كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
خود مسجد و ويژگيهاي آن نيز ميتواند عامل جذابي به منظور گرايش جوانان و نوجوانان به مسجد باشد. اين ويژگيها و خصوصيات عبارتاند از: 1ـ فضاي مناسب و ظواهر خوب آن مسئولان ذي ربط در عصر كنوني بايد در احداث مساجد تا حد زيادي مداخله كنند، انتخاب محل احداث نقشهي مورد نظر، امكانات و فضاي سبز آن و غيره بايد حساب شده و از روي اصول باشد؛ احداث مسجد در كوچه و پس كوچهها و با مساحت كم، بدون ديگر امكانات سوت و كور است و رغبتي در دل جوانان و ناآشنايان به مسجد ايجاد نخواهد كرد. 2ـ نظافت تميزي و پاك بودن از جمله عواملي به شمار ميرود كه باعث گرويدن جوانان به مسجد ميشود، لذا مسئولان مسجد بايد در خصوص غبار روبي، نظافت منظم روزانه يا هفتگي، شستن فرشها و عطر افشاني اقدام كنند. نظافت دستشوييها، ايجاد امكانات بهداشتي نظير صابون، مايع ضد عفوني كننده، آب گرم در زمستانها و شستشوي مرتب و منظم محيط دستشوييها و به كار بردن خوشبو كنندههاي مناسب از ضروريات مساجد است. 3ـ وسايل صوتي، گرمازا و سرمازا
بلندگوها و سرد يا گرم بودن بيش از حد مسجد روبرو شوند، تنفر در قلب آنان پديد ميآيد و سابقهي ذهني منفي در اذهان ايشان باقي ميگذارد، همچنين تنظيم نور كافي در خود مسجد از اهم مسائل است. 4ـ تصميمگيري متمركز مؤمنان و نمازگزاران و مسئولان مربوط ميتوانند به منظور تنظيم برنامهها و امور مساجد و جلوگيري از پراكندگي و تعدد تصميمگيريها، با انتخاب شماري از افراد جوان و متعهد و حتي المقدور متخصص، همچنين ريش سفيدان با نظارت امام جماعت در قالب هيئت امنا، امور مساجد را با صلابت و برنامه ريزي منسجم اداره كنند.
قبيل: كتابخانه،سالن مطالعه، تشكيل گروههاي تواشيح، سرود، همخواني قرآن و تشكيل جلسات آموزش قرآن در دورههاي گوناگون،كلاسهاي تقويتي رايگان و كلاسهاي آموزشي ديگر، باعث جذب جوانان به مساجد شوند؛ در كنار اين مسائل تهيهي امكانات ورزشي مرتبط با مسجد تا جايي كه حرمت آن به طور كامل محفوظ بماند نيز ميتواند در شمار عوامل جذب كننده محسوب شود. 6ـ استفاده از افراد خوش صدا بسياري از اوقات ميبينيم در مساجد از قاريان قرآن و مؤذنهاي مسن و افراد بد صدا استفاده ميشود كه انسان به هنگام شنيدن صداي آنان ناگزير بايد گوش خود را بگيرد. طبيعي است كه اين موضوع باعث دفع جوانان از مساجد ميشود. ج) هيئت امناي مسجد پيشبرد امور مسجد و آباداني آن، هم به لحاظ معنوي و هم به لحاظ مادي، اشتراك مساعي و همت والاي اعضاي هيئت امنا را ميطلبد، آنان مي توانند با همفكري و همدلي، از عهدهي اين وظيفهي شرعي و داوطلبانه به خوبي برآيند و ذخيرهاي براي آخرت خود بردارند؛ خصوصيات ضروري كه ميبايد اين افراد داشته باشند، به قرار زير است: 1ـ همكاري جدي اعضاي هيئت امناي مسجد ميبايد در اداي وظايف خود جديت داشته باشند و مصمم حركت كنند، در غير اين صورت اختلال در امور مسجد پيش ميآيد. 2ـ تقسيم كار به نظر ميرسدكه امور مسجد ميبايد به تناسب سن، تخصص، علاقه و ديگر عوامل شخصي اعضاي آن هيئت، تقسيم شود تا فشار كار بر دوش فرد يا افراد معيني نباشد؛ از طرف ديگر اين اعضا ميتوانند از افراد غير عضو كه علاقه به كار دارند كمك بجويند تا در تسريع كار مؤثر باشند، مراعات مجموعهي امور ياد شده باعث بروز حركتي منسجم در امور مساجد ميشود كه براي افراد مرتبط با مسجد و خصوصاً جوانان دلپذير خواهد بود. 3ـ علاقه به كار افرادي كه در قالب عضو اين هيئت به كار مشغول ميشوند بايد در برابر مسئوليت پذيرفته شده علاقه داشته باشند و از نيّت غير تقرب الي الله پرهيز كنند تا بتوانند بدون هيچ گونه دلسردي فعاليت كنند. 4ـ تأمين بودجه پيشرفت و بهبود كيفيت فعاليتهاي مساجد تا حد زيادي بستگي به مسائل مالي دارد؛اعضاي گردانندهي مساجد بايد در اين خصوص فكر اساسي كنند و مخارج متفاوت مسجد را در نظر بگيرند و به تناسب آن بودجهي لازم را جذب كنند و از طرفي به مخارج معمولي مسجد از قبيل آب و برق و گاز اكتفا نكنند و هزينهي جذب جوانان را نيز به صورت مسألهاي مهم محسوب دارند و در رديف هزينههاي خود بگنجانند و از طرف ديگر به روش سنتي جمع آوري پول در مسجد اكتفا نكنند،بلكه با كمك گرفتن از افراد متمكن و خيّر، جمع آوري منظم ماهيانهي وجوهات نقدي از منازل و عرضهي قبض، در نظر گرفتن منابع درآمد از قبيل خريد مغازه و اجاره دادن آن، مشاركتهاي اقتصادي و غيره، مشكلات مالي مسجد را رفع كنند.
و امثال آن منحصر است، محو كند، اين جلسات به صورت رسمي و غير رسمي و همچنين به شكل فردي يا جمعي ميتواند در موقع مناسبي انجام شود.
آن عنايت داشته باشند. گرداندن مسجد و ادارهي امور آن نبايد به شكل سنتي باشد، يعني به شكلي كه گاهي اوقات مشاهده ميشود اكثر كودكان و نوجوانان را به دليل شلوغ كردن، حرف زدن و غيره از مسجد بيرون ميكنند،يا نسبت به آنان بد رفتاري ميشود، بايد توجه داشته باشيم كه اين نوع برخورد با آنها سابقهي بدي در اذهانشان باقي ميگذارد.
استفاده كرد و در مواقع لزوم از آنها كمك گرفت. به كار گيري اين تخصصها هم در زمينهي امور فني و حرفهاي و اقتصادي و هم در امور فرهنگي و غير مادي خواهد بود. البته در اين جا منظور اين نيست كه همهي اين كارها رايگان انجام گيرد، بلكه هدف اين است كه در حد توان در كم كردن مخارج مسجد تلاش شود. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:مسجد, ] [ 16:31 ] [ اكبر احمدي ]
براي جذب جوانان به مساجد و نماز جماعت و شركت در ساير برنامههاي فرهنگي مساجد شيوهها و عواملي وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
باشد، تأثيري بسزا در تحولات مثبت در جوانان و در نتيجه گرايش آنان به مساجد خواهد داشت؛ اين صفات از اين قرار است:
مهم دارد؛ خصوصيات و اوضاع خاص هر محل و اهالي آن باعث ميشود كه وي تصميم مقتضي اتخاذ كند و در راه اجراي آن گام بردارد كه ثابت بودن امام جماعت در مسجد محل اين مسأله را عملي ميسازد.
سؤالي از طرف جوانان در حيطهي تخصصي او مطرح شود تا او با استفاده از معلومات خود در زمينههاي مختلف از جمله جامعه شناسي، و روانشناسي جوانان و غيره، پاسخ دهد. طبيعتاً قدرت علمي روحاني مسجد باعث اطمينان و اعتماد مردم، به خصوص جوانان ميشود و آنان نيز همواره سعي ميكنند در مواقع لزوم با او ارتباط برقرار سازند و با اطمينان خاطر و طيب نفس با وي معاشر باشند و از كمالات و معلومات او بهرهمند شوند.
بيايد، نماز را اقامه كند و اوقات سخنراني و ارشاد مردم را تنظيم و با توجه به حال حضار مطالب خود را بيان كند و از ذكر مطالب اضافي و اطالهي كلام خودداري ورزد.
غريب و نامأنوس بپرهيزد؛ چرا كه عمدهي مخاطبان وي بيسواد، كم سواد و ناآشنا به كلمات تخصصي هستند،در غير اين صورت با توجه به روحيهي جوانان و كم ظرفيت بودن آنان، خستگي و كسالت بر آنها عارض ميشود.
مي توانند با ذكر مثالها و حكايتهاي تاريخي، مطالب و كلمات قصار، شوخ طبعي و داستانهاي شيرين را با رعايت نكات روانشناسي جوانان به گونهاي زيبا و جذابتر عرضه كنند.
به خود نزديك كند؛ به قدر معقول با آنان صحبت كند، احوال آنها را در حالت عادي و غير عادي جويا شود و حتي المقدور در همنشينيها و مجالستها همراه آنان باشد و از فرصتهاي مناسب به منظور بيان مقصود استفاده كند؛ در حالي كه بعضي از روحانيان با اتخاذ تدابير نامناسب و حالتهاي عالمانه به خود گرفتن، سنگين و رنگين حركت كردن بيحد، هم كلام نشدن با ديگران خصوصاً جوانان و ...، بين خود و جوانان فاصله مياندازند.
ميكنيم، حال اگر تواضع و احترام از جانب روحاني و رهبر معنوي،آن هم با جوانان كه داراي قلبي پاك و جوياي صحبت هستند، صورت گيرد، قطعاً موفقيتهاي چشمگيري به دست خواهد آمد؛ اين روش از جمله طرق تبليغ عملي است كه در تاريخ صدر اسلام خصوصاً در وصف پيامبر گرانقدر اسلام نقل شده است و نتايج بسيار خوبي هم در بر داشته است.
بهترين وجه ممكن لباس بپوشد، تميز باشد، محاسن مرتب داشته باشد و از عطر استفاده كند؛مواظب نظافت دهان و دندان و احياناً بوي بد دهان خود باشد و در مجموع مسألهي نظافت ظاهري را فراموش نكند.
اگر امام جماعت سن بالايي داشته باشد، طبيعتاً نماز طولاني ميشود و ممكن ا ست مأمومان خسته شوند.
مطالب ممكن نيست و با توفيق كمتري قرين است؛ لذا ضروري است از علوم ديگر نظير روانشناسي جوانان و نوجوانان استفاده شود.
بخواهيم در كليهي مراسم ادعيه و زيارات شركت و گريه و زاري را پيشه كنند، زيرا جوانان و نوجوانان در كنار اين مسائل معنوي نياز به تفريحات سالم و ورزش و آموختن دانش روز دارند؛ تحرك و انرژي زياد از خصوصيات اين دوران است و جوانان به تنوع بيشتري نيازمندند.
جذب جوانان، به اين مهم دست يابد.
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:شيوهها و عوامل جذب جوانان به مساجد, ] [ 16:10 ] [ اكبر احمدي ]
با توجه به جايگاه مسجد و عظمت آن و انتسابش به پروردگار مهربان، و اين كه مركزى براى هدايت انسانها، و تعليم علوم دينى و محلى براى تربيت مردم و تزكيه نفوس آنان است، و جائى است كه مؤمنان از بركت آن به شناخت و زيارت يكديگر نايل مىشوند و گره از مشكلات هم مىگشايند، و غبار رنج و ناراحتى از چهره يكديگر مىزدايند، يقيناً كسى كه بر اساس هوا و هوس و طغيان غرائز حيوانى و حسدورزى نسبت به حقايق و اهل ايمان، و به سبب دشمنى و كينه از اين كه مردم در آن مكانهاى مقدس به ياد خدا مشغول شوند و به زبان و قلب ذكر حق گويند و به جوارح و جوانح به عبادت خالصانه بپردازند، و به تعليم و تعلم مسائل الهى بنشينند، و نفوس خود را از آلودگىها تزكيه نمايند، جلوگيرى نمايد و عاشقان حق و حقيقت را از ورود به آن مراكز الهى منع كند و به اين صورت دست به تخريب معنوى آن دراز كند، يا بناى ظاهر آن را ويران نمايد از همه ستمكارتر و ظالمتر است.بىشك چنين ظلمى كه از طرفى ظلم به حق خداست و از جانب ديگر ستم به بندگان الهى است، گناهى بسيار بزرگ و يقيناً موجب خوارى در دنيا و عذاب عظيم در آخرت براى ستم كننده است.به راستى بسيار شگفتآور و تعجبآميز است كه گروهى از مردم با تكيه بر خردورزى و استدلال، و انديشه و تفكر حقيقت را مىپذيرند، و حق را به جان و دل قبول مىكنند، و به آئين راستين الهى آراسته مىشوند، آنگاه با هزينه خود به نحوى عاشقانه و خالصانه بنائى را بنام مسجد بنا مىكنند تا در آن گرد هم آيند و زبان و دل غرق ياد خدا كنند، و به قرائت آيات الهى و فهم آن اقدام نمايند، و همه وجود خويش را در فضاى عبادت و بندگى بياورند، و باطن از شوائب شرك تصفيه نمايند، و تبديل به مردمى با تربيت و با وقار و منبعى از معرفت و كرامت و منفعت گردند، و چراغ درستى و سلامت و صفا و صميميت، و شرف و حقيقت را در جامعه روشن كنند، و فضائى از امنيت به وجود آورند ولى گروهى ديگر با اين مكانها و با چنين مردمى به جنگ و ستيز برخيزند و درب مساجد را به روى آنان ببندند، و جمع ايشان را پريشان و پراكنده كنند، و حق مساجد را كه حق خداست و حق عبادت و بندگى را كه حق انسانهاست پايمال نمايند و از اين طريق به خود و ناموس خود و به ديگران خسارتهاى غير قابل جبران بزنند!! موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:ستمكارترين مردم, ] [ 18:21 ] [ اكبر احمدي ]
عن ابىذر قلت يا رسول الله كيف تعمر مساجد الله؟ قال: لا ترفع فيها الاصوات و لا يخاض فيها الباطل، و لا يشتر فيها و لا يباع و اترك اللغو مادمت فيها فان لم تفعل فلا تلومن يوم القيامة الا نفسك:» «3»ابوذر مىگويد به رسول خدا گفتم: مساجد چگونه آباد مىشود؟ حضرت فرمود: صداها در آن بلند نگردد، و در آن به امور باطل فرو نروند، و خريد و فروش در آن مكان مقدس صورت نگيرد، و تا در آن هستى از كار بيهوده و عبث بپرهيز، و اگر در مساجد اينگونه رفتار نكنى جز خود را در قيامت سرزنش مكن.حضرت باقر (ع) فرمود:«من بنى مسجداً كمفحص قطاة بنى الله له بيتا فى الجنة:» «4»كسى كه به اندازه لانه مرغ سنگخوار مسجدى بنا كند، خداوند براى او در بهشت خانهاى بنا نمايد.از اميرمؤمنان روايت شده:«و من اراد دخول المسجد فليدخل على سكون و وقار فان المساجد بيوت الله و احب البقاع اليه ...:» «5»كسى كه مىخواهد وارد مسجد شود بايد با آرامش و وقار وارد گردد، زيرا مساجد خانههاى خداست و محبوبترين سرزمينها نزد او.و نيز آن حضرت پيوسته مىفرمود:«من اختلف الى المساجد اصاب احدى الثمان: اخا مستفاداً فى الله عزوجل، او علماً مستطرفاً، او آية محكمة، او رحمة منتظرة، او كلمة ترده عن ردى، او يسمع كلمة تدله على هدى، او يترك ذنبا خشية او حياء:» «6»كسى كه رفت و آمد به مساجد داشته باشد به يكى از هشت حقيقت مىرسد: برادرى دينى در راه خدا كه از او بهره و فايده نصيبش گردد، يا دانشى جديد به او رسد، يا آيتى استوار به دست آورد، يا رحمتى كه به آن اميد بود دريافت نمايد، يا سخنى كه او را از ضلالت باز دارد ياد گيرد، يا كلمهاى بشنود كه وى را به هدايت رهنمون گردد، يا گناهى را به سبب خشيت از عظمت حق يا بخاطر شرمسارى ترك كند.حضرت صادق (ع) فرمود:«عليكم بايتان المساجد فانها بيوت الله فى الارض و من اتاها متطهراً طهره الله من ذنوبه و كتب من زواره فاكثروا فيها من الصلاة و الدعاء:» «7»شما را به رفتن به مساجد سفارش مىكنم زيرا مساجد خانههاى خدا در زمين است، كسى كه با طهارت به مساجد بيايد خدا او را از گناهانش پاك مىكند و وى را از زائرانش مىنويسد، در مساجد زياد نماز و دعا به جاى آوريد.رسول حق مىفرمايد:«من مشى الى مسجد يطلب فيه الجماعة كان له بكل خطوة سبعون الف حسنة:» «8»كسى كه بخاطر شركت در جماعت به سوى مسجد قدم بردارد، براى او معادل هر قدمى هفتاد هزار حسنه است.امام ششم فرمود:«من بنى مسجداً بنى الله له بيتا فى الجنة:» «9»كسى كه مسجدى بسازد خداوند براى او خانهاى در بهشت بنا كند.رسول اسلام به ابوذر فرمود:«ان الله تعالى يعطيك مادمت جالساً فى المسجد بكل نفس تنفست درجة فى الجنة و تصلى عليك الملائكة و تكتب بكل نفس تنفست فيه عشر حسنات و تمحى عنك عشر سيئات:» «10»خداوند تا زمانى كه در مسجد نشستهاى به هر نفسى كه مىزنى درجهاى در بهشت به تو عنايت مىكند، و ملائكه بر تو درود مىفرستند، و به هر نفسى كه در آن مىكشى ده حسنه به تو عطا مىكند و ده سيئه از تو مىزدايد. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:جايگاه مساجد در روايات, ] [ 18:17 ] [ اكبر احمدي ]
از اضافه شدن كلمهى مساجد به الله استفاده مىشود كه مساجد از حرمت و قداست ويژهاى برخوردار است، كه ديگر اماكن در همه روى زمين از چنين قداست و حرمتى برخوردار نيست.مساجد در طول تاريخ به اين خاطر بنا شده كه توده مردم در آن به فراگيرى حقايق و مسايل دين مشغول شوند، و سپس بر اساس معرفت و بينائى به عبادت بپردازند منابع مقاله:کتاب : تفسير حكيم جلد چهارم نوشته : حضرت آیت الله حسین انصاریان موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:ارزش و جايگاه مساجد , ] [ 18:11 ] [ اكبر احمدي ]
انسانها با توجه به اعمالشان در دنيا، قابليت ها و استعدادهای متفاوتی براي پذيرفتن صفات و کمالات الهی به دست میآورند. همين قابليت است که درجات و مقامات بهشت را تشکيل می دهد. در بهشت، پويايی و تکامل ادامه دارد و چون خداوند نامتناهی است صفات و کمالات او هم حد و مرزی ندارد و تا ابد اين تکامل، برای انسان بهشتی وجود دارد پيش از شروع مبحث جهنم، بايد اين اصل را يادآور شوم که خدا از مادر به انسان مهربانتر است خداوند انسان را برای بهشت رفتن آفريده؛ نه جهنم. پس از مرگ بسياری از حجابها از پيش روی انسان کنارميرود و انسان قادر به درک و فهم بسياری از ناشناخته ها و نادانسته ها خواهدبود. نتيجه: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:اما درجات بهشت, ] [ 15:47 ] [ اكبر احمدي ]
ما انسانها خليفه خدا هستيم.
بهشت انسان، رسيدن به اين کمال است. بهشت، يعنی مسيری که طي آن انسان، خدا ميشود. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:ما انسانها خليفه خدا هستيم,, ] [ 15:46 ] [ اكبر احمدي ]
چطور می توان قبول کرد بهشت جاودان است و ... ؟!آنچه از اين به بعدمی نويسم برداشتها و اعتقادات شخصي خودم است.با نگاهی سطحی به آیات قرآن در باببهشت وجهنم درميابيم اکثر آنها توصيف و مثالی از بهشت و جهنم هستند و اصل مطلب فراتر از اين توصيفات است.شايد بپرسيد چرا خداوند اصل مطلب را بيان نفرموده است و به مثال و تشبيه بسنده کرده است ؟با توجه به محدوديت وسعت ديد بشر، انسان قادر به درک و فهم بسياری از حقايق نيست. لذا خداوند برای او بسياری از آنها را تشبيه مي کند. در مواردی هم توصيه می کند که اصلا به برخی مسایل فکر هم نکنيد.مثلا: کودک زیر 6 ماهه ای را در نظر بگیرید. این کودک بی دندان تاکنون به جز شیر چیزدیگری نخورده. حالا شما می خواهید لذت خوردن کباب بریان یک غزال خوش طعم و خوش مزه را برای او توصیف کنید. چه می کنید؟ و چه می گویید؟خداوند هم برای فهم و درک انسان قران را "نازل" کرد. قران مملو است از داستان و مثال های مختلف يک فرض: فرض کنيدمالک زمين شدن بهترين و بالا ترين لذت و شادی و کمال مطلق برای انسان باشد.به دو نفر بگويند ، اگر فلان کار را انجام بدهيد و از انجام بیسار کارخودداری کنيد؛ شمارا حاکم زمين مي کنيم.حالا يکی تمام سعی و تلاش خود را ميکندو با هر سختي و مشقتی که هست آنطور که بايد عمل مي کند ولی ديگری پشت گوش می اندازدو عمل نمي کند.خب در نتيجه يکی صاحب زمين مي شود و از تمام لذات آن بهره مند ميشود و ديگری نه .شخصي که عامل بود و بايد ها و نبايدها را رعايت کردسعادتمند شد و به کمال مطلق (در اين فرض) دست يافت. اما ديگری با اينکه اين امکان برايش فراهم بود و ميتوانست به کمال مطلق برسد ،با ناديده گرفتن اين بايدها ونبايدها به خود ظلم کرد. او با ديدن آن فرد سعادتمند ، در حسرت از دست دادن اين موقعيت خواهد سوخت؛ و هميشه در رنج و عذاب خواهد بود. حال هر چقدر آن لذت و کمال بيشتر و بالاتر باشد سختي و مشقت دوری از آن بيشتر وزجر آورتر خواهد بود.چه چيز برای انسان لذتبخش تر و بالاتر است؟پولدار بودن؟صاحب قدرت بودن؟مالک املاک فراوان بودن؟محبوب بودن؟ موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:خدا دروغ نمی گويد و وعده ناحق نمیدهد,, ] [ 15:41 ] [ اكبر احمدي ]
ای پیامبر رحمت! ای کاش فتنه گران را معرفی می نمودی! اما چه کنیم که بزرگواری و رحمت تو بر غضبت همواره پیشی گرفته است و تو پیامبر رحمت و مهربانی هستی حتی بر منافقان کوردل! و البته تاریخ خود گواهی پیامبر در قلّت متّقین و کثرت منافقان و کافران را نشان داد! هنوز بدن پیامبر صلی الله علیه وآله به خاک سپرده نشده بود که داستان سقیفه مهر تأیید سخنان پیامبر در غدیر شد!! اگر می خواستم آنها را معرفی کنم معرفی می کردمو لکنّی والله فی امورهم قد تکرمت و کلّ ذلک لایرضی الله منّی إلا أن ابلغ ما انزل إلیّ: به خدا سوگند درباره ی آنها بزرگواری می کنم و آنها را رسوا نمی نمایم و با همه ی این گذشتها خداوند از من راضی نمی شود مگر آنچه را وحی فرموده ابلاغ نمایم. و این نشانه ی موحد بودن و توحید است! اگر پیامبر صلی الله علیه وآله از ابتدای خطبه ی غدیر از توحید و نبوت گفت بی دلیل نبود، امامت خط ممتدی در ادامه ی همان مسیر است که باید طی شود تا اسلام واقعی بدست آید! پاسخ تاریخ چه خواهد بود که خط توحید را از امامت جدا کردند؟! ... و پیامبر صلی الله علیه وآله ابلاغ فرمود ...ای مردم، آگاه باشید که خداوند علی علیه السلام را سرپرست و پیشوا بر شما قرار داده و به سمت منصوب نموده و اطاعت او را بر مهاجر و انصار و همه ی مردم واجب فرموده است، شهری و بیابانی، عجم و عرب، بنده و آزاد، کوچک و بزرگ، سفید و سیاه هر که خدا را می پرستد باید فرمان علی علیه السلام را اطاعت کند و گفتار او را تصدیق نماید و امر او را انجام دهد؛ فاعلموا معاشر الناس، إنّ الله قد نصبه لکم ولیاً و اماماً، مفترضاً طاعته علی المهاجرین و الانصار و علی التّابعین لهم باحسان و علی البادی و الحاضر و علی الاعجمّی و العربیّ و الحرّ و المملوک و الصّغیر و الکبیر و علی الابیض و الاسود و علی کل موحد ماض حکمه جایز قوله نافذ امره. دیگر با گفتار پیامبر صلی الله علیه وآله کسی از قلم نمی افتد: مهاجر و انصار و تابعین آنها تا روز قیامت از هر رنگ و نژادی با هر پیشینه و پسینه ای باید از علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه وآله اطاعت نمایند! و این نشانه ی موحد بودن و توحید است! اگر پیامبر صلی الله علیه وآله از ابتدای خطبه ی غدیر از توحید و نبوت گفت بی دلیل نبود، امامت خط ممتدی در ادامه ی همان مسیر است که باید طی شود تا اسلام واقعی بدست آید! پاسخ تاریخ چه خواهد بود که خط توحید را از امامت جدا کردند؟! ... سخن پایانی ... ای نبی رحمت! ای پیامبر مهربانی! امروز پس از قرن ها همچنان ندای روح بخش از غدیر به گوش می رسد که اطاعت از علی علیه السلام بر همگان واجب است و خدا کند که ما در مسیر باشیم. آمین ... موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 13 آبان 1391برچسب: بزرگواری پیامبر صلی الله علیه وآله! , ] [ 7:28 ] [ اكبر احمدي ]
آنها مرا اذیت بسیار کردند و به من نسبت دادند که به هر سخن گوش می دهم و آن را قبول می نمایم و گمان کردند چنین هستم، برای آنکه با علی علیه السلام ملازم بودم و به او عنایت داشتم تا اینکه خداوند عزّوجلّ در پاسخ آنها وحی نازل فرمود و چنین فرمود: «از ایشان کسانی هستند که پیامبر را می آزارند و می گویند او گوش شده بگو گوش دادن پیامبر به صحبت دیگران خیر شماست زیرا او ایمان به خدا دارد و گفته های مؤمنان را تصدیق می نماید.» (توبه/61) پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله واقعیت بسیار مهمی را در این خطبه بیان می فرمایند. عذر پیامبر از عدم بیان امامت علی بن ابیطالب علیه السلام چیزی نبود جز کم ظرفیتی مخاطبان پیامبر صلی الله علیه وآله و عناد و دشمنی آنها با دستورات الهی! پیامبر می دانستند که پرهیزگاران کم هستند و منافقان بسیارند. جالب توجه آن است که به فرموده ی نبی گرامی اسلام صلی الله علیه وآله این منافقان همانهایی هستند که ریشه در کفر جاهلیت هم دارند! کسانی که در ابتدای بعثت پیامبر را استهزا می نمودند و پس از توسعه ی اسلام از سر اجبار به ظاهر اسلام آوردند و به درجه ی منافقان ارتقا نمودند!!! آنها همان هایی هستند که از همان ابتدا با علی علیه السلام و فضایل او سر ستیز و مبارزه داشتند و اکنون در لباس نفاق هم قلبهایشان آکنده از غیض و نفرت نسبت به اوست! پیامبر صلی الله علیه وآله با چنین مردمی چه بگوید از علی علیه السلام ؟! آیا آنها ظرفیت دارند؟! ... می خواستم معرفی می نمودم! این منافقان امروز و کفّار دیروز، دشمنان ستیزه جوی فردا در مقابل علی علیه السلام و همه ی اسلامند پیامبر آنها را به اسم می شناسد: و لوشئت أن اسمی بأسمائهم لسمیَّت و أن او می الیهم بأعیانهم لأومیت و أن ادلّ علیم لدللت؛ اگر بخواهم نام آنها را بیان نمایم، بیان می نمودم و اگر می خواستم آنها را معرفی کنم معرفی می کردم و اگر می خواستم آنها را نشان دهم، نشان می دادم!
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 13 آبان 1391برچسب:از کفر تا نفاق! , ] [ 7:26 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |