كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||||||
|
معراج پیامبر آیه ١ : سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ منزه است آن [خدایى] که بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى که پیرامون آن را برکت دادهایم سیر داد تا از نشانههاى خود به او بنمایانیم که او همان شنواى بیناست سرنوشت بنی اسرائیل آیات ۴ تا ٧ : وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا / فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولًا / ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا/ إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوؤُواْ وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِیرًا و در کتاب آسمانى[شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشى بسیار بزرگى برخواهید خاست / پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مىگماریم تا میان خانهها[یتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآیند و این تهدید تحققیافتنى است / پس [از چندى] دوباره شما را بر آنان چیره مىکنیم و شما را با اموال و پسران یارى مىدهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر مىگردانیم / اگر نیکى کنید به خود نیکى کردهاید و اگر بدى کنید به خود [بد نمودهاید] و چون تهدید آخر فرا رسد [بیایند] تا شما را اندوهگین کنند و در معبد[تان] چنانکه بار اول داخل شدند [به زور] درآیند و بر هر چه دستیافتند یکسره [آن را] نابود کنند موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 18 دی 1391برچسب:معراج پیامبر, ] [ 18:28 ] [ اكبر احمدي ]
بی توجهی مردم به پندهای خداوند آیه ٢ : مَا یَأْتِیهِم مِّن ذِکْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یَلْعَبُونَ هیچ پند تازهاى از پروردگارشان نیامد مگر اینکه بازىکنان آن را شنیدند پیوسته بودن زمین و آسمان و جدا شدنشان آیه ٣٠ : أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ آیا کسانى که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند فلسفه وجود کوه ها آیه ٣١ : وَجَعَلْنَا فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَن تَمِیدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ و در زمین کوههایى استوار نهادیم تا مبادا [زمین] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههایى فراخ پدید آوردیم باشد که راه یابند به ارث بردن زمین توسط بندگان شایسته آیه ١٠۵ : وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 18 دی 1391برچسب:بی توجهی مردم به پندهای خداوند, ] [ 18:22 ] [ اكبر احمدي ]
محیط های مخرب شغلی و تحصیلی )سلسله مباحث تربیتی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی( تأثیرات محیط شغلی گفتیم که یکی از محیط هایی که بسیار بر تربیت و روح انسان تأثیر گذار است محیط شغلی است در مبحث گذشته در مورد مشاغل مکروه و تأثیراتش بر روح آدمی صحبت کردیم در این مبحث به بیان محیط های مختلف شغلی می پردازییم . محیط های شغلی سازنده 1. فضای باز و سیر آفاق : هر محیطی که انسان در آن باشد، هم نقش سازندگی و هم نقش تخریبی دارد. هیچ ارتباطی هم با کار انسان ندارد. ممکن است شغل تو خوب باشد امّا محیطی که داری در آن کار میکنی، خوب نباشد.مثلاً در مورد نقش سازندگی شغل زراعت، همین روایتی است که حضرت فرمودند: «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً إِلَّا زَرَّاعاً» انبیا زراعت میکردند. شما اگر بروید در تاریخ انبیا نگاه کنید، میبینید که اکثر انبیا چوپان بودند، هم زراعت میکردند و هم چوپانی؛ یعنی بیابانگرد بودند. تا به حال فکر کردید که چرا اینها سر به بیابان گذاشته بودند؟ پیغمبر اکرم ما هم وقت نزول وحی، تنها، در غار حراء بودند.خودِ پیغمبر هم چوپانی میکرد.چرا انبیا شغل زراعت و چوپانی را انجام میدادند؟ چون محیط این شغلها یک محیط زنده کننده بُعدِ معنویِ انسان است. محیط بیابان برای انبیا نقش سازندگی داشته است. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:محیط های مخرب شغلی و تحصیلی, ] [ 18:41 ] [ اكبر احمدي ]
ترازوی عقل در معارف دینی )میزان اعتماد به عقل در تحلیل آموزه های دینی( معارف دین از نظر دلیل به سه دسته تقسیم می شوند. دلیل برخی تنها نقل است؛ مانند دو رکعت بودن نماز صبح و دلیل برخی فقط عقل است؛ مانند اصل وجود خدا و برخی هر دو را دارند مانند خالق بودن خدا و یا اصل وجود معاد.
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:ترازوی عقل در معارف دینی, ] [ 18:38 ] [ اكبر احمدي ]
دزدگیری برای گرفتن دزدان انسانیت ! عطر ریحان ... گاهی اوقات ما آدما خودمون و ارزش وجودیمونو فراموش می کنیم ویادمون میره که ما لحظه به لحظه در حال افتادن در طعمه شکارچیان هستیم اگر کمی توجهمان را بالا ببریم درخواهیم یافت که گاه لازم است برای در امان ماندن از دزدان و شکارچیان اطراف ، دزدگیری در وجودمان به راه اندازیم تا به محض نزدیک شدن دشمن ، به ما هشدار دهد وما را از بلاها حفظ کند . تا حالا جواهر فروشی كریمخان رفتی . پشت ویترین مغازه هاش وقتی می ایستی دوست نداری چشمت رو از روی اون جواهرایی كه برقش آدمو مبهوت می كنه ، برداری . اگه دستت رو دراز كنی حتی نمی تونی سنگاشو لمس كنی . می تونی فكر كنی كه مال تو می شه اما یه دفعه از فكرش می یای بیرون و پیش خودت می گی : ای بابا كی پول داره . آهی می كشی و راه خودت رو ادامه می دی . شنیدی می گن هر چیز با ارزشه ، قیمتش بیشتره و نیاز به محافظت بیشتری داره .. می خوام یه سؤال ازت كنم ، یه سؤالی كه شاید بهش بخندی ، اما در حقیقت جوابی برای گفتنش نداشته باشی . دوست دارم خوب روش فكر كنی و جوابشو به خودت بگی شاید یه روز به تونی به جواب سؤالت یه نمره ی خوب بدی . موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:دزدگیری برای گرفتن دزدان انسانیت, ] [ 18:34 ] [ اكبر احمدي ]
چرا خداوند سوگند خورده است؟از دیدگاه اسلام، سوگند یاد كردن عملی ناپسند بوده و اجتناب از آن بسیار مطلوب و پسندیده می باشد، اما متفاوت بودن حالات انسان به هنگام سوگند یاد كردن از یك سو و انگیزه های مختلف جهت قسم خوردن از سوی دیگر، موجب برخورد متفاوت قرآن كریم با انواع سوگندها شده است . خداوند متعال در قرآن كریم آیه 224 از سوره بقره مسلمین را از هر نوع سوگندی حتی به منظور نیكی و تقوا و اصلاح بین مردم برحذر داشته و سپس در آیه 225 از همان سوره با تقسیم سوگندها به سوگند لغو و سوگند جدّی، سوگند لغو را فاقد اثر جزایی و فقهی و سوگند جدی را موضوع احكام فقهی و اثرات وضعی قرار داده است به عنوان مثال، قسمتهایی كه معمولاً از روی عادت برای امور عادی و كم ارزش، بر زبان جاری می گردند، در عین حال كه نامطلوب و شایسته پرهیز هستند لغو و بی اعتبار شمرده شده و اسلام هیچ گونه عقوبتی را چه دنیوی و چه اخروی بر آن مترتب نمی سازداما سوگندهایی كه با عزم و اراده و تصمیم جدی و به منظور رسیدن به اهدافی خاص، از انسان صادر می شود، دارای اهمیت بوده و به همین لحاظ دارای اثرات گوناگون وضعی و فقهی هستند.1 موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ شنبه 16 دی 1391برچسب:چرا خداوند سوگند خورده است؟, ] [ 18:48 ] [ اكبر احمدي ]
دخترم را زنده بگور کردم کاش به جای این همه اعتراض به اسلام وقرآن که چرا خدا به ما دخترا ظلم می کنه ، دستورات سختی را برای ما قرار داده ؛ باید خودمان را در سرما و گرما بپوشانیم ، نماز بخوانیم و...، به گذشته خود نگاهی می انداختیم وکمی بیشتر می اندیشیدیم که در زمان جاهلی هیچ جایگاهی که نداشتیم هیچ ، بلکه زنده زنده به گور می شدیم . در این باره از باب تذکر بد نیست به چند داستان پیرامون این موضوع توجه کنیم . نادیده گرفتن عشق و وفای کودک خردسال مردی خدمت پیامبر آمد، اسلام آورد، اسلامی راستین، روزی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و سؤال کرد : آیا اگر گناه بزرگی کرده باشم توبه من پذیرفته می شود، فرمود: « خداوند تواب و رحیم است »، عرض کرد ای رسول خدا گناه من بسیار عظیم است، فرمود: وای بر تو ! هرقدر گناه تو بزرگ باشد، عفو خدا از آن بزرگتر است.عرض کرد اکنون که چنین می گویی بدان: من در جاهلیت به سفر دوری رفته بودم، در حالی که همسرم باردار بود، پس از چهار سال بازگشتم، همسرم به استقبال من آمد، نگاه کردم دخترکی در خانه دیدم، پرسیدم دختر کیست؟ گفت: دختر یکی از همسایگان است!من فکر کردم ساعتی بعد به خانه ی خود می رود اما با تعجب دیدم نرفت، غافل از اینکه او دختر من است و مادرش این واقعیت را مکتوم می دارد که مبادا به دست من کشته شود.سرانجام گفتم راستش را بگو این دختر کیست؟ گفت: به خاطر داری هنگامی که به سفر رفتی باردار بودم، این نتیجه همان حمل است و دختر تو است!آن شب را با کمال ناراحتی خوابیدم، گاهی به خواب می رفتم و گاهی بیدار می شدم،صبح نزدیک شده بود، از بستر برخاستم و کنار بستر دخترک رفتم در کنار مادرش به خواب رفته بود، او را بیرون کشیدم و بیدارش کردم و گفتم همراه من به نخلستان بیا. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ شنبه 16 دی 1391برچسب:دخترم را زنده بگور کردم, ] [ 18:46 ] [ اكبر احمدي ]
حکایت تاجر و چهار همسرش زندگی انسان ها سراسر ندانم کاری است و اشتباه ،آزمون و خطای ما آدم ها گویی هرگز تمامی نخواهد داشت. اگر به گذشته خود نظری بیندازیم آنقدر حماقت کرده ایم از خرد و کلان و از یاد آوری بعضی هایشان خنده مان می گیرد و بعضی دیگر آهی جگر سوز را از نهاد ما بر می آورد بارها و بارها با خود می گوییم آخر من با چه عقلی این کارها را کردم ؟ ای کاش هرگز چنین و چنان نمی شد! گاه فرصت هایی را از دست داده ایم که با صرف هزینه های هنگفت هم قابل بازگشت نیستند دنیای ما آدم های ناآگاه و خوش خیال سراسر پارادوکسی طنز گونه است . چیزهای با ارزش را دور می اندازیم و به جایش چیز های بی ارزش را بر میداریم و مدتها وبال گردنمان می کنیم . شما تصور کنید کسی می خواهد به سفری دور و دراز برود که خطرات زیادی در راه است به او هشدار داده شده که در برداشتن وسایلت دقت کن وسایل سنگین و کمر شکن را بر ندار چراغ راهت فراموش نشود مسیر پر است از صخره و سربالایی و جاهای سرد و گرم و ... . خوب اگر کسی به جانش علاقه داشته باشد بیشترین دقت را به خرج می دهد در انتخاب وسایل و توشه راه حالا اگر این شخص به جای برداشتن چراغی که او را به مقصد برساند و تمام مسیر با او باشد یک وسیله ای را انتخاب کند که ظاهری زیبا و سرگرم کننده دارد به جای پتوی گرم و لباس مناسب به فکر راحتی در مسیر و خوشگذرانی و لذت بردن باشد آیا این خنده دار نیست؟ حتما به طرف می گوییم پس در سرما و شب های تاریک چه خواهی کرد ؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ شنبه 16 دی 1391برچسب:حکایت تاجر و چهار همسرش , ] [ 18:40 ] [ اكبر احمدي ]
چرا از کار خیر محرومیم؟ انسان در باغ زندگی، میوه و نهال بذری را که خودش کاشته، میچیند و خرمن محصولی را که خودش زراعت کرده است، برداشت میکند، چه در دنیا و چه در آخرت، چه زود چه دیر، چه کم چه بسیار، چه معادل یا چند برابر.
توجه به این حقیقت و قانون; یعنی جریان دقیقِ نظام (عمل و عکسالعمل)، انسان را وامیدارد که بر عملکردهای خویش، نظارت بیشتری داشته باشد و آینده و عاقبت خود را بر اساس کار و تلاش امروزش بنیان نهد.
در روایت آموزندهای آمده است: شخصی از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام سؤال کرد که چرا من از شب خیزی و از خواندن نافله سحر محرومم؟ امیرالمؤمنین جواب خیلی سادهای داد، فرمود: انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ مردی هستی که گناهانت، دست و پایت را به غل و زنجیر بستهاند، نمیگذارند بلند شوی. این خیلی عجیب است و خود یک حقیقتی است. این را مکرر علما در کتابهای خودشان نوشتهاند که گناه روز مانع چنین توفیقی است. «محرومم» معنایش این است که نه فقط بیدار نمیشوم، بیدار هم که بشوم نمیتوانم بلند شوم. فرمود یک غل و زنجیر نامرئی به دست و پایت هست، خودت هم نمیدانی. یعنی اگر میخواهی بلند شوی اول باید آن غل و زنجیرها را باز کنی موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ جمعه 15 دی 1391برچسب:چرا از کار خیر محرومیم؟, ] [ 18:32 ] [ اكبر احمدي ]
نگران چه باشیم؛ تأمین دنیا یا آخرت؟! ما از فقر دنیا سخت می ترسیم که نکند در آینده، فرش خانه ام حصیر یا گلیم شود ؛ سفره ام نان خالی شود ؛ لباسم پارچه ی کرباس شود؛ از تصور آن وحشت می کنیم و برای همین، روز و شب می دویم که تأمین آتیه کنیم. امّا یک هزارم این ترس را از فقر آخرت نداریم! از خانه ی آخرتت خبری داری ؟ ما اصلاً نمی اندیشیم و نمی هراسیم که: نکند بعد از مرگ در اثر کمبود حسنات و فراوانی سیّئات خانه ام آتش باشد، خوراکم، ضریع* و زقّوم و آبم حمیم و غِسلینِ جهنّم و پوشاکم، قَطِران و مقطّعات النیّران باشد. همانگونه که قرآن می گوید: « وَ تَری المُجرمینَ یومئذٍ مُقرّنینَ فی الاصفادِ سرابیلُهم مِن فُزذان و تَغشی وجوههمُ النّارُ؛1 «لیسَ لهم طعامٌ إلاّ مِن ضریعٍ لا یِسمِنُ ولا یُعنی مِن جوعٍ»؛2 «ثمّ إنّکم أیّها الضّالّون المکذّبون لآکِلونَ مِن شَجرٍ مِن زَقومٍ فَمالؤنش مِنها البُطونَ»؛3 چرا ما از این آیات بینات نمی لرزیم؟ چرا به فکر آتیه می افتیم؟! معلوم می شود که ما اصلاً زندگی آخرت را زندگی نمی دانیم؛ آنگونه که منافقان نمی دانستند و می گفتند:«لا تنفِروا فِی الحَرّ»آتش جهنّم باورشان نشده بود. این طرز تفکّر کم و بیش در ما هم پیدا شده است که خودمان را در آن عالم، محتاج به خانه و فرش و خوراک و پوشاک نمی دانیم. با اینکه قرآن حیات واقعی را منحصر به حیات اخروی می داند و زندگی دنیا را بازیچه ی کودکانه ای به حساب می آورد و می گوید: «وَ ما هذه الحیاةُ الدّنیا إلاّ لهوٌ و لَعِبٌ و إنّ الدّارَ الآخرةَ لَهِیَ الحیوانُ لو کانوا یعلمون»؛4 موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ جمعه 15 دی 1391برچسب:نگران چه باشیم؛ تأمین دنیا یا آخرت؟, ] [ 18:25 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
||||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |