كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






بهشت‌، جاي‌ پاك‌ و پاكيزه‌ است‌، محلّ قدس‌ و نزاهت‌ و طهارت‌ است‌؛ و به‌ عكس‌، جهنّم‌ جاي‌ آلوده‌ و كثيف‌ است‌ و

محلّ قذارت‌ و نجاست‌ و غلّ و غشّ و پليدي‌هاست‌. و بر همين‌ اصل‌ و اساس‌، خود بهشت‌، و درهاي‌ بهشت‌، و مراتب‌

و درجات‌ آن‌، و خدّام‌ و ساكنان‌ آن‌، و واردين‌ و مقيمان‌ آن‌؛ چه‌ از جهت‌ گفتار و چه‌ از جهت‌ رفتار، و چه‌ از جهت‌ ملكات‌

و صفات‌ و عقائد، همه‌ پاك‌ و طاهر مي‌باشند.در آنجا فعل‌ زشت‌ و كردار قبيح‌، و گفتار ناستوده‌، و نيّت‌ آلوده‌، و مكر و

خدعه‌ و فريب‌، و حرص‌ و طمع‌ و آز، و بخل‌ و كينه‌، و حقد و حسد، و تملّق‌ و چاپلوسي‌، و دو روئي‌ و دو بيني‌، و

خودخواهي‌ و استكبار، و منيّت‌ طلبي‌ نيست‌.در آنجا كفر و شرك‌ و نفاق‌، و باطل‌بيني‌ و باطل‌گرائي‌، و بيهوده‌جوئي‌ و

بيهوده‌ پوئي‌، و لغو و لهو و لعب‌ و عبث‌ و گزاف‌، و هرزگي‌ و هرزه‌ خواهي‌ نيست‌.پيوسته‌ حمد و درود و سلام‌ و تحيّت‌ و

اكرام‌ و تهنيت‌ و تسبيح‌ و تقديس‌ و تمجيد و تهليل‌ و تكبير و ذكر و لقاء و زيارت‌ و نظارت‌ و نَضارت‌ است‌.و هميشه‌

خوشي‌ و خرّمي‌ و شادي‌ و شادكامي‌ و بهجت‌ و سرور و حبُور و خفّت‌ و سبكي‌ و پرواز است‌، و دائماً لذّت‌ و نعمت‌ و

خير و بركت‌ و عافيت‌ و رحمت‌ و عطوفت‌ و مهر و وَداد و محبّت‌ و عشق‌ و ذوق‌ و اشتياق‌ و صميميّت‌ و خوبي‌

است‌.صدمات‌ و مشكلات‌ دنيوي‌ و بأساء و ضرّاء و مجاهدت‌ها براي‌ تكميل‌ نفوس‌ و قابليّت‌ ورود در اين‌ مقام‌ منيع‌ و

قدم‌ گذاردن‌ در اين‌ محلّ رفيع‌ است‌.شدائد سكرات‌ مرگ‌، و عذاب‌ عالم‌ قبر و برزخ‌، و سؤال‌ منكر و نكير، و به‌ درازا

كشيدن‌ طيّ عالم‌ صورت‌، و نفخ‌ صور، و قيام‌ عندالله‌، و عالم‌ حشر و نشر، و كتاب‌ و نامۀ عمل‌، و حساب‌ و جزاء، و

عرض‌، و صراط‌، و ميزان‌، و شفاعت‌، و أعراف‌ و وسيله‌ و غيرها، همه‌ كلاس‌هاي‌ تربيتي‌ براي‌ تطهير و تزكيه‌، و وصول‌ به‌

مقام‌ قداست‌ و ورود در بهشت‌ است‌.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:بهشت‌ محلّ قداست‌ و طهارت‌ است‌, ] [ 15:7 ] [ اكبر احمدي ]

در مورد هول و هراس قبر ، ترجمه روايتى از حضرت على(ع ) را مناسب میدانم تقدیم کنم كه فرمودند: «براى كسى كه آمرزيده نشود ، بعد از مرگ ، از خود «مرگ » شديدتر است . از قبر ، و تنگى و تاريكى آن بر حذر باشيد; همانا قبر هر روز مى گويد: من خانه غربتم . من خانه وحشتم . من خانه كِرْم هستم و قبر (براى مؤمنان ) باغى از باغهاى بهشت ، و (براى گناهكاران ) گودالى از گودالهاى آتش است . زندگى و معيشت سختى كه خدا دشمنان خودش را از آن ترسانده ، عذاب قبر است .»(1)1:بحارالانوار،ج6،ص 218 ،ح 13 رسول خدا (ص) : عذاب قبر از سه چیز ناشی میشود : غیبت کردن , سخن چینی و عدم اجتناب از پول.
این جمله خیلی زیباتر است و هنگامی که شنیدم خیلی خوشحال شدم :

یا علی شاد شو و مژده بده که نیست برای شیعه تو حسرتی وقت مردن و نه وحشتی در قبور و نه اندوهی در روز نشور . پیامبر (ص)

آيا در بهشت قانون وجود دارد ؟

قانون در جايي وجود دارد كه بي بند و باري و هرج و مرج حاكم باشد ، بدیهی است که جامعه‌ای متشکل از انسان‌هایی این چنین، اگر دارای نظم و قانونی درست نباشد، تزاحم و درگیری و هرج و مرج و فساد، آن را نابود خواهد ساخت. بنابراین، باید نظمی حاکم باشد تا هیچ کس خود را بر دیگری تحمیل نکند و تنها در سایة این نظم عادلانه است که جامعه شکل می‌گیرد و حیثیت اجتماعی افراد انسان، ظهور می‌کند و حیات اجتماعی آنان تحقق می‌یابد و از زندگی حیوانی و نباتی ممتاز می‌شود. بدون نظم، هرج و مرج بر جامعة بشری حاکم می‌گردد و سعادت انسان بر باد می‌رود» (جوادی آملی، ۱۳۸۵: ۵۰ ـ ۵۲).
اما جايي كه نه بي بند و باري وجود دارد و نه تزاحمي در كار است در چنين جايي قانون جايگاهي نخواهد داشت ، زيرا بهشتيان پاك و مطهر اند . در حدیثي رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مي فرمايند: آنها (بهشتيان)به پروردگارشان مینگرند بدون محدودیت و حجاب. (تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 204 )چنانكه آيه شريفه فصلت بيان مي كند:نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‏ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ (فصلت آيه 31) ما در دنيا دوستدار شما بوديم و نيز در آخرت دوستدار شماييم. در بهشت هر چه دلتان بخواهد و هر چه طلب كنيد برايتان فراهم است‏ . هيچ محدوديت و حجابي در بهشت وجود ندارد ، با توجه به اينكه قانون محدوديت به وجود مي آورد نتيجه مي گيريم كه در بهشت قانون وجود ندارد .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:وحشت شب اوّل قبر , ] [ 15:5 ] [ اكبر احمدي ]

چرا از مرگ مى‏ترسيم؟
ترس مى‏تواند ريشه‏هاى گوناگونى داشته باشد، كه با بيان يك مثال، موارد آن را بيان مى‏كنيم:
در ديدگاه اسلام دنيا محل عبور است و انسان عابر و اموال دنيا وسيله مى‏باشد، و ترس از مرگ همانند ترس يك راننده در شرايط مختلف است:
1-
گاهى راننده مى‏ترسد، چون مى‏بيند ماشين او در آستانه سقوط و رو به نابود شدن است.
افرادى كه ايمان به معاد ندارند و مردن را نيست شدن مى‏دانند، بايد از مرگ هم بترسند چون مرگ در چشم آنها يك نوع سقوط و نابودى است.
2-
گاهى راننده‏اى كه ماشين خود را با خون دل تهيه كرده و علاقه زيادى به آن دارد، مى‏ترسد كه مبادا كسى وسيله او را بگيرد و از تصوّر جدايى آن رنج مى‏برد و خيال مى‏كند بهتر از اين ماشين چيز ديگرى نيست.
كسانى كه علاقه زيادى به دنيا دارند، جدايى آنها از دنيا بزرگ‏ترين شكنجه است، ولى اگر انسان در دنيا زاهد باشد و نسبت به آن دلبستگى و وابستگى نداشته باشد، مردن و جدا شدن از آن براى او آسان و راحت وبدون ترس است.
شخصى از پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله پرسيد: چرا از مرگ مى‏ترسيم؟ حضرت فرمود: آيا مال و ثروت دارى؟ گفت: بله، فرمود: آيا چيزى از آن را در راه خدا انفاق كرده‏اى؟ گفت: نه، فرمود: به همين خاطر است كه از مرگ مى‏ترسى.
نظير همين سؤال را شخصى از امام حسن‏عليه السلام كرد امام جواب داد: «اِنّكم اَخرَبتُم آخرتَكُم و عَمّرتُم دُنياكم فَأنتم تَكرَهونَ النَّقلَة مِنَ العُمرانِ الىَ الخَراب» شما تمام كوشش خود را صرف آبادى دنياى خود كرده‏ايد و براى آخرت كار نيكى انجام نداده‏ايد و به همين خاطر از مرگ مى‏ترسيد كه از جاى آباد به جاى خراب منتقل مى‏شويد.
3-
گاهى ترس راننده بخاطر آن است كه جاده را نمى‏شناسد و اين ناآگاهى او را زجر مى‏دهد.
امام هادى عليه السلام به عيادت يكى از ياران كه مريض بود رفت، ديد آن مريض گريه مى‏كند و از مردن مى‏ترسد. امام هادى عليه السلام فرمود: «تَخافُ مِنَ المَوتِ لانّك لاتَعرِفُه» تو از مرگ مى‏ترسى، چون نسبت به آن شناخت ندارى.
آرى، نا آگاهى و بى‏خبرى و شناخت ناقص نسبت به مرگ و معاد، يكى از عوامل ترس از مرگ است.
4-
گاهى ترس راننده بخاطر از دست دادن ماشين و يا ناآگاه بودن از جاده نيست، بلكه چون جاده بسيار طولانى است و او سوخت كمى همراه دارد يا آنكه وسيله او قدرت و استحكام چندانى ندارد، مى‏ترسد.
در مورد آخرت نيز بعضى از طولانى بودن راه وكمى زاد و توشه مى‏ترسند.
حضرت على‏عليه السلام در نهج البلاغه مى‏فرمايد: «آه من قِلَّةِ الزّادِ و طُولِ الطَّريقِ و بُعدِ السّفَر و عَظيمِ المَورِد» آه كه توشه راهم كم است و راه طولانى و سفر دور و جايگاه و مقصد بس بزرگ است.
5 -
گاهى وسيله دارد و از كمبود سوخت و سالم بودن لاستيك و موتور هم دلهره‏اى ندارد، ولى باز راننده ترس دارد. زيرا او در گذشته تخلّفاتى مرتكب شده و پا به فرار گذارده است و اكنون مى‏ترسد كه در جلو راهش پليس باشد آن هم پليسى كه پرونده تمام تخلّفاتش را در دست دارد. به علاوه خود عقربك ماشين و كيلومترشمار نشان مى‏دهد كه طبق قوانين عمل ننموده است، حرارت ماشين، خستگى مسافران نيز گواه ديگرى بر تخلّف اوست، قهراً اين راننده خود را باخته كه بايد پاسخگوى تمام فرارها و تخلّفات خودش باشد.
در مورد مرگ نيز بعضى چنين هستند، چنانكه در سوره جمعه مى‏خوانيم: «ولايَتمنّونَه أبَداً بما قَدّمتْ أيديهِم» حتّى كسانى كه خيال مى‏كنند از اولياى خدا هستند، بخاطر تخلّفات خود هرگز آرزوى مرگ نمى‏كنند


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 15 مهر 1391برچسب:چرا از مرگ مى‏ترسيم؟ , ] [ 17:1 ] [ اكبر احمدي ]

)مرگ در مقابل حيات یعنی جدایی بدن از روح ( و از بين رفتن قوه حيوانى )
قرآن می فرماید: اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ;[7]
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‏ستاند و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مى‏كند] پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى‏دارد و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معين [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى‏فرستد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى‏انديشند نشانه‏هايى [از قدرت خدا]ست .

و باز میفرماید: كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ [8].

هر جاندارى چشنده [طعم] مرگ است و همانا روز رستاخيز پاداشهايتان به طور كامل به شما داده مى‏شود .
نتیجه :
الف : مراد از مرگ در قرآن در بحث ما معنی آخری یعنی موت در مقابل حیات است. (جدایی روح از بدن)
ب- موت یا مرگ امر وجودی و مخلوق خداست ، نه امر عدمی یعنی از بین رفتن
خداوند در اين باره مى فرمايد: (اَلَّذى خَلَقَ المَوتَ والحَيوةَ لِيَبلُوَكُم اَيُّكُم اَحسَنُ عَمَلاً)[9]

همانكه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد .


پاورقی:
[1]
فرقان، آيه 49.
[2]
مريم، آيه 66.
[3]
انعام، آيه 122.
[4] .
نهج البلاغه، خطبه 51.
[5] .
بحار الانوار ج97 ص94
[6]
آل عمران، آيه 119.
[7]
زمر، آيه 42.
[8]
آل عمران، آيه 185; زمر، آيه 30; ر.ك: فيروز آبادى، بصاير، ص 338 ـ 536.
[9]
ملك، آيه 2.
ادامه دارد......


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ شنبه 15 مهر 1391برچسب:مرگ در مقابل حيات یعنی جدایی بدن از روح , ] [ 16:58 ] [ اكبر احمدي ]

چيستى و چگونگى مرگ (1)
سوال؟
ماهيت و حقيقت مرگ چيست؟ امرى عدمى است يا وجودی و مخلوق؟
آيا مرگ نيستى و نابودى و فنا و انهدام است‏يا تحول و تطور و انتقال از جايى به جايى و از جهانى به جهانى؟
اين پرسشى است كه همواره براى بشر مطرح بوده و هست و هر كس مايل است پاسخ آن را مستقيما بيابد و يا به پاسخى كه داده شده ايمان و اعتقاد پيدا كند.
جواب :ما مسلمانان به حكم اينكه به قرآن كريم ايمان و اعتقاد داريم پاسخ اين پرسش را از قرآن كريم مى‏گيريم .

تفاوت موت، فوت و وفات در چیست؟
براى دانستن فرق سه واژه «موت، فوت و وفات» كافى است كه معانى استفاده شده آنها را در قرآن بدانيم و با هم مقايسه كنيم: وسپس منظور از موت دربحث ما را تبیین کنیم.
موت در معانى گوناگونى در قرآن آمده است:
الف) در مقابل قوه ناميه موجود در انسان، حيوانات و نباتات.
لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا وَنُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِيَّ كَثِيرًا . [1]
تا به وسيله آن سرزمينى پژمرده را زنده گردانيم و آن را به آنچه خلق كرده‏ايم از دامها و انسانهاى بسيار بنوشانيم
ب) از بين رفتن قوه احساس

وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا.[2]

و انسان مى‏گويد آيا وقتى بميرم راستى زنده [از قبر] بيرون آورده مى‏شوم
ج) از بين رفتن قوه عاقله
أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُون. [3]
آيا كسى كه مرده[دل] بود و زنده‏اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكيهاست و از آن بيرون‏آمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام مى‏دادند زينت داده شده است
بر اين اساس، هر گاه فرد يا جامعهاي فاقد صفات و ارزشهاي عقلاني باشد، فاقد حيات انساني بوده و مرده است، چنانكه علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «فَالْمَوتُ فِي حَياتِكُمْ مَقْهُورِينَ، و الحَياةُ فِي مَوتِكُم قَاهِرينَ».[4]
باز از علی علیه السلام است که فرمود : من ترک انکارالمنکر بقلبه و یده و لسانه فهو میت الاحیاء[5] کسی که با قلبش و دستش و زبانش جلوی منکر را نگیرد او مرده بین زندگان است.
د) براى تشبيه هر امرى كه زندگى را تيره كند (موت در اين معنا غير حقيقى است و به صورت مجاز به خاطر شباهت، به مرگ حقيقى اطلاق مى شود.

هَاأَنتُمْ أُوْلاء تُحِبُّونَهُمْ وَلاَ يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ عَضُّواْ عَلَيْكُمُ الأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُواْ بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ .(6)

هان شما كسانى هستيد كه آنان را دوست داريد و [حال آنكه] آنان شما را دوست ندارند و شما به همه كتابها[ى خدا] ايمان داريد و چون با شما برخورد كنند مى‏گويند ايمان آورديم و چون [با هم] خلوت كنند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى‏گزند بگو به خشم خود بميريد كه خداوند به راز درون سينه‏ها داناست


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 15 مهر 1391برچسب:چيستى و چگونگى مرگ , ] [ 16:56 ] [ اكبر احمدي ]

این آیات متصل به آیات قبل است و در پی همان آیات سیر می کند و به بیان اینکه "این اسباب ظاهری و زخارف فریبنده دنیوی که زینت حیات هستند به زودی زوال و نابودی بر آنها عارض می شود"می پردازد، و برای انسان روشن می کند که مالک نفع و ضرر خویش نیست، و آنچه برای انسان می ماند همان عمل او است که بر طبقش کیفر و یا پاداش می بیند.در این آیات ابتدا، مساله قیام قیامت مطرح شده، و بیان می فرماید که هر انسانی تک و تنها بدون اینکه کسی به غیر از عملش همراه او باشد محشور می گردد، و سپس مساله امتناع ابلیس از سجده بر آدم و فسقش نسبت به امر پروردگار را ذکر می کند که پیروانش او و ذریه او را اولیای خود می گیرند، و به جای خدا او را که دشمن ایشان است سرپرست خود اتخاذ می کنند.آنگاه دو باره مساله قیامت را عنوان می کند که در آن روز خداوند خود پیروان شیطان و نیز شیطانها را که شریک خدایش گرفته بودند احضار می کند، در حالی که رابطه میان آنان قطع شده باشد.و در آخر آیاتی چند در خصوص وعده و وعید آمده و مجموع آیات از نظر هدف با آیات قبل متصل است."و یوم نسیر الجبال و تری الارض بارزة و حشرناهم فلم نغادر منهم احدا".ظرف"یوم"متعلق به مقدری است، و تقدیر کلام"و اذکر یوم نسیر بیاد آر روزی را که به راه می اندازیم"می باشد، و به راه انداختن کوهها به این است که آنها را از جای خود برکند .و خدای تعالی این معنا را در چند جا با تعبیراتی مختلف بیان فرموده، یک جا فرموده: "و کانت الجبال کثیبا مهیلا" (1) جایی دیگر فرموده: "و تکون الجبال کالعهن المنفوش" (2) و در جایی دیگر فرموده: "فکانت هباء منبثا" (3) و جایی دیگر چنین تعبیر کرده که"و سیرت الجبال فکانت سرابا" (4).


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ جمعه 14 مهر 1391برچسب:بیان آیات, ] [ 9:41 ] [ اكبر احمدي ]

حشر انسان و عمل او / طباطبایی،سید محمد حسین منابع : ترجمه تفسیر المیزان جلد 13
کلید واژه ها : و یوم نسیر الجبال و تری الأرض بارزة و حشرنهم فلم نغادر منهم أحدا و عرضوا علی ربک صفا لقد جئتمونا کما خلقنکم أول مرة بل زعمتم ألن نجعل لکم موعدا و وضع الکتب فتری المجرمین مشفقین مما فیه و یقولون یویلتنا ما ل هذا الکتب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة إلا أحصاها و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا یظلم ربک أحدا و إذ قلنا للملئکة اسجدوا لادم فسجدوا إلا إبلیس کان من الجن ففسق عن أمر ربه أ فتتخذونه و ذریته أولیاء من دونی و هم لکم عدو بئس للظلمین بدلا ما أشهدتهم خلق السموت و الأرض و لا خلق أنفسهم و ما کنت متخذ المضلین عضدا و یوم یقول نادوا شرکاءی الذین زعمتم فدعوهم فلم یستجیبوا لهم و جعلنا بینهم موبقا و رءا المجرمون النار فظنوا أنهم مواقعوها و لم یجدوا عنها مصرفا و لقد صرفنا فی هذا القرءان للناس من کل مثل و کان الانسن أکثر شی ء جدلا و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جاءهم الهدی و یستغفروا ربهم إلا أن تأتیهم سنة الأولین أو یأتیهم العذاب قبلا و ما نرسل المرسلین إلا مبشرین و منذرین و یجدل الذین کفروا بالبطل لیدحضوا به الحق و اتخذوا ءایتی و ما أنذروا هزوا و من أظلم ممن ذکر بئایت ربه فأعرض عنها و نسی ما قدمت یداه إنا جعلنا علی قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فی ءاذانهم وقرا و إن تدعهم إلی الهدی فلن یهتدوا إذا أبدا و ربک الغفور ذو الرحمة لو یؤاخذهم بما کسبوا لعجل لهم العذاب بل لهم موعد لن یجدوا من دونه موئلا و تلک القری أهلکنهم لما ظلموا و جعلنا لمهلکهم موعدا

ترجمه آیات

روزی که کوهها را به راه اندازیم و زمین را (از زیر آن) نمودار بینی و محشورشان کنیم، و یکی از آنها را وا نگذاریم (47) .به صف، به پروردگارت عرضه شوند (گوید) چنانکه اول بارشان خلق کرده بودیم باز پیش ما آمده اید ولی پنداشتید که هرگز برای شما موعدی ننهاده ایم (48) .و نامه ها پیش آرند و گنه کاران را از مندرجات آن هراسان بینی و گویند: ای وای بر ما این نامه چیست که گناه کوچک و بزرگی نگذاشته مگر آن را به شمار آورده و هر چه کرده اند حاضر یابند که پروردگارت به هیچ کس ستم نمی کند (49) .و چون به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنیان بود و از فرمان پروردگارش بیرون شد، چرا او و فرندانش را که دشمن شمایند سوای من اولیای خود می گیرند؟ برای ستمگران چه عوض بدی است (50) .آفرینش آسمانها و زمین را با حضور آنها نکردم و نه آفرینش خودشان را، که من گمراه کنندگان را به کمک نمی گیرم (51) .به خاطر بیاورید روزی را که خدا می گوید شریکهایی را که برای من می پنداشتید صدا بزنید (تا به کمک شما بشتابند) ولی هر چه آنها را می خوانند جوابشان نمی دهند و ما در میان این دو گروه کانون هلاکتی قرار داده ایم (52) .و گنهکاران جهنم را ببینند و یقین کنند که در آن افتادنی هستند و گریزگاهی نیابند (53) .در این قرآن همه قسم مثل برای مردم بیان کرده ایم و انسان از همه چیز بیشتر مجادله می کنند (54) .مانع این مردم هنگامی که هدایت بر ایشان آمد از اینکه مؤمن شوند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز این نبود که (انتظار داشتند) طریقه گذشتگان تکرار شود یا عذاب از پیش به آنها در آید (55) .ما پیغمبران را جز نوید بخش و بیم رسان نمی فرستیم کسانی که کافرند به باطل مجادله کنند که حق را بدان باطل سازند و آیه های مرا و آن بیم که به آنها داده اند را مسخره گرفته اند (56) .کیست ستمگرتر از آنکه به آیه های پروردگارش اندرزش داده اند و از آن روی بگردانیده و اعمالی را که به دستش از پیش کرده از یاد برده و ما بر دلهایشان پوشش ها نهاده ایم که آیه های ما را نمی فهمند و گوشهایشان را گران کردیم، بنا بر این اگر به سوی هدایتشان بخوانیم هرگز و هیچ وقت هدایت نیابند (57) .پروردگارت آمرزگار رحیم است، اگر آنان را به اعمالی که کرده اند مؤاخذه می کرد در عذابشان تعجیل می کرد (چنین نیست) بلکه موعدی دارند که هرگز در قبال آن گریزگاهی نیابند (58) .این دهکده ها هنگامی که ستم کردند هلاکشان کردیم و برای هلاک کردنشان موعدی نهادیم (59) .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 14 مهر 1391برچسب:حشر انسان و عمل او , ] [ 9:36 ] [ اكبر احمدي ]

از آیات قرآن استفاده میشود همانطور که افراد به تنهایی دارای نامه عمل هستند به طور گروهی و جمعی نیز دارای نامه عمل جداگانه ای هستند تا روشن گردد آنها در کارهای جمعی و گروهی وظیفه را بخوبی انجام داده اند یا خیر.

در سوره جاثیه آیات 29 28 می خوانیم:

«در قیامت می بینی که هر امتی برای محاسبه و محاکمه گرد هم آمده و زانو زده اند. هر امتی به کتاب گروهی و جمیعش خوانده می شود و خطاب می رسد، در این روز طبق عملتان جزا داده می شوید.

این کتاب ما است که براستی با شما امت سخن می گوید و حقایق را آشکار می سازد که ما در دنیا از تمام کارهای فکری و جسمی شما نسخه برداری نموده ایم

از آنچه در پیش نسبت به گواهی انبیاء و حضور امام و رهبر با افراد در دادگاه و نامه عمل جمعی گفتیم روشن می گردد که عمل جمعی انسانها جداگانه مورد حساب قرار می گیرد.

خداوند همه ما را از کسانی قرار دهد که نامه اعمالشان در دست راستشان قرار داده می شود . و به خوبی به دستورات امام و پیشوایشان عمل کرده و هیچ کوتاهی نه در عمل فردی و نه جمعی نداشته اند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ جمعه 14 مهر 1391برچسب:نامه اعمال امت , ] [ 9:33 ] [ اكبر احمدي ]

از تعدادی آیات قرآن برمی آید که نامه عمل انسان با یک ویژگی خاص نیز همراه است و آن اینکه عمل می بایست بر اساس دستورات و فرمانهای پیشوا و امام شخص صورت گرفته باشد.در سوره اسراء آیه 71 می خوانیم:یوم ندعوا کل اناس بامامهم فمن اوتی کتابه بیمینه فاولئک یقرؤنکتابهم و لایظلمون فتیلا .و من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا.در آیه نخست به مسأله امامت و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته می فرمایدروز قیامت هر گروهی را با امام و رهبرشان می خوانیم».هر کس پیشوایی هر امامی را پذیرفته با او در محکمه حضور می یابد تا معلوم گردد پیشوا دستور را رسانده و پیرو او عمل کرده یا خیر؟خلاصه اینکه پیوند امامت و پیروی در این جهان، به طور کامل در آن جهان منعکس میشود. و بر اساس آن گروه نجات و گروه اهل عذاب مشخص می گردند.لذا بدنبال آیه نخست می فرماید: «کسانی که نامه عملشان به دست راستشان داده می شود آنها با سرافرازی و افتخار و خوشحالی و سرور نامه اعمالشان را می خوانند، و کوچکترین ظلم و ستمی برآنها روا داشته نمی شود».و اما وضع گروه دوم که امامت و رهبری حقیقی را نپذیرفته از فرمانهای او سرپیچیده و پیروی امام غیر مبعوث از جانب خدا را پذیرفته اند، قرآن چنین بازگو می کندو اما کسانی که در این جهان کوردل بودند، آنها در سرای آخرت نیز نابینا خواهند بود» .و بدین ترتیب معلوم می شود که محتوای نامه اعمال حتما در رابطه با مسأله امامت خواهد بود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:رابطه اعمال و امام , ] [ 22:48 ] [ اكبر احمدي ]

نامه اعمال / امامی آشتیانی

کلید واژه ها : اکنون که سخن به اینجا رسید، خوب است درباره نامه اعمال نیز مطالبی را بدانیم.گفته شد پس از حضور در محکمه و گواهی شهود، قاضی محکمه طبق معیار و میزان محاسبه حکم قطعی دادگاه را صادر می فرماید.محتوا و نحوه ارائه پرونده عمل، بازگو کننده وضع فرد، در آن عرصه است. محتوای نامه عمل آنگونه واضح و روشن است که فرد به خوبی میتواند درباره خود حکم نماید.در قرآن کریم ضمن آیات متعددی به پرونده اعمال و نحوه تشکیل آن و سپس آوردن انسانها به محکمه و سرانجام حکم، اشاره رفته است مثلا در سوره اسراء آیه 13 و 14 می خوانیماعمال هر انسانی را به گردنش قرار داده ایم و روز قیامت کتابی را بیرون می آوریم که آن را در برابر خود گشوده می بیند».«به او گفته می شود نامه اعمالت را خودت بخوان، کافی است که خودت امروز حسابگر خود باشی» .این دو آیه از نحوه تشکیل پرونده و چگونگی ارائه آن در روز قیامت سخن می گوید.این پرونده، یا نامه اعمال آنچنان روشن و واضح تنظیم شده که شخص خود می تواند با دیدن محتوای آن درباره خود قضاوت کند (چنانکه اجمالا اشاره شد).در سوره الحاقه آیات 18 37 چنین می خوانیمآن روز که در معرض حساب حاضر شوید، هیچ چیز از شما مخفی و پنهان نخواهد ماند. اما کسی که نامه عملش را بدست راستش

دهند، (با کمال خرسندی و نشاط) می گوید: بیائید کتاب و نامه عمل مرا بخوانید.من فکر می کردم و عقیده داشتم که روزی برای حساب حاضر خواهم شد، چنین شخصی دارای زندگی خوش و راضی خواهد بود، در بهشتی عالیرتبه، بهشتی که میوه هایش نزدیک و همواره در دسترس می باشد (قرار خواهد گرفت).(به آنها خطاب می شود) بخورید و بیاشامید، برشما گوارا باد، این پاداش اعمالی است که در دنیا تهیه کرده و از پیش فرستاده اید.اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش دهند (سخت ناراحت می شود) می گوید: کاش این نامه و پرونده عمل به دست نمی رسد، و هرگز از حساب اعمالم مطلع نمیشدم. کاش مرگ فرا می رسید و کار مرا تمام می کرد.(آه) اموال و ثروتم امروز مرا بی نیاز نساخت، همه قدرت، حشمت و جاه و جلالم از دست رفت . (در اینجا است که ندا می رسد) او را بگیرید و در غل و زنجیر قرار دهید، سپس به جهنم در افکندید، و پس از آن او را به زنجیری که طولش هفتاد ذراع است درکشید که او به خداوند علی عظیم ایمان نیاورد. او (مردم را) بر اطعام فقرا، و مساکین تشویق نکرد، بنابراین امروز دراینجا دوست و خویشاوندی که به دادش برسند ندارد، و غذائی جز غسلین (چرک و کثافت بدن دوزخیان) نخواهد داشت. و این غذا را تنها خطا کاران و اهل معاصی می خورند).بر اساس این آیات پرونده اعمال افراد به دستشان داده می شود، بعضی به دست راست و بعضی بدست چپ و محتوای پرونده عمل چنان است که همه می توانند بخوانند و بدانند، تفاوتی بین باسواد و بیسوادنیست.قضاوت بین این دو دسته نیز تفاوت دارد بر اساس آیات رسیده در سوره انشقاق کسانی که نامه عملشان در دست راستشان قرار دارد حسابشان سریعتر انجام میشود.در آیات 7 14 این سوره می خوانیماما کسی که نامه عملش را بدست راستش دهند، حسابش به زودی و آسان رسیدگی میشود و به سوی اهل خویش با مسرت و شادی باز می گردد.و اما کسی که نامه عملش را از پشت سرش به (دست چپش) دهند، به زودی مرگ خود را فرا می خواند (آه و ناله سر می دهد) و به آتش جهنم خواهد افتاد. او در میان کسانش مسرور و مغرور بود، (و از رسیدن چنین روزی غافل)، او گمان می کرد که هرگز بازگشتی و حیات مجددی وجود نخواهد داشت (ولی اینطور نیست) پروردگارش از اوضاع و احوال او کاملا آگاه است».


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:نامه اعمال , ] [ 22:46 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه قبل 1 ... 42 43 44 45 46 ... 74 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 282
بازدید دیروز : 84
بازدید هفته : 282
بازدید ماه : 1672
بازدید کل : 175234
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك