكبر احمدي ]

حكمت برخى از بلايا

گذشته از مطلب فوق، گاه حكمت خداى متعال و رحمانيت گاه حكمت خداى متعال و رحمانيت حق ايجاب مى‏كند از راه‏هاى غير طبيعى بندگانش را مورد لطف قرار دهد و نعمت خويش را بر آنها نازل كند. بدين منظور گاه خداى متعال اسباب و علل ديگرى غير از اسباب و علل مادى قرار مى‏دهد و از مردم مى‏خواهد با توسل به آنها خود را مستحق نزول رحمت و نعمت‏هاى خداوند گردانند. اين معنا نيز مقتضاى لطف و حكمت خداى متعال است. نظام خلقت بر اساس حكمت است و هدف از آفرينش انسان هدايت و تكامل مى‏باشد و هدايت و تكامل، در سايه معرفت و تدبر در آيات الهى و بندگى و عمل به دستورات انبياى الهى و دين حق حاصل مى‏شود؛ لكن گاه مردم در اثر گناه و معصيت از مسير حق منحرف مى‏شوند. انسان‏ها معمولا آن گاه كه از جهت مادى در رفاه باشند و از نظر اقتصادى و برخوردارى از لذايذ مادى مشكلى نداشته باشند و آنچه بخواهند براى آنها فراهم باشد، كمتر به خدا و معنويات روى مى‏آورند. در اين هنگام، خصلت‏هاى انسانى و الهى به تدريج در آنها تضعيف و نهايتا به فراموشى سپرده مى‏شود و در نتيجه زمينه طغيان و كفر ضلالت و گمراهى در آنها فراهم مى‏شود.
قرآن مى‏فرمايد: ان الانسان ليطفى. ان رءاه استغنى ؛ آنگاه كه انسان خود ? را بى نياز ببيند طغيان مى‏كند. اگر روح حاكم بر اكثريت جامعه و امتى روحيه استكبارى و طغيان صفتى شد لطف و عنايت خداوند ايجاب مى‏كند به نحوى انسان‏ها را هشدار دهد و آنها را از خواب غفلت بيدار كند و به راه حق و طريق بندگى بازگرداند. براى تحقق اين منظور، گاه بلاهايى از قبيل فقر و خشك سالى نازل مى‏كند و از طرف ديگر راه درمان و رفع آن بلاها را استغفار و توبه از گناهان و توجه به خدا و دعا و نماز معرفى مى‏كند تا در نهايت، هدف خلقت كه همان هدايت و تكامل اختيارى انسان‏هاست، هر چه بيشتر تحقق يابد اين فرايند نيز يكى از سنت‏هاى عجيب الهى بوده كه گاه پيامبرى مبعوث مى‏كرده است و امت او را به سختى‏هايى مبتلا مى‏كرده تا آنها از خدا و راه حق غافل نشوند و غرق شدن در لذايذ مادى آنها را از سعادت باز ندارد.
به هر حال، نزول بعضى از بلاها زمينه بيدارى و توجه انسان‏هاى غافل است؛ زيرا در شرايط سخت انسان‏ها بهتر نياز خود را به خدا درك مى‏كنند و آمادگى پذيرش حق و تعليمات انبيا را بيش از موقعى كه در رفاه هستند پيدا مى‏كنند. قرآن مى‏فرمايد:


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:حكمت برخى از بلايا, ] [ 18:49 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه قبل 1 ... 14 15 16 17 18 ... 74 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 75
بازدید دیروز : 380
بازدید هفته : 929
بازدید ماه : 2319
بازدید کل : 175881
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك