كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پروانه ها، بال زنان و شادی کنان، شاعرانه ترین پروازشان را بر گرد شمع شبستان هشتم دنیا، آغاز می کنند. خورشید، شور و التهاب شگفتی را در وجود خویشتن احساس می کند. ماه، از همیشه زیباتر می شود و نگاهش را میهمان سرور و سرسبزی می سازد. درختان با خرسندی به سیمای آفتاب می نگرند و به شادمانی می پردازند. کاینات غرق نورند. فرشته ها و آدمیان مسرورند. همگان مشتاق طلوع روی اویند. همه می خواهند سیب خوشبوی وجود او را ببویند. همه می خواهند شکفتن گل والای وِلا را در دنیا ببینند و گلبرگی از نور و نوازش و شفاعت او بچینند. آری، ای سید گل ها، ای مولا، ای سبزه زار سر زندگی و صفا، ای علی بن موسی الرضا علیه السلام ، قدوم پاک تو، حضور همه زیبایی ها را بیمه می کند. دست های مهربان لطف تو، برترین سایه بان دل ها و دیده های ماست. ای امام، خجسته میلاد روشنایی بخش تو، بر همه هستی مبارک و فرخنده باد

سلام و صلوات خالصانه

سلام بر امام رضا علیه السلام پیشوایی که چشمه سار عطوفت او، ما را به زندگی امیدوار می کند و میوه شیرین ولایش، آبادانی سرای دیگرمان را تضمین می نماید. ای عالم آل محمد صلی الله علیه و آله ، سلام و صلوات خالصانه همه مؤمنان به پیشگاه پاک تو ارزانی و همه جان ها و دل ها و لب های دوستداران تو، در سالروز میلادت، پرخنده باد. ای پناهگاه، گریزِ آهوانه ما را به دامان پر مهر خود بپذیر و هماره دست دل های ما را به یاری بگیر

دیداری عاشقانه

زیارت، دیداری است عاشقانه با اولیاء اللّه . زائر با تشرف باطنی، می تواند زندگانی حقیقی را ببیند و در پرتو این فیض، روحش را صیقل داده، تا حریم ملکوت پرواز نماید. اگر آدمی با تأمل بیشتر به این قضیه بیندیشد، در خواهد یافت که زیارت، تجدید میثاق با اولیاءاللّه است و به یقین، در سایه این حضور، سود فراوانی نصیب او می گردد، که با هیچ سود مادی در دنیا قابل قیاس نیست. بدین جهت است که ائمه معصوم علیهم السلام ، خودْ مشتاقان خویش را به زیارت فرا می خوانند. احادیث فراوانی از امام رضا علیه السلام نیز به ما رسیده که ایشان پیش از شهادت، همواره از شیعیانش دعوت می کرد که به زیارت ایشان بروند تا هدایت شوند و به خطا نروند.

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:خجسته میلاد, ] [ 9:27 ] [ اكبر احمدي ]

 

الف) امام رضا(ع) احساس کرد نپذیرفتن ولایت عهدی، تنها به قیمت جان او تمام نمی شود، بلکه جان تمام شیعیان و علویان هم به خطر می افتد. اگر در آن شرایط برای امام(ع) جایز بود جان خود را به خطر اندازد، امام برای علویان و شیعیان چنین روا نمی دانست.
چنانچه امام با رد مقام ولایت عهدی،خود و پیروانش را به نابودی می کشاند، کفر و الحاد همه جا را فرا می گرفت و در نتیجه مأمون به اهداف شوم خود دست می یافت؛
ب) امام دریافت پذیرش ولایت عهدی، یک اعتراف ضمنی از طرف عباسیان است که علویان هم در این حکومت سهم شایسته ای دارند؛
ج) انگیزه دیگر اینکه عموم مردم تلاش اهل بیت را برخلاف شایعات، در صحنه سیاست ببینند و گمان نکنند که آنان عالمانی هستند که فقط درگوشه ای به عبادت می نشینند و در امور سیاسی دخالت نمی کنند؛
د) دیگر اینکه امام فرمود: همان انگیزه ای که جدم امیرالمؤمنین علیه السلام را وادار به شرکت در شورای شش نفره نمود، مرا نیز به پذیرش ولایت عهدی واداشت.
در پذیرش شروط ولایت عهدی، امام به خوبی به توطئه ها و هدف های پنهان و آشکار مأمون آگاهی داشت. گفتار و رفتار حضرت حکایت از اجبار و عدم رضایت او در این پذیرش نمادین می کرد و به همین جهت ولایت عهدی را با شرایط خاص زیر پذیرا شد:
امام به هیچ وجه در کار امر و نهی و عزل و نصب و کارهای حکومتی دخالت نکند؛
به امر قضاوت و داوری نپردازد؛
هیچ رسم و سنتی را جا به جا و نقض نکند؛
بدیهی است، این شرایط خط بطلان بر اهداف مأمون کشید و این امر موجب شد تا حکومت نتواند کارها را به نام امام پیش ببرد و امور را به صورت شرعی و دینی جلوه دهد.
از طرف دیگر، چون موضع امام (ع) عدم اعتراف به قانونی بودن نظام حکومتی او بود، به همین دلیل و با چنین شرایطی دیگر مأمون قادر به اجرای نقشه هایش به نام امام (ع) نبود.
پس از اینکه مأمون به عظمت معنوی امام در جامعه پی برد و از طرفی با اعتراض عباسیان بغداد درمورد واگذاری ولایت عهدی به حضرت مواجه گردید،
تصمیم گرفت امام (ع) را از سر راه خود بردارد.
مأمون برای شکستن شخصیت علمی حضرت، اقدام به تشکیل مجالس مناظره و مباحثه با دانشمندان ادیان مختلف نمود که با حضرت رضا(ع) به مناظره و مباحثه بنشینند، شاید از این رهگذر بتواند در مباحثات علمی که بین آنها به وجود می آید شکستی برای حضرت ایجاد کند و از محبوبیت آن وجود مقدس در بین مردم بکاهد.
سرانجام توفیق نیافت و دانشمندان برجسته تمام ادیان و مذاهب از مراکز علمی جهان با امام (ع) به بحث و گفتگو نشسته و همه عالمان مذاهب و صاحبان افکار و آرای مختلف به بزرگواری و احاطه علمی آن حضرت اقرار و اعتراف نمودند. حضرت در تمام مباحثات و مناظرات با دلایل قاطع علمی و منطقی و با زبان خودشان جواب داده و همه را محکوم و مجاب نموده اند.
پاسخ امام (ع) به مسائلی علمی و فلسفی با بیانی رسا و منطقی قوی در حضور مأمون، چنان موجب شگفتی وی شد که لب به سخن گشود و گفت: یا اباالحسن! در روی زمین کسی جز شما نیست که این گونه سخن نیکو بگوید.
پیروزی های حضرت در مباحثات، مأمون را نا امید کرد، وی خود را در تحقق اهدافش شکست خورده و ناکام دید. در حالی که روز به روز بر عظمت امام رضا(ع) افزوده می شد و حقانیت فرزند پیامبر(ص) روشنتر می گردید سرانجام بعد از گذشت دو سال از ورود امام به خطه خراسان ، مأمون در روز جمعه آخر صفر سال 203 هـ ق. اقدام به جنایتی هولناک نمود و آن امام همام را که حدود پنجاه و پنج سال از عمر پر برکتش سپری شده بود در توس بوسیله انگور زهرآلود مسموم کرد و به شهادت رساند. آنگاه از باب عوام فریبی ، خود را عزادار نشان داد و امر کرد تا پیکر مطهر امام(ع) را در سرای حاکم عباسی (بقعه هارونی) به خاک بسپارند.
پس از شهادت حضرت رضا علیه السلام و دفن در بقعه هارونی(حرم فعلی) ، بنا به پیشگویی آن حضرت ، خراسان ، مطاف فرشتگان الهی و قبله نیاز و زیارتگاه شیعیان جهان شد و تا انقراض عالم چنین خواهد بود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:علل پذیرش ولایت عهدی, ] [ 9:21 ] [ اكبر احمدي ]

اخلاق، یک از عناصر مهم شخصیت انسان است، و کاشف کیفیت ذات، و حاکی درون اوست، و درجه رسوخ ایمان را در او نشان می دهد.
امام رضا(ع) به اخلاقی عالی و ممتاز، آراسته بود، و بدین سبب دوستی عام و خاص را، به خود جلب فرموده بود، همچنین انسانیت آن حضرت، یکی از نگهبانان و امانت داران و وارثان اسرار آن، به شمار است.
ازابراهیم بن عباس صولی نقل شده، که گفته است:
من ابوالحسن الرضا(ع) را هرگز ندیدم در سخن گفتن، با کسی درشتی کند.
من ابوالحسن الرضا(ع) را هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از فراغ ازآن، قطع کند.
و هرگز درخواست کسی را، که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمود.
و هرگز پاهای خود را جلو همنشین، دراز نمی کرد.
و هرگز در برابر همنشین تکیه نمی داد.
و هرگز او را ندیدم، که غلامان و بردگان خود را بد گوید.
و هرگز او ندیدم، که آب دهان اندازد.
و هرگز او را ندیدم، که قهقهه کند، بلکه خنده اش تبسم بود.
و هنگامی که مجلس او از مردم خالی، و سفره غذا انداخته می شد، همه غلامان و بردگانش، حتی دربان و میرآخور را، به دور سفره غذا می نشانید.
تا آن جا که می گوید: هرکه بگوید در فضیلت، کسی را مانند او دیده، از او باور نکنید.
مهمانی بر آن جناب وارد شد، و تا پاسی از شب گذشته، نزد آن حضرت نشسته بود و سخن می گفت، در این میان چراغ به هم خورد، مرد برای اصلاح آن دست دراز کرد، امام رضا (ع) او را از این کار بازداشت، و خود به اصلاح چراغ پرداخت، و سپس فرمود: ما گروهی هستیم که هرگز مهمان را به کار وا نمی داریم.

منش ظاهری امام رضا(ع)

شکی نیست که امامان(ع) عموماً نسبت به مال دنیوی، از همه زاهدتر بودند، و از زخارف و زر و زیور آن، بیشتر از همه کناره می گرفتند، لیکن از نظر آنان، زهد به پوشیدن لباس خشن، و خوردن خوراک ساده محدود نمی شود، و مفهومی گسترده تر دارد، و در حقیقت زاهد کسی است که روا نمی دارد، میل به لذّات و خوشیهای دنیوی، بر جان او حکومت کند، و برای جلوگیری از آن، توان و قدرت نداشته باشد، و نیز زاهد آن کس است که دنیا از نظر او هدف و مقصود نیست تا این که کوشش خود را بدان منحصر کند، بلکه اگر دنیا به او رو آورد، از آن بهره می گیرد، و اگر به او پشت کند، آنچه را نزد خداست بهتر و پایدارتر می داند.
امام دربیانی ثابت می فرماید، که ظاهر زندگی، و نمود خارجی انسان، ربطی به زهد واقعی ندارد، بلکه بسا این ظاهر سازی نیرنگی باشد، که آدمی بخواهد، از این راه توجه دیگران را به خود جلب کند. از این رو امام رضا(ع) و دیگر امامان طاهرین(ع) مانعی نمی دیدند، که ظاهر حال، و وضع لباس و خوراک آنها، متنعمانه باشد، و این را تا آن حد روا می داشتند، که با زهد واقعی که همان عدم دلبستگی و شیفتگی باطنی انسان به دنیاست، برخورد و تعارض پیدا نکند، و این که دنیا پدیده ای گذرا و ناپایدار است مانع این نیست که مؤمن از آنها محروم باشد. بلکه مؤمن که سربه فرمان خدا دارد، و جان خود را راه او فدا می کند، اولی و سزاوارتر به استفاده و بهره گرفتن، از نعمتهای اوست.
امامت امام رضا(ع)
دوران پرشکوه امامت حضرت ازسال 183 هـ ق، آغاز شد. دراین سال امام موسی کاظم(ع) در زندان هارون در بغداد به شهادت رسید، مدت ده سال امامت حضرت رضا(ع) مصادف با زمانی بود که حکومت سیاسی به دست هارون الرشید اداره می شد و شیوه حکمرانی وی بر اساس اعمال زور بر مردم بود. درآن روزها بیت حضرت درمدینه مرجع مردم و پناه مسلمانان و مرکز تجمع دانشمندان، فقها و مجتهدان بود. به طور کلی دوره 20 ساله امامت و رهبری حضرت به دو بخش تقسیم می شود:
بخش اول: از آغاز امامت تا سفر به خراسان یعنی از سال 183 تا سال 201 هـ ق.
بخش دوم: از نیمه سال 201 هـ ق. تا پایان عمر امام یعنی آخر صفر سال 203 .
وقوع قیام ها و نهضت های سیاسی و نظامی درخراسان علیه هارون وی را بر آن داشت که در سال 193 هـ ق. به منظور کشتن رافع بن لیث و مصادره اموال علی بن عیسی بن ماهان رهسپار آن دیار شود. وی درحالی که بیمار بود وقتی که به گرگان رسید بیماری اش شدت یافت و در توس در گذشت، بدن او را دریکی از تالارهای باغ منسوب به حمید بن قحطبه در روستای سناباد (مشهد فعلی) به خاک سپردند. پس از مرگ هارون، جنگ قدرت بین مدعیان خلافت، امین و مأمون در گرفت، در این مبارزه امین دستگیر و به هلاکت رسید، این پیروزی ظاهری حکومت پرفراز و نشیبی را برای مأمون ایجاد کرد و واکنشها و نتایجی منفی علیه او و اهدافش به وجود آورد که منجر به بوجود آمدن شرایط سیاسی عصر امام(ع) شد. زیرا مخالفت شدید شیعیان و علویان با خاندان عباسی از یک سو و قیام هواداران امین در بغداد که قتل او را جرمی سنگین می دانستند از سویی دیگر، قیامها و نهضتهای گسترده ای راعلیه حکومت عباسی و مأمون به وجود آورد.
مأمون پس از رویارویی با اوضاع نا آرام حکومت و احساس نا امنی و نگرانی شدید، دریافت که این خطر جدی نه تنها خلافت وی بلکه حکومت عباسیان را تهدید می کند. از طرفی موقعیت و شخصیت برجسته و ممتاز حضرت رضا(ع) و توجه و گرایش شدید مردم به آن حضرت نیز تهدیدی دیگر برای براندازی حکومت عباسی بود؛ از این رو درصدد برآمد که فریاد انقلابیون را خاموش و اعتماد مردم بغداد را به خود جلب کند. پس ازمشورت با وزیر خود فضل بن سهل، تصمیم گرفت، حضرت رضا(ع) که نزد علویان و شیعیان از محبوبیتی خاص برخوردار بود و در ایران پایگاه مردمی استواری داشت را از مدینه به خراسان دعوت کند، تا با مطرح کردن مسئله ولایت عهدی از خطری جدی پیشگیری کند. از این رو دعوت نامه های متعددی برای آن حضرت فرستاد، حضرت که از واقعیت ها آگاهی کامل داشت به شدت با این دعوت مخالفت نمود، تا اینکه با پافشاری مأمون و سرانجام با تهدید وی مواجه شد و سفر خراسان را به گونه ای طی کرد که معلوم شد سفری اجباری است.
پس از مطرح نمودن مسئله ولایت عهدی و خودداری حضرت از پذیرش مشروط ولایت عهدی نمود، اما مواضع منفی امام(ع) در برابر ترفندهای مأمون وی را آگاه کرد که نیرنگش موفقیت آمیز نیست. زیرا او می خواست با تحمیل ولایت عهدی به هدفهای خاصی برسد که مهم ترین آنها عبارت بود از:
دور نگه داشتن امام (ع) از پیروان و شیعیان خود؛
کاستن وجهه معنوی امام و متهم کردن او به دنیا پرستی وحب جاه و مقام
مراقبت دقیق از حضرت و زیر نظر داشتن ایشان؛
مشروع جلوه دادن خلافت خود
یافتن پایگاه مردمی و سرانجام فرو نشاندن نهضت ها و قیام ها.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ] [ 9:18 ] [ اكبر احمدي ]

مادر امام رضا(ع)

در مورد نام مادر امام هشتم(ع) اختلاف بسیاری است، گفته شده که نام مادر آن حضرت، خیزران بوده است و برخی أروی گفته اند، که ملقب به شقراء نوبیه بوده است، و بعضی نام مادرش را نجمه دانسته اند، که کنیه اش ام البنین بوده است و برخی سکن نوبیه گفته اند، و نیز گروهی نام مادر آن حضرت را تکتم نوشته اند، و شاید این دسته به آنچه در شعر یکی از مدیحه سرایان آن حضرت آمده است، استناد جسته اند:ألا إن خیر لناس نفساً و والداً و رهطاً و أجداداً، علی المعظم اتتنا به للعلم و الحلم ثامناً إماماً یؤدی حجه الله (تکتم)

فرزندان امام رضا(ع)

در شماره و اسامی فرزندان امام(ع) نیز اختلاف است، گروهی آنها را پنج تن پسر و یک دختر نوشته اند، به نامهای محمد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه.سبط بن جوزی در تذکره الخواص، آنان را چهار تن، که با حذف حسین، به شرحی که ذکر شده نام برده است، اما شیخ مفید براین باور است، که امام هشتم(ع) را، فرزندی جز امام محمد جواد(ع) نبوده است، و ابن شهرآشوب و طبرسی در اعلام الوری، نیز بر همین اعتقاد می باشند، و اما درکتاب العدد القویه تعداد فرزندان آن حضرت دو فرزند پسر، به نامهای محمد و موسی، ذکر شده است و آنچه درکتاب قرب الاسناد آمده است، این قول را تقویت می کند، و آن این است که بزنطی به امام هشتم (ع) عرض کرد، درچند سال پیش پرسیدم که جانشین شما کیست؟ فرمودید فرزندم، و در آن روز فرزند نداشتید، و اکنون خداوند به شما دو فرزند عطا فرموده است، کدام یک از این دو جانشین شماست؟ در عیون اخبار الرضا آمده که امام دختری به نام فاطمه داشته است.اکنون ما در این صدد نیستیم، که دقیقاً شماره و نام فرزندان آن حضرت را، بررسی و تعیین کنیم، ولی نظر شیخ مفید را که ذکر شد ترجیح می دهیم، و آنچه از نظر ما محقق است این است که امام هشتم(ع) فرزندی جز امام محمد جواد(ع) نداشته، و آنچه غیر از این گفته شده، به ثبوت نرسیده است، و خداوند به حقیقت حال داناتر است.

دانش امام رضا(ع)

امام رضا (ع) دانش خود را از جدش پیامبر خدا(ص) به ارث برده و سرچشمه جوشانی از علم و فضیلت بود که تشنگان دانش و معرفت از فیض او بهره می بردند و تشنگی خود را برای فهم مشکلات و حل معضلات، بدو فرو می نشاندند.تاریخ، بسیاری از مناظرات علمی، و مباحثات فکری آن حضرت (ع) را، که موجب پیروزی بر دشمنان اسلام شده، برای ما بیان کرده است، و نیز افاضات آن حضرت را در انواع دانشها، که مورد استفاده بزرگان علم و رجال فکر قرار گرفته ، شرح داده است.از امام موسی بن جعفر(ع) روایت شده است، که به فرزندان خود می فرمود:این برادرتان، علی بن موسی، عالم آل محمد(ص) است، مسائل دین خود را از او بپرسید، و آنچه به شما می گوید نگهدارید، زیرا من بارها از پدرم، جعفر بن محمد، شنیدم که می فرمود: عالم آل محمد در صلب توست، و ای کاش من او را دیدار می کردم، و او با امیرالمؤمنین، علی همنام است.و از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده که گفته است: من ندیدم ازامام رضا(ع) پرسشی شود، که او آن را نداند، و داناتری از او، به آنچه تا زمانش، بر روزگار گذشته است، ندیده ام، مأمون با پرسشی از هر چیزی، آن حضرت را می آموزد، و امام رضا (ع) او را پاسخ می فرمود: درحالی که تمامی پاسخهای آن حضرت، مأخوذ از قرآن و مستند به آن بود.
جایگاه علمی امام رضا(ع)
حضرت رضا(ع) مانند اجداد بزرگوار خود از مقام علمی والائی برخوردار بود، تا آنجا که به وی: لقب‹‹ عالم آل محمد›› دادند.عبدالسلام بن صالح هروی(ابوالصلت) گفته است: کسی را داناتر ازعلی بن موسی الرضا ندیدم و هیچ دانشمندی با او رو به رو نشد مگر اینکه وی نیز چنین شهادت می داد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:مادر امام رضا(ع), ] [ 9:16 ] [ اكبر احمدي ]

امام رضا(ع) آیت حق

مسلمانان جهان درسال 148 هـ ق، هدیه ای بزرگ و الهی را دریافت نمودند و آن میلاد هشتمین حجت خدا بود، نام مبارکش علی، لقب مشهور آن حضرت، رضا و کنیه معروف ایشان، ابوالحسن است. پدر بزرگوارش، امام موسی بن جعفر(ع)، هفتمین امام شیعیان و مادر آن حضرت بانویی پاکدامن و پرهیزکار به نام تکتم که بعدها طاهره نامیده شد. همسر مکرمه حضرت رضا علیه السلام اُمّ ولًد مادر امام جواد (ع) است.

نسب امام رضا(ع)

او علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابی طالب(ع) هشتمین امام اهل بیت است، که در مدینه متولد شده، و در طوس وفات یافته است.

ولادت و شهادت امام رضا(ع)

درتعیین ماه و سال تولد آن حضرت، اختلاف زیادی وجود دارد، همچنان که در ماه و سال شهادت آن امام بزرگوار نیز اختلاف است، و تفاوت این اقوال هم کم نیست، و در برخی از آنها از پنج سال بیشتر است، و چون آنچه در این باره گفته اند، درهم و آمیخته است، و تعیین قول صحیح دشوار می باشد، لذا بدون این که یکی از این اقوال را اختیار و در این جا ذکر کنیم، همه آنها را از نظر خوانندگان می گذرانیم، زیرا در بررسی و استقصای قول صحیح، و اقامه دلیل برای اثبات صحّت آن، فایده مهمّی مترتب نیست.تولّد آن حضرت درمدینه در روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذی الحجّه، یا ذی القعده، یا ربیع الاول سال 148 یا 153 هـ اتفاق افتاده است.درتعیین ماه و سال شهادت آن حضرت، اختلاف زیادی وجود دارد. شهادت آن بزرگوار، آخر ماه صفر، و به ظن قوی قول شیخ صدوق که وفات آن امام را درسال 203 ذکر کرده است، و این همان سالی است، که مأمون به سوی عراق رهسپار شده است، و این که وفات آن حضرت سال206 بوده، قطعاً صحیح نیست زیرا مأمون در سال 204 وارد بغداد شده، و مسلم است که وفات امام(ع) درهنگامی واقع شده که او راهی سفر بغداد بوده است.




موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:طلوع امید, ] [ 9:7 ] [ اكبر احمدي ]

ابن صباغ مالكی درباره حضرتش می‌نویسد: «حضرت از مناقبی والا و صفاتی پسندیده برخوردار است. نفس شریفش پاك، هاشمی نسب و از نژاد پاك نبوی استبعد از جریان ولایتعهدی، روزی عبدالله بن مطرف بن هامان بر مأمون وارد شد. حضرت رضا(علیه السلام) نیز در مجلس حضور داشت. خلیفه رو به عبدالله كرد و گفت: درباره ابوالحسن علی بن موسی الرضا چه می‌گویی؟ عبدالله گفت: «چه بگویم درباره كسی كه طینت او با آب رسالت سرشته شده و ریشه در گوارای وحی دوانیده است. آیا از چنین ذاتی جز مشك هدایت و عنبر تقوا می‌تواند ظاهر شود؟ [1

زهد امام

عیون اخبار الرضا: ابو عباد گفت: حضرت رضا در تابستان روى بوریا در زمستان روى پلاس مى‏نشست و لباس خشن مى‏پوشید مگر موقعى كه میان جمعیت می رفت كه خود را براى آنها مى‏آراست.شبها كم میخوابید و بسیار بیدار بود بیشتر شبها از ابتداى شب تا صبح شب زنده‏دار بود خیلى روزه میگرفت روزه سه روز در ماه از او فوت نمیشد میفرمود: این سه روز روزه تمام عمر است خیلى كمك میكرد و صدقه میداد در پنهانى بیشتر در شبهاى تاریك چنین كارى را میكرد هر كس بگوید چون او در مقام و شخصیت دیده است باور نكنید

علم امام

عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 179- ابو ذكوان گفت: از ابراهیم بن عباس شنیدم كه میگفت: هر چه از حضرت رضا علیه السّلام مى‏پرسیدند میدانست از زمان او كسى راجع بتاریخ گذشته تا آن روز از حضرت رضا واردتر نبود مأمون او را آزمایش میكرد بسؤال‏ها در هر مورد. جواب آنها را میداد تمام سخن و جواب و مثالى كه مى‏آورد از قرآن استفاده مینمود در هر سه روز یك مرتبه قرآن را ختم میكرد. میفرمود: اگر بخواهم در كمتر از سه روز ختم كنم میتوانم ولى بهر آیه‏اى- كه میرسم در آن دقت میكنم كه در باره چه چیز و چه زمانى نازل شده بهمین جهت در هر سه روز یك مرتبه ختم میكنم.

آداب معاشرت امام

عیون اخبار الرضا: ابراهیم بن عباس گفت: هرگز ندیدم حضرت رضا علیه السّلام با سخن خود كسى را برنجاند و هرگز ندیدم سخن كسى را قطع كند تا او صحبت خود را تمام میكرد و هرگز محتاجى را رد نكرد بقدرى كه قدرت داشت. هرگز پاهاى خود را مقابل كسى كه نشسته بود دراز نمیكرد و نه تكیه میكرد در مقابل كسى كه نشسته بود و هرگز غلامان خود را ناسزا نمیگفت: و ندیدم كه آب دهان بزمین بیاندازد و نه هرگز در موقع خنده قهقهه نمیزد خنده آن جناب تبسم بود. در خلوت سفره‏اش را می گستردند غلامان خود را بر سفره خویش مینشاند حتى دربانها و مهتر چهارپایان را،


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:پرتوی از شخصیت امام رضا علیه السلام, ] [ 10:2 ] [ اكبر احمدي ]

امام رضا علیه السلام بر اساس موقعیت های متفاوت به هر یک از خلفای جور هم عصر خویش بخورد کرده اند؛ گاهی بدون لحاظ تقیه و جسورانه به ابراز عقائد خود در مقابل آنان پرداخته اند. گاهی روشی میانه را پی گرفته و در برخی مواقع نیز در ظاهر تسلیم شده اند. در این گفتار به برخورد حضرت در برابر سه حاکم عباسی یعنی هارون الرشید، مأمون و امین عباسی پرداخته خواهد شد.

امام و هارون:

« از سال 183 هجری که پیشوای هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در زندان بغداد به دستور هارون مسموم شد و از دنیا رفت امامت پیشوای هشتم به مدت ده سال در دوران حکومت وی سپری گردید. این مدت در آن عصر اختناق و استبداد و خودکامگی هارون دوران آزادی نسبی و فعالیت فرهنگی و علمی امام رضا علیه السلام به شمار می رود؛ زیرا هارون در این مدت متعرض اما نمی شد و حضرت آزادانه فعالیت می نمود...شاید علت مهم این کاهش فشار از طرف هارون نگرانی وی از عواقب قتل امام موسی بن جعفر علیه السلام بود، زیرا گرچه هارون تلاش فراوانی به نظور کتمان این جنایت به عمل آورد؛ اما سرانجام جریان فاش شد و موجب نفرت و انزجار مردم گردید.» [در دوران حکومت امین و سالهایی که بین مرگ هارون و حکومت مأمون فاصله شد برخوردی میان امام و مأموران حکومت عباسی در تاریخ به چشم نمی خورد و پیداست که دستگاه خلافت بنی عباس در این سالهای کوتاه که گرفتار اختلاف داخلی و مناقشات امین و مأمون و خلع مأمون از ولیعهدی و واگذاری آن به موسی فرزند امین بود؛ فرصتی برای ایذاء و آزار علویان عموما و امام رضا علیه السلام خصوصا نیافت دلیل تاریخی بر این مطلب « اظهارات هارون در پاسخ یحیی بن خالد برمکی در مورد علی بن موسی  علیه السلام است؛ یحیی( که قبلا درباره امام کاظم علیه السلام بدگویی و سعایت کرده بود) به هارون گفت: پس از موسی بن جعفر اینک پسرش جای او نشسته و ادعای امامت می کند ( گویا نظر وی این بود که بگوید بهتر است از هم اکنون علی بن موسی علیه السلام تحت نظر مأموران خلیفه قرار گیرد!) هارون ( که هنوز قتل موسی بن جعفر را فراموش نکرده بود و از عواقب آن نگران بود) پاسخ داد: آنچه با پدرش کردیم کافی نیست؟ می خواهی یکباره شمشیر بردارم و همه علویین را بکشم؟! خشم هارون درباریانش را خاموش ساخت و دیگر کسی جرأت نکرد درباره آن حضرت به سعایت بپردازد.» [2]


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:امام رضا علیه السلام و سه خلیفه عباسی, ] [ 9:57 ] [ اكبر احمدي ]

روز یازدهم ماه ذیقعده سال 148 هجرى در مدینه در خانه‏ى امام موسى بن جعفر علیه‏السلام فرزندى چشم به جهان گشود كه بعد از پدر تاریخساز صحنه‏ى ایمان و علم و امامت‏شد. نام او « على » و کنیه اش «ابوالحسن» و لقبش «رضا» است. مادر گرامى او «تُکْتَمْ» بود که پس از تولد حضرت، از طرف امام کاظم علیه‏السلام «طاهره» نام گرفت. وی در خردمندى و ایمان و تقوى از برجسته‏ترین بانوان بود. اصولا امامان پاك ما همگى از نسل برترین پدران بودند و در دامان پاك و پر فضیلت گرامى‏ترین مادران پرورش یافتند. امام رضا علیه السلام در سال 183 هجرى، پس از شهادت پدر بزرگوارش در زندان بغداد (در سال 183 هجرى) در سن 35 سالگى عهده‏دار مقام امامت و رهبرى امّت گردید.مدت امامت آن حضرت بیست سال بود که ده سال آن معاصر با خلافت «هارون‏الرشید»، پنج سال معاصر با خلافت «محمد امین»، و پنج سال آخر نیز معاصر با خلافت «عبدالله المأمون» بود.امام تا آغاز خلافت مأمون در زادگاه خود، شهر مقدس مدینه، اقامت داشت، ولى مأمون پس از رسیدن به حکومت، حضرت را به خراسان خواند تا تحت نظارت مستقیم او باشد و سرانجام حضرت در ماه صفر سال 203 هجرى قمرى (در سن 55 سالگى) توسط مأمون عباسی به شهادت رسید و در همان سرزمین به خاک سپرده شد

---------------------------------------

منابع :

1. طبرسى، إعلام الورى‏ بأعلام الهدى‏، ج2، ص 40.

2. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 247.

3. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 13.

.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:در آسمان هشتم, ] [ 9:55 ] [ اكبر احمدي ]

 


او در میان بهشت رویید.

وقتی در آغوش آسمان به روی موسی بن جعفر

علیه‏السلام لبخند می‏پاشید،

طراوتش تمام آسمان را تازه می‏کرد.

تا پایش به زمین خشک رسید،

برکت، تمام زمین را در آغوش کشید.

هیچ کبوتری در بند نماند.

آب و نور از آسمان سرازیر شد

و زیر پاهای کوچکش، چشمه جان گرفت.



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, ] [ 9:42 ] [ اكبر احمدي ]

 


الگوي انساني


به يقين مي توان گفت درک ابعاد وجودي حضرت معصومه(س) و رسيدن به جايگاه معنوي آن حضرت، ضرورت تعيين راهکارهايي براي پياده کردن آن در جامعه را مشخص مي سازد تا بانوان و به ويژه دختران ما، با الگوبرداري از آن کريمه اهل بيت(ع) مظهر عفاف، تقوا و حيا باشند.

از اين رو، نامگذاري روز ملي دختران در زادروز آن حضرت، حرکتي نمادين براي گوشزد کردن شخصيت حضرت معصومه(س) و ترويج ابعاد وجودي اين دختر اهل بيت(ع) در ميان دختران مسلمان و در نهايت الگوسازي از شخصيت آن حضرت براي دختران امروز است.

مريم بهروزي دبيرکل جامعةالزينب(س) در اين رابطه مي گويد:
حضرت فاطمه معصومه(س) يکي از زنان مشهور اسلام هستند که ويژگي هاي شخصيتي ارزشمندي همچون علم و تقوا دارند.

فعاليتهاي سياسي و اجتماعي ايشان نيز با آگاهي از مسايل روز انجام مي شد، به طوري که شاگردان و پيروان بسياري داشتند و آنان را به راه خير و ثواب رهنمون مي شدند. به دليل همين قدرت روشنگري حضرت معصومه(س) دشمن از وجود ايشان احساس خطر کرد و ايشان را از مسير اهداف شوم سياسي اش برداشت.

به اعتقاد او دستيابي به توانمندي هاي فکري و انديشه ورزي نيازمند داشتن نگاهي والا به امور است که بانوي مکرم اسلام، حضرت فاطمه معصومه(س) اين شاخصه را در وجودشان داشتند.

اگر افراد به توانمندي هاي مقدس و ارزشمند برسند، جامعه هم به توانمندي هاي آنان معتقد مي شوند. دختران مسلمان هم تحت آموزه هاي ديني مي توانند به مقامات بالاي علمي و معنوي دست يابند.

دبيرکل جامعةالزينب(س) معتقد است:
الگوهايي که دختران مسلمان ما دارند، اسوه هاي دانشمندي و انديشه ورزي هستند. در حالي که جوامع غربي حضرت مريم را به عنوان الگو نمي بينند بلکه ايشان را به عنوان موجودي مقدس و آسماني مي پندارند که زميني ها نمي توانند به ايشان تأسي جويند.

او مي گويد: البته اين فرهنگ را براي زنان و دختران آن جوامع ساخته اند تا به اهداف سياسي و شهواني خود برسند. اما در جامعه اسلامي ما، الگوهاي انساني بسياري داريم که بانوان جامعه ما مي توانند در مسير اين بزرگان گام بردارند. امام راحل(ره) در وصيتنامه شان زنان ايران را به زينب گونگي توصيه مي فرمايند. به اين معنا که اين بانوي بزرگ اسلام را الگوي زندگي خود قرار دهيد.



دختري که در خاندان پيامبر، لقب کريمه اهل بيت(ع) را به خود اختصاص داد، نگين شهر قم شده است.کرامات حضرت معصومه(س) چنان است که بر آن تأکيد بي شمار شده است؛ به ويژه که امام رضا (ع) و امام عفرصادق (ع)، زيارت کنندگان آن حضرت را وعده بهشت داده اند. حضرت معصومه(س) از بانوان فاضله اهل بيت(ع) است که زندگي دشواري را در دوران هارون و مأمون سپري کردند.حجةالاسلام والمسلمين علي اکبر مهدي پور، مؤلف کتاب «زندگاني کريمه اهل بيت(ع)» با بيان اينکه ايشان در محضر پدر و برادر بزرگوار خود از تربيت ويژه اي برخوردار بودند، يادآور مي شود: قبل از تولد امام موسي کاظم(ع)، حضرت جعفرصادق(ع) از وجود حضرت معصومه (س) خبر داده و مي فرمايد که يکي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي در شهر قم از دنيا مي رود که هر کس آرامگاه ايشان را زيارت کند، بهشت بر او واجب مي شود.او ادامه مي دهد: پيشگويي براي حجت الهي، از معصومين طبيعي است اما پيشگويي براي کسي که از حجت هاي الهي نيست، نشان دهنده بزرگي و اهميت جايگاه آن بانوي مکرمه است.اين مدرس حوزه با اشاره به جايگاه والاي علمي کريمه اهل بيت(ع) مي گويد: ايشان حتي به پرسشهاي فقهي مردم نيز پاسخ مي دادند. حضرت فاطمه معصومه(س) از علم وافري برخوردار بودند و در جهت هدايت مردم به ويژه افراد خانواده و آشنايان از مسير انحرافي دشمن تلاش بسياري مي کردند. ايشان از هر فرصتي براي نقل احاديث و پاسخ به سؤالها استفاده مي کردند. در آن دوران، مجازات حکومت براي نقل يک حديث، هزار ضربه شلاق بود و زن و مرد هم نداشت.مهدي پور با اشاره به جايگاه والاي اين بانوي مکرمه در تثبيت امامت خاطرنشان مي کند: در حديثي در مورد زيارت حرم مطهر ايشان آمده است: حضرت معصومه(س) را زيارت کنيد در حالي که عارف به حق او باشيد؛ بدين معنا که ايشان داراي جايگاهي والاست که از نگاه امام معصوم، حقي دارد و بايد آن حق را شناخت، همچنان که حق حجتهاي الهي را بايد شناخت. ايشان با اندوخته هاي علمي بالا، بسياري از افراد را تربيت کرده و معارف اهل بيت(ع) را به آنان آموخته اند. در طول قرنها نيز، حرم مطهر ايشان پناهگاه همه شيعيان بوده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب: الگوي انساني, ] [ 8:25 ] [ اكبر احمدي ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 111
بازدید دیروز : 87
بازدید هفته : 198
بازدید ماه : 495
بازدید کل : 161781
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك