كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سپس رشته سخن، به مسأله معاد كشانده مى‏شود و با بيانى رسا مى‏رساند كه معاد همان مبدأ است و همه از خدائيم و به خدا نيز باز مى‏گرديم.
سپس روشن مى‏نمايد مكافات غير از مجازات است جزا همان پاداش مربوط به آخرت است ولى مكافات عكس‏العمل و آثار وضعى و دنيوى است، هر عملى از هر كس سر مى‏زند يقيناً جزاى آخرتى دارد اما ممكن است مكافات دنيوى نداشته باشد.
براى شاهد مطلب، داستان ابوجهل و ابن مسعود را ذكر مى‏نمايد، در مكه معظمه اوائل اسلام، ابوجهل سيلى محكمى به گوش ابن مسعود مى‏نوازد و او را مجروح مى‏نمايد، پس از پايان جنگ بدر ابن مسعود سر ابوجهل را مى‏برد و گوشش را سوراخ كرده، كشان كشان به سوى پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم) مى‏برد، اين را مكافات گويند، اما جزاى آخرتيش سر جاى خود محفوظ است.

اختلاف روز و شب، آيه عظيمه خدا

در ششمين آيه از آيت عظيم الهى سخن مى‏رود و آن كم شدن تدريجى روز و شب و زياد شدن ديگرى است با نظم و حساب دقيق و معين پس از اعتدال ربيعى (اول فروردين) كه روز و شب يكسان است به تدريج تا سه ماه روز بلند و شب كوتاه مى‏گردد و آخر بهار به اوج بلندى روز و كوتاهى شب مى‏رسد سپس وضع برگشته، روزها به تدريج كوتاه و بر بلندى شب افزوده مى‏گردد تا به اعتدال خريفى (اول مهر) مى‏رسد و همين برنامه تكرار مى‏شود، خدا در اثر حركت شمال به جنوب و جنوب به شمال زمين با نظم معين روزانه، قدرت نمائى مى‏فرمايد.
آيا اين حركت دقيق كه از ساليان قبل مى‏شود آن را پيش‏بينى كرد بدون محرك و مدبر دانائى مى‏تواند باشد؟

دستورات اخلاقى براى تهذيب نفس

پس از آيات توحيدى، درباره انفاق در راه خدا از مالى كه به انسان عاريه داده است سخن مى‏رود و روى كلمه مستخلفين جانشين از طرف مالك حقيقى، تكيه مى‏شود تا انفاق آسان گردد مال، مال ديگرى است و ناپايدار، چه بهتر كه شخص دستش مى‏رسد از آن بهره ببرد، براى استدلال به داستان مادر جعفر برمكى كه براى فرش اطاقش به دنبال‏ پوست گوسفند آمده است استشهاد مى‏نمايد.
پس از يكى دو آيه، دوباره بر مسأله انفاق تكيه كرده و حتى به عنوان قرض به خدا مؤمنين را تشويق به انفاق مى‏فرمايد چون اثر كيمياوار براى نفس انسانى داشته آن را پاك و مهذب مى‏نمايد وگرنه ميراث آسمانها و زمين از براى خداست.
نكته جالبى كه در اين كتاب در مبحث انفاق تأكيد شده اخلاص در انفاق را شرط اساسى مى‏داند و چند داستان جالب و كوتاه متذكر شده و از روايات چنين استفاده مى‏نمايد كه وام برتر از صدقه است زيرا احترام گيرنده نيز محفوظ مى‏ماند.

نور مؤمن و ظلمت كافر در صراط

سپس به مناسبت آيات مربوط به معاد و صراط سخن را به نور مؤمن و ظلمت كافر كشانده و مى‏فهماند كه نورافشانى هر كس به مقدار دارائيش مى‏باشد مخصوصاً نور ولايت خيلى به درد مى‏خورد، ديگر آن كه نور كسى به كار ديگرى نمى‏خورد، بلكه ديوارى ميان مؤمنين و كفار كشيده مى‏شود كه براى مؤمنين رحمت و اسباب انس و الفت است و از طرف كفار، عذاب و زحمت مى‏باشد.
نتيجه‏گيرى‏هاى اخلاقى جالبى از اين آيات شده و هشدار مى‏دهد كه مردم فريب دنيا را نخورند و هميشه ياد فناى آن باشند و با ياد مرگ سختى دل را چاره كنند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:مكافات و مجازات, مبدأ و معاد , ] [ 7:45 ] [ اكبر احمدي ]

 

 

يشگفتار

بسم الله الرحمن الرحيم
قبل از شروع در مقدمه كتاب، از نعمت بزرگ خداوند كه به ملت ايران ارزانى داشته لازم است يادآورى و سپاسگزارى شود چه فرخنده روزگاريست كه انقلاب عظيم اسلامى ملت ايران و خون شهيدان و زحمت و جراحت زخميها و خسارات مادى و اقتصادى پيشه وران و خلاصه رنجهاى همه اقشار به ثمر رسيد و ديو طاغوت از اين سرزمين رانده شد و فرشته الهى، نمودار تقوا و فضيلت، مظهر علم و عدالت، قلب ملت و امام امت، حضرت امام خمينى اطال الله عمره و اهلك عدوه قدم بر ديده رنجديده مسلمانان نهاد و ايران را به قدوم خود روشن ساخت و به خواست خداى بزرگ و يارى ولى عصر ارواحنا فداه زمام امور را بدست گرفت، آزاديهاى گرفته شده بازگشت و توطئه‏هاى دشمنان‏ خارجى و منافقان داخلى يكى پس از ديگرى كشف و خنثى گرديد و بدعتهاى بسيار و گناهان كبيره آشكار، يكى پس از ديگرى برداشته شد و شعائر الهى كه نماز جمعه از بزرگترين آنها است برقرار گرديد و خلاصه:
باش تا صبح دولتت بدمد   كاين هنوز از نتايج سحر است
پروردگارا: اين نعمت بزرگ نيز مانند همه نعمتها از تو است، تو را سپاس مى‏گزاريم و دوام و استقرار نعمتهايت، مخصوصاً جمهورى اسلامى را از خودت خواهانيم.

نكاتى چند درباره زمان تفسير سوره حديد

براى روشن شدن برخى مطالب اين كتاب، نخست شرح مختصرى درباره زمان تفسير و شرح اين سوره شريف توسط حضرت آيت الله مجاهد آقاى سيد عبدالحسين دستغيب دامت بركاته به عرض مى‏رسد، تفسير سوره شريف حديد كه به نام معارفى از قرآن در برابر شما قرار گرفته خلاصه شده بيانات ايشان در ماه مبارك رمضان 1379 مى‏باشد كه تا نصف سوره، تفسير و شرح گرديد و بقيه به سال بعد موكول شد.
در ماه مبارك رمضان 98 روزهاى نخست بقيه سوره تفسير گرديد ولى به واسطه واقعه پنجم رمضان و كشتار مردم شيراز و هيجان عمومى، محيط ارعاب و وحشت نظامى فراهم آوردند و از جمله اقدامات رژيم منحوس پهلوى، بستن در مسجد جامع، مركز مبارزات و محل اجتماع جوانان مبارز و مردمان غيور شيراز بود، لذا به مدت دو هفته برنامه تفسير نيز به ناچار تعطيل گرديد.
با باز شدن مجدد مسجد، برنامه هم دوباره شروع و ضمن سخنرانيها مطالب بيدار كننده تذكر داده مى‏شد كه در اين كتاب هم اشاراتى به آن شده است و بالاخره قسمت آخر و سوم سوره حديد در نيمه اول رمضان 99 در زمان پيروى انقلاب اسلامى بيان شده و مطالب روز از قبيل قانون اساسى و نمايندگى مجلس خبرگان كه به آن اشاره شده مربوط به اين موقعيت است.
با اين شرح مختصر، وجه مناسبت بعضى مطالب در حاشيه تفسير، واضح مى‏گردد.

چرا معارفى از قرآن ناميده شد

اين سوره شريفه مطالب متعدد و متنوع و بسيار جالبى را در بردارد كه عمده‏ترين آن آيات ششگانه نخستين آن مى‏باشد كه درباره اسماء و صفات و فعال خداوند است و مطابق روايتى كه در همين كتاب مى‏خوانيد خداوند براى اينكه پاسخى به درخواست طالبين معرفت خودش بدهد سوره توحيد و شش آيه نخستين سوره حديد را فرستاد و راستى عالمى معرفت در اين آيات نهفته شده كه تشنگان خداشناس را سيراب مى‏كند.
همچنين آياتى كه مربوط به معاد، قضا و قدر، خشوع براى خدا و غيره مى‏باشد معظم اين سوره را تشكيل مى‏دهد كه همه معارفى از قرآن مى‏باشد لذا نامى بهتر براى اين‏ كتاب نيافتيم.

تسبيح همه موجودات و مالكيت خدا

سوره حديد با تسبيح كردن همه موجودات آسمانى و زمينى براى خداوند عزيز حكيم آغاز مى‏شود، غير خدا به ملكوت خود كه باطن و حقيقت و به تعبير ديگر نفس آن است خدا را از هر چه ناروا است پاك مى‏داند، آن خدائى كه عزت و حكمتش از هر موجودى نمايان است، هر چيز را به جاى خود نهاده و هر چه نياز داشته به او داده است خداوندى كه ذلت شريك براى خود نخواسته و عزيز مطلق است.
همان خدائى كه سلطنت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنها و بالا و زير آنها است براى او است و مالكيت حقيقى براى او است و در غير او، اعتبارى و موقتى است.
همان خدائى كه آفريدگان را آفريد، به آنها جان داد، همان خداى جان گيرنده است كه بر هر چيزى تواناست، حيات و مرگ دل نيز از او است.

سر انسان نمونه‏اى از قدرت بى‏پايان

سپس در اين كتاب درباره قدرت نامحدود خداوند سخن مى‏رود براى نمونه، قدرتهائى در يك وجب صورت يادآور مى‏شود چگونه دستگاههاى مختلف چشم براى ديدن، گوش براى شنيدن، بينى براى بوئيدن، زبان براى چشيدن و كارهاى ديگر، همچنين مغز و سلسله اعصاب، دهان و وضع قرار گرفتن دندانها و تارهاى صوتى با حنجره و صداهاى گوناگون و غيره را يادآور مى‏شود.
آنگاه خطوط بند انگشتان و اختصاصى بودن آن مانند تارهاى صوتى را يادآور مى‏شود يعنى هر فردى خطهاى انگشتان دستش غير از ديگرى است مانند صدايش، لذا انگشت نگارى براى تشخيص هويت اشخاص مرسوم شده است.
سپس نمونه‏اى از قدرت نمائى در عالم گياهان را مى‏خوانيد.

اول و آخر، ظاهر و باطن

در آيات خداشناسى اين سوره، اسماء حسناى پروردگار به نظر مى‏رسد كه خدا را به عنوان اول و آخر، ظاهر و باطن معرفى مى‏فرمايد با بياناتى كه هيچگونه شبهه‏اى در ذهن خوانندگان ايجاد نشود معنى اول را كه علت العلل است مى‏رساند، چنانچه معنى آخر را كه مرجع و منتها است و بازگشت همه به سوى او است روشن مى‏نمايد.
ظاهر بودن خدا را به اسماء و صفات و افعال و خلاصه تجليات حق در مظاهر وجودى بيان كرده و مى‏فهماند كه در عين نهايت ظهور كاملاً ذات مقدسش مخفى و بر همه پوشيده است پس به افعال و اسماء ظاهر و به حسب ذات باطن است.
سپس سخن را به اول اضافى كشانيده و براى نمونه حديث ردالشمس و سخن گفتن ملكوت آفتاب را با اميرالمؤمنين (عليه السلام) بيان مى‏كند كه به حضرت به عنوان اول و آخر سلام كرد، يعنى اول مؤمن به خدا در اين امت و آخر كسى است كه با پيغمبر بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفت.

آفرينش آسمانها و معانى عرش

بعد درباره آفرينش آسمانها در شش دوران سخن مى‏رود و مقصود از ايام كه به معنى دوران است روشن مى‏نمايد و عرش را به معنى تدبير امور دانسته و احتمال اينكه به معنى كهكشانهاى فعلى باشد معقول دانسته و بالاخره تمام عالم هستى را عرش خدا مى‏داند.
الا نگاه سخن درباره معلومات نامتناهى پروردگار مى‏رود و در مورد آنچه از زمين بالا مى‏رود كه ملكوت اعمال مؤمنين را شامل مى‏شود و آنچه از آسمان به زير مى‏آيد همه مورد علم خدا است صحبت مى‏شود.
معيت و همراه بودن خدا با بيانى شيوا و قابل درك براى همه گفته مى‏شود و اثر مهمى كه با توجه به اين حقيقت براى تزكيه و بهبود نفس انسانى دارد در ضمن داستان كوتاهى در توجه به دو نام خدا يا حاضر و يا ناظر بيان شده است.

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:تسبيح همه موجودات و مالكيت خدا , ] [ 7:41 ] [ اكبر احمدي ]


کتیبه، تبلور ماندگاری از نوشتار پیشینیان است که پیام و مفهومی ارزشمند را منتقل می سازد و در بسیاری از موارد با بهره گیری از هنر _ به ویژه هنر خط_ درطی اعصار به شکل جلوه ای از هنر خوشنویسی در آمده است و صورتی تزئینی هم یافته است .


کتیبه های ایرانی –اسلامی در ازبکستانکتیبه ها را می توان سندی برای زبان رایج و الفبای کاربردی در جغرافیای حامل دانست که مذهب و مفاهیم بلند فرهنگی جامعه خود را در زمان ، ارائه می نمایند و برخی ، ثبت مکتوب واقعه ای در زمانی خاص را بعهده دارند.

کتیبه اثری هنری در بستر فرهنگ است و تابع مرزبندی های امروزی که زاییده اتفاقات گوناگون و عمدتا سیاسی سده های اخیر می باشد، نیست .

بررسی کتیبه ها ، گاهی ما را تا کشورهای دوردست می برد. کشورهایی که در حال حاضر حتی مرز مشترکی با هم ندارند اما ریشه های مشترک ، همچنان آنان را با یک فرهنگ معرفی می نماید . برای مثال در بررسی و تحقیق پیرامون کتیبه های ایرانی اسلامی می بایست تا آمودریا و سیحون سفر کرد و آثار موجود در آسیای میانه را به نظاره نشست . در این سفر ، ایران بزرگ سده های دور پیش روست ، چرا که شاهکارهایی مانند«مجموعه شاه زنده» ،« ریگستان» و« گور امیر» در سمرقند و یا« منار کلان» و« مدرسه میرعرب» در بخارا، زاییـده فرهنگ ایرانی اسلامی اند هر چند در ایران امروز نباشند همان گونه که رودکی و مولانا بزرگانی هستند با هویت ایرانی هر چند متولد سمرقند و بلخ باشند که امروز دیگر جزو خاک ایران محسوب نمی شوند .

کتیبه ها را می شود از زوایای گوناگون و در محدوده های مختلف مورد بررسی قرار داد . در بررسی کتیبه ها گاهی میدان تحقیق می تواند به یک مکان مشخص خلاصه شود و یک نوع خط . مثلا کتیبه های نستعلیق مسجد و مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار) .گاهی نیز وسعت این میدان یک شهر یا یک کشور و یا یک منطقه می باشد. نوشته حاضر بخش بسیار کوتاهی است از بررسی کتیبه های ابنیه دوران اسلامی در آسیای میانه با تأکید بر کتیبه های کشور ازبکستان؛ نــمونـه های ارائه شده گستردگی موضوع را نشان می دهد و شــما را با برخی از انواع کتیبـه آشنـا می نماید.

ازبکستان

ازبکستان کشوری است که در بیست سال گذشته با تلاشی قابل تحسین به مرمت و بازسازی میراث فرهنگی اش همت گماشته است ؛ میراثی که از حاکمیت کمونیست لطمات فراوان دیده وبخش هایی از آن تا آستانه تخریب کامل پیش رفته است .

کشور ازبکستان از مهمترین کشورهای آسیای میانه است که با شهرهایی مانند سمرقند، بخارا و خیوه (خوارزم ) از اهمیت فرهنگی خاصی برخوردار است . این کشور با وجود ابنیه متعدد تاریخی و اسلامی همچون مجموعه «خست امام» (تاشکند)- ریگستان ، گور امیر ، مسجد و مدرسه بی بی خانم و ...(سمرقند) – آغسرای و دارالسیاده (شهر سبز) منارکلان ، مدرسه میرعرب ، مسجد بالا حوض و ... (بخارا ) و شهر خیوه که با همان شمایل چند صد سال پیش باقی مانده است، جاذبه های توریستی فراوانی دارد .

نژاد مردم ازبکستان عمدتا اُزبک ، تاجیک و روس می باشد که 85 درصد آنها مسلمانند. زبان رسمی این کشور ازبکی است که نوعی از گویش های ترکی به حساب می آید و کلمات و اصطلاحات فارسی بسیاری در آن وجود دارد. اُزبکها تا پیش از استقلال (1991 م) از الفبای فارسی برای خواندن و نوشتن استفاده می کردند ( البته سالهای حاکمیت شوروی سابق را باید مستثنا کرد ، چرا که زبان رسمی والفبایی تمامی جمهوری های استقلال یافته روسی بوده است و بعد از استقلال نیز با حروف لاتین می نویسند ).

پیشینه فرهنگی ازبکستان بویژه سمرقند و بخارا که زمانی مرکز حکومت و از مراکز علمی جهان اسلام بوده اند آثار برجسته زیادی را پدید آورده است که بخشی از این آثار ، شاهکارهای معماری ایرانی اسلامی هستند با کتیبه هایی در اوج زیبایی از خطوط مختلف .

بررسی کتیبه ها ، گاهی ما را تا کشورهای دوردست می برد. کشورهایی که در حال حاضر حتی مرز مشترکی با هم ندارند اما ریشه های مشترک ، همچنان آنان را با یک فرهنگ معرفی می نماید . برای مثال در بررسی و تحقیق پیرامون کتیبه های ایرانی اسلامی می بایست تا آمودریا و سیحون سفر کرد و آثار موجود در آسیای میانه را به نظاره نشست .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:کتیبه های ایرانی - اسلامی در ازبکستان, ] [ 16:44 ] [ اكبر احمدي ]

لشكر عمر سعد

2) خیمه گاه

3) بنت حضرت قاسم

4) صحنه نبرد علی اكبر

5) آب آوردن از فرات

6) قتلگاه

7) حضرت اباعبدالله.

اگر بخواهیم از چهره های شاخص این نوع نقاشی در دوره های مختلف نام ببریم، باید از كسانی مثل علی رضا قوللرا آغاسی، فتح اله قوللرا آغاسی، حسین قوللرا آغاسی، محمد مدبر، احمد خلیلی فرد، حسین همدانی و حسین تفتی یاد كنیم كه آثارشان حول سه محور روایت های حماسی، مذهبی و بزمی می چرخد.

همین روش تقسیم بندی تركیب بندی (هرچند به اشكال دیگر و گاه مانند مدیر با الهام از تصاویر استریپ به شكل روایت خطی و با استفاده از شماره گذاری تصاویر) تا آخرین تصاویر معاصر ادامه می یابد. اصولا نقاشان پرده های عاشورا از اسلوب و الگوهای ثابت بصری خارج نشدند. برای مثال حضور فرشتگان بر فراز قتلگاه در تمامی این تصاویر وجود دارد.به نظر می رسد پایبندی آنان به روایت های ادبی از این واقعه موجب شده است تا خود را ملزم به روایت بدون دخل و تصرف بدانند و هرآنچه شنیده اند را با ایمان قلبی روایت كنند.در اینكه نقاش و سفارش دهنده هر دو در یك رفتار دینی مشاركت كرده اند و این عمل را به نوعی عبادت و ادای فرایض می دانند شكی نیست. روح ستایشگری و مدح خصایص انسانی و والامقامی امام حسین و دیگر معصومین در این پرده ها و نكوهش خشونت، پلیدی و ناجوانمردی از جانب لشكر كفر به عنصر اصلی روایت پرده های عاشورا بدل شده اند.

به نظرمی رسد این هنر به عنوان جدی ترین حركت هنر مردمی در عصر خود توانسته بود به زبانی گویا در انتقال احساسات جمعی ایرانیان بدل شود.«كربلا بیش از آن اندازه كه نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است كه برخی كمتر به آن توجه دارند و به عبارت دیگر اباعبدالله الحسین (ع)، اباالفضل العباس و زینب كبری قهرمانان داستانند، نه شمر و سنان و خولی.»این توصیف علامه مرتضی مطهری از كربلا دقیقاً شرح ادبی همان تصاویری است كه امروز با نام پرده های شبیه خوانی می شناسیم. روح استبدادستیزی كه در این تصاویر مردمی به شكل نفی هرگونه شقاوت و خشونت به وجود می آید بعدها به شكل جریانی شیعی در ایران ظهور می كند كه تظلم خواهی و احیای خون شهیدان كربلا را مبدأ حركت های اجتماعی و سیاسی خود قلمداد می كند.این پرده ها به دلیل اینكه به سبب نیاز آئینی مردم به وجود آمده بودند بیش از هر جنس نقاشی دیگر در ایران توانستند با عموم مردم ارتباط برقرار كنند و این رابطه آن قدر تنگاتنگ می شود كه پس از چندی باورهای شفاهی و انتظارات آیینی و دینی مخاطب به حوزه مصورسازی وارد و توسط نقاش به تصویر در می آید. پرده هایی كه از حكایت و قصص شفاهی و مردمی به وجود آمده اند امروز در میان این مجموعه كم نیستند كه بیشتر از آن كه بر روایات معتبر دینی استقرار داشته باشند در جهت جلب توجه مخاطب مصور شده اند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:پرده مذكور به 7 بخش مجزای روایی تقسیم شده است, ] [ 16:43 ] [ اكبر احمدي ]


 پرده های نقاشی قهوه خانه ای براساس نیاز آئینی مردم خلق می شدند. قهوه خانه ها در دوره صفویه به تدریج شكل می گیرند و به مكانی فرهنگی تفریحی تبدیل می شوند و با شكل گیری نقالی، نقاشان شاخص كاشی به تصویر كردن صحنه های این نقل های قهوه خانه ای روی می آورند.


پرده های نقاشی قهوه خانه ایآنچه در زیر می آید نگاهی به نقاشی قهوه خانه ای و جایگاه فرهنگ و باورهای اسلامی در این شاخه از هنر سنتی ایرانی است.بیشتر نقاشی های قهوه خانه ای براساس داستان های پهلوانی، مذهبی و اسطوره های ایرانی كشیده می شده اند و به میل قهرمان سازی مردم دوران خود پاسخی مناسب می داده اند.البته نباید مكان این نقالی ها را فقط به قهوه خانه ها محدود كرد؛ تكیه ها، حسینیه ها و هر جا كه محل مناسبی برای جمع شدن و حكایت گفتن بود، نقاشی قهوه خانه ای به عنوان ابزار كار نقال كاربرد پیدامی كرد.

اگر بخواهیم از چهره های شاخص این نوع نقاشی در دوره های مختلف نام ببریم، باید از كسانی مثل علی رضا قوللرا آغاسی، فتح اله قوللرا آغاسی، حسین قوللرا آغاسی، محمد مدبر، احمد خلیلی فرد، حسین همدانی و حسین تفتی یاد كنیم كه آثارشان حول سه محور روایت های حماسی، مذهبی و بزمی می چرخد.آنچه در نقاشی های قهوه خانه ای به نمایش درمی آید سواركاران با اسب های پرهیبت و طمطراق است كه بیشتر از زورمندی ، مهربان و وفادارند؛ در گوشه ای دیگر اشقیاء از وسط به دو نیم شده اند و فرشتگان بر فراز مردی زیبارو كه كودكی چند ماهه بر یك دست و نیزه ای در دست دیگرش و سلحشوری با پرچم نصر من الله و فتح قریب و مشكی بر دوش و تیرهای بسیاری كه بر پیكرش فرو رفته اند.در گوشه ای از همان پرده زنانی بر پیكران بی سر شیون می كنند و نوشته ای بر فراز تابلو «هل من ناصر ینصرنی» این مضامین، سوژه و محتوای بخشی از جدی ترین تمایل نقاشی ایران طی 2 قرن را شكل دادند و هرچند به شكل آكادمیك و رسمی ترویج نشدند اما توانستند خود را به جامعه فرهنگی تحمیل كنند.

به غیر از همزمانی با عصر مشروطه، خیالی سازان پرده های مذهبی و مردمی نوجویانی بودند كه هنر مشروطه را پیش از جنبش سیاسی آن بنیان نهادند.

به نقل از جابر عناصری قدیمی ترین پرده عاشورا متعلق به نقاشی به نام ناطق است كه در دوره زندیه مصور شده است. دراین پرده هرچند طراحی پرتره و شمایل ها به اندازه سال های پرفروغ نقاشی قهوه خانه ای پیشرفت ندارد و طراحی و رنگ گذاری در سطحی ابتدایی قرار دارد اما تمامی نشانه های این جنس نقاشی از قبیل نوشته های توضیحی، تركیب بندی های چند موضوعی و مهمتر از آن قالب روایی (درام) در آن به چشم می خورد.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:پرده های نقاشی قهوه خانه ای, ] [ 16:34 ] [ اكبر احمدي ]

الَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیَِّاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَ ءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ. (153- اعراف)

کسانی که گناه کردند اما بعد پشیمان شده و به واقع توبه کنند و ایمان بیاورند، یعنی از عقاید گذشته خود که ریشه گناهانشان بوده دست شسته و باورهای خود را بر اساس اسلام قرار دهند؛ خداوندی که بسیار آمرزنده و رحیم است از گناهانشان در گذشته و سعادت دنیا و آخرت آن‌ها را تضمین می‌کند.

هر چند توبه و بازگشت به آغوش مهر پروردگار برای همه ممکن است اما نباید پنداشت که هر بازگشتی با یک استغفاری که به زبان جاری می‌شود محقق می‌گردد. توبه شرایطی دارد که پشیمانی قلبی و جبران کاستی‌های گذشته(4) از شرایط آن است.

کسی که در قرآن تشبیه به سگ شد

وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَیْنَاهُ ءَایَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَنُ فَکاَنَ مِنَ الْغَاوِینَ(175) وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بهَِا وَ لَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلیَ الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَئهُ  فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ (176- اعراف)

این دو آیه مربوط به کسی است که با وجود علم و بهره از برخی موهبت‌های خدادادی؛ خدا او را به سگ تشبیه کرد. قرآن کریم به عنوان کتابی که هم بیماری را نشان می‌دهد و هم ریشه و درمان آن را بیان می‌کند علت این سقوط را چنین تحلیل کرده است:

«فَانسَلَخَ مِنْهَا؛ او از پوست به در آمد» این عبارت کنایه از این است که او علم و داده‌های الهی را گرفت اما آن‌ها را به درونش نفوذ نداد و به جانش پیوند نزد تا بشود عقیده؛ بلکه در حد پوست و پوستین در بر خود نگه داشت تا اینکه بالاخره در آزمون‌های الهی این پوستین را انداخت و ماهیت واقعی خود را آشکار کرد.(5)

قرآن قدمی جلوتر رفته و علت این مشکل او را هم بیان می‌کند و آن میل او به دنیا و تبعیتش از هوای نفس بود که سبب شد دانسته‌ها و «دین دانی» اش تبدیل به «دین داری» نشود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:بشارتی که قرآن به گنه‌کاران پشیمان می‌دهد, ] [ 8:28 ] [ اكبر احمدي ]


نهمین قسمت از سلسله بحث‌های معرفی قرآن کریم که برای انس معنایی بیشتر با قرآن کریم تدوین می‌شوند به نهمین جزء از قرآن کریم اختصاص دارد. آنچه در ادامه می‌آید فرازهایی از آیات این جزء است که به همراه نکاتی تفسیری تقدیم میهمانان ماه خدا می‌شود.


ایمان و عمل ما درست شود، برکات هم نازل می‌شود

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِْم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ (96- اعراف)

در این آیه خداوند متعال به صراحت وعده می‌دهد که اگر باورهای مردم باورهای توحیدی شود و از شرک و خرافه پاک گردد و در عمل هم به آنچه خدا گفته است به قدر میسور عمل کنند درهای رحمت و برکت الهی از آسمان و زمین به روی مردم گشوده می‌شود.

از اهل القری؛ مردم یک منطقه به دست می‌آید که ملاک نزول برکات، ایمان و عمل اکثری مردم است پس اگر بیشتر مردم دین باور و دین دار بودند وعده حق عملی خواهد شد و بی مبالاتی تعدادی از مردم، تأثیری در عملی شدن آن وعده نخواهد داشت اما اگر برعکس شد درهای رحمت نیز بسته می‌شوند و دین داری عده‌ای هم نمی‌تواند آن‌ها را باز کند.(1)

 

سه ویژگی که متکبران دارند

سَأَصْرِفُ عَنْ ءَایَاتیِ‌َ الَّذِینَ یَتَکَبرَُّونَ فیِ الْأَرْضِ بِغَیرِْ الْحَقّ‌ِ وَ إِن یَرَوْاْ کُلَّ ءَایَةٍ لَّا یُؤْمِنُواْ بهَِا وَ إِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَ إِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیّ‌ِ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا  (146- اعراف)

طبق این آیه متکبرانی که مانند ابلیس(2) از دین و دستور خداوند متعال روی برمی گردانند کسانی‌اند که دارای این سه ویژگی‌اند:

1. آن‌ها اگر تمام آیات و نشانه‌های الهی را ببینند، ایمان نمی‌آورند.

2. اگر راه راست و طریق درست را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد.

3. اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، راه خود انتخاب می‌کنند.(3)

«فَانسَلَخَ مِنْهَا؛ او از پوست به در آمد» این عبارت کنایه از این است که او علم و داده‌های الهی را گرفت اما آن‌ها را به درونش نفوذ نداد و به جانش پیوند نزد تا بشود عقیده؛ بلکه در حد پوست و پوستین در بر خود نگه داشت تا اینکه بالاخره در آزمون‌های الهی این پوستین را انداخت و ماهیت واقعی خود را آشکار کرد


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:معارفی از جزء نهم قرآن کریم, ] [ 8:26 ] [ اكبر احمدي ]

ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَةً  إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُعْتَدِینَ(55- اعراف)

«تضرع» به معناى اظهار ضعف و ذلت است. «خفیة» هم به معناى پنهانى و پوشیده داشتن است‏.(11) این آیه که بیانگر ادب دعاست دستور می دهد که دعا با حالت تضرع و به دور از سر و صدا و فریاد باشد.(12) در پایان آیه هم به شکل کنایه، کسانی را که این ادب را رعایت نکنند «المعتدین؛ تجاورزگران از حدود» خوانده که مراد از حد در اینجا حد و ادب دعاست.

 

در هر کاری که هستید، برای مردم کم نگذارید

وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ (85- اعراف)

معنای این فراز این است که «از حقوق مردم چیزى كم نگذارید». هر چند این فراز در بین احکام خرید و فروش و دقت در ترازو و پیمانه است؛ اما پیام آن منحصر در تجارت نشده و تمام روابط اجتماعی و حتی بین الملل را زیر گستره خود می گیرد.(13) بنا بر دستور این آیه هر کس در هر پست و مقام و وظیفه و شغلی که قرار دارد حق ندارد ذره ای از ادای حقوق افرادی که با او طرف حساب هستند بکاهد و در عمل کم بگذارد. استادی که دانشجو دارد؛ کارمندی که ارباب رجوع دارد؛ مغازه داری که مشتری دارد؛ مدیری که کارمند دارد؛ همه و همه باید نسبت به دیگرانی که حقی بر عهده ما دارند نهایت دقت را به خرج دهیم تا مبادا ذره ای از حق آنها شود.

 

پی نوشت ها:

1) ر.ک به المیزان ج7 ص330

2) ر.ک به نمونه ج6 ص34

3) المیزان ج7 ص387

4) همان

5) همان ص 388

6) المیزان ج7 ص390

7) شیخ صدوق، معانی الأخبار، یك جلد، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هجرى شمس، ص248

8) نمونه ج6 ص70-71

9) المیزان ج8 ص34

10) فرازهایی که قرآن، سخن از «خزی؛ بی آبرویی و رسوایی» در دنیا آخرت می گوید می تواند ناظر به همین نکته باشد. مانند آیه 85 سوره بقره و آیه 27 سوره نحل

11) المیزان ج8 ص159

12) المیزان وجه دیگری را هم ذکر می کند ولی نظر برگزیده حضرت آیت الله جوادی همین نظر است که ذکر شد.

13) نظر حضرت آیت الله جوادی آملی که در جلسات تفسیرشان بیان کرده اند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:در آداب دعا «نعره زدن» نیست, ] [ 8:24 ] [ اكبر احمدي ]

کاغذ و هنر خوشنویسی


 

 از آن هنگام که انسان نخستین خطوط را برروی دیواره های سنگی غارها ترسیم کرد، تا آن زمان که مصریان بر روی پاپیروس نوشتن را آغازیدند، همواره آنچه هدف قرار میگرفت اطلاع رسانی بود.

 


کاغذ و هنر خوشنویسی

تا آنجا که همین نگارش ساده و بی پیرایه با بوجود آمدن خط حرف صورت هنری به خود گرفت و ساده ترین نگارشهای اولیه اکنون بصورت میراثی گرانبها در تاریخ خط و خوشنویسی درآمده است.

اولین ملتى که در جهان موفق به اختراع کاغذ گردید چینى‌ها بودند، در سال 105 بعد از میلاد شخصى چینى بنام تاسى لون موفق به اختراع کاغذ شد و حدود سال 610 م. به ژاپن و در 751 م. به سمرقند راه یافت. در اواسط قرن دوم هجرى کاغذ از سمرقند به بلاد اسلامى رسد. مى‌گویند فضل ابن یحیى برمکى نخستین کسى بود که در بغداد کارخانه کاغذسازى دایر کرد. در قرن 4 هـ .ق. کاغذسازى در بغداد رواج تام داشت. ابن‌الندیم از شش نوع کاغذ که در زمان او معرف بود، نام مى‌برد و مى‌گوید کتاب را از کاغذ خراسانى مى‌ساختند. در خراسان مردم براى ساختن کاغذ از پنبه و مواد نباتى استفاده مى‌کردند. مهمترین کاغذهائى که توسط مسلمانان ساخته شد کاغذ سلیمانی، طلعی، نوحی، فرعونی،‌ جعفری، طاهری، مأمونی، منصورى و چینى و هانى بود.

حدود یک قرن تولید کاغذ به‌روش دستى بود و در سال 1799 میلادى و حدود 1214 هـ .ق. یک جوان فرانسوى بنام لوئى دوبرت ماشین کوچکى ساخت که کاغذ تهیه مى‌کرد.

به موجب نوشتهء گوستالوبون در کتاب تمدن اسلام و عرب اختراع کاغذ از پنبه و پارچه کهنه از ابتکار مسلمانان است.

آثار هنر مکتوب ایرانیان از اصیل ترین آثار هنر مکتوب مشرق زمین برای انسان امروز است که بزرگترین موزه های جهان نگهداری چنین آثاری را افتخار خود می دانند.

تحول کاغذ در هنر خوشنویسی

پس از بوجود آمدن صنعت چاپ و مدرن شدن، ابزار و ادوات کاغذ نیز به جبر زمان و نیاز بشر صورتی صنعتی به خود گرفت، که البته بسیاری از مشکلات بشر را دفع نمود. ولی متاسفانه در دایره هنر خوشنویسی و هنرهای وابسته (تذهیب، مینیاتور، نقوش سنتی و....) با جایگزین شدن کاغذ صنعتی به جای کاغذ دست ساز قدیم، کم کم خوشنویسی را از اواسط دوره قاجار تا به امروز از یکی از مهمترین ابزار و پایه های آفرینش آثار اصیل خوشنویسی دور کرد. شاید 10 سال از نوشتن یک قطعه بر روی کاغذ امروزی نمی گذرد که ما شاهد ریزش تدریجی کلمات از روی آن هستیم، که البته برخی نا آگاهانه این عیب را به ساخت مرکب نسبت می دهند، غافل از آنکه این ایراد بطور100% متوجه کاغذ می باشد.

برخی انواع کاغذهای گلاسه که بسیار مطبوع خوشنویسی هستند، تماما از پلاستیک و مواد شیمیایی تهیه می شوند. و هیچ ردی ازچوب و الیاف طبیعی درآنها نیست. براستی چرا آثارخوشنویسی کهن، حتی بیش ازهزارسال است که با وجود شرایط بد نگهداری درگذشته، کماکان سالم و زیبا در برابر دیدگان ما خودنمایی می کنند، ومعاصرین را به حیرت وا می دارند. از نظر علمی ثابت شده است که هرچه الیاف کاغذ به طبیعت نزدیکترباشند، و phآنها ازعدد7 کمتر دورشود (اسیدی یا قلیایی) این کاغذ کمتر در گذر زمان آسیب می بیند. کاغذهایی که درقدیم رایج بودند، بطور100% ازالیاف طبیعی تهیه می شدند، و چون بصورت خام قابلیت نوشتن نداشتند، با نشاسته، سفیده تخم مرغ و... آهارمی شدند. پس آهار برای کاغذ نوعی پوشش حفاظتی دربرابر هوای مملو از باکتری بوجود می آورد.

برخی انواع کاغذهای گلاسه که بسیار مطبوع خوشنویسی هستند، تماما از پلاستیک و مواد شیمیایی تهیه می شوند. و هیچ ردی ازچوب و الیاف طبیعی درآنها نیست. براستی چرا آثارخوشنویسی کهن، حتی بیش ازهزارسال است که با وجود شرایط بد نگهداری درگذشته، کماکان سالم و زیبا در برابر دیدگان ما خودنمایی می کنند، ومعاصرین را به حیرت وا می دارند. از نظر علمی ثابت شده است که هرچه الیاف کاغذ به طبیعت نزدیکترباشند، و phآنها ازعدد7 کمتر دورشود (اسیدی یا قلیایی) این کاغذ کمتر در گذر زمان آسیب می بیند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ شنبه 18 شهريور 1391برچسب:کاغذ و هنر خوشنویسی, ] [ 8:2 ] [ اكبر احمدي ]

هنر خطاطی در بدو اسلام


 خوشنویسی بزرگترین هنر جهان اسلام به حساب می آید. نوشتن دارای ویژگی مذهبی است و این از آن جهت است که انتقال قرآن، کلام خدا و احدیث نبوی از طریق این هنر صورت می پذیرد.تمرین و ممارست در نوشتن پیوسته در حال تجزیه و تحلیل بوده و مفسران آن همواره مورد احترام بوده اند.

 


هنر خطاطی در بدو اسلام

خط عربی قبل از اسلام در شکل ابتدایی وجود داشته و نمونه ای از زبان سامی بوده است که از زبان آرامی به شیوه " نبطی" 1 توسعه یافته است و می توان در تعدادی از کتیبه های سنگی نمونه های اولیه آن را یافت. نوشته از راست به چپ پیش می رود ، نماده ها یا سمبل ها، گاهی بیش از یک دندانه ساده نیستند و همیشه به خط پایه وصل شده اند. تدوین و جمع آوری قران در زمان عثمان (256-236) انگیزه و جنبشی در جهت پیشرفت خط کتابت بوجود آورد. قران خودش سوره ای به نام "القلم" دارد که در آیات 4و5 آن از خداوند که استفاده از قلم را آموزش می دهد سخن می گوید، بنابراین احتمال دارد بخش هایی از قران بر روی مواد و وسایلی از قبیل استخوان نازک شترها، تکه سفال ها و احتمالا پاپیروس که در زمان پیامبر در دسترس بوده ، نوشته شده باشد. قران احتمالا تحت حاکمیت عثمان ، به صورت کتاب تهیه شد که به وسیله "قبطیان"2 مصر استفاده می شدو به مانند ورقه های صحافی شده از پوست در پوشش هایی از چوب و چرم قرار می گرفت. البته وجود هیچ قرانی به این قدمت شناخته نشده است، در واقع قدیمی ترین بازمانده های قران مکتوب احتمالا مربوط به سده ی دوم هجری برابر با سده ی هشتم میلادی است.

در سالهای نخستین حاکمیت اسلام شهرهای مکه، مدینه و بصره ، همگی از مراکز معروف خوشنویسی بودند، بنابراین کوفی تنها یکی از چهار گروه خطاطی بوده است. اما در نبود نسخه های خطی کافی برای تشخیص این خطوط به ناچار تمام سبک های گوشه دار این خطوط و منشعات آن را ، در تمایز متقابل با اکثریت سبک های خطوط منحنی که به صورت جداگانه نام گذاری می شند، تحت عنوان " خط کوفی" می شناسند.

خطوط اولیه دوره ی اسلامی ، در بناهای تاریخی "امویان"3 نشان داده شده اند. یک نمونه معروف کتیبه ی قرآنی قبه الصخره است که خط آن بسیار ساده و از جهتی با بالاروندهای عمودی است که در گوشه ی راست به خط زمینه وصل می شود، به دسته ای از خطوط که هم اکنون عموما تحت عنوان "خط کوفی" معروف هستند، متعلق است. در سالهای نخستین حاکمیت اسلام شهرهای مکه، مدینه و بصره ، همگی از مراکز معروف خوشنویسی بودند، بنابراین کوفی تنها یکی از چهار گروه خطاطی بوده است. اما در نبود نسخه های خطی کافی برای تشخیص این خطوط به ناچار تمام سبک های گوشه دار این خطوط و منشعات آن را ، در تمایز متقابل با اکثریت سبک های خطوط منحنی که به صورت جداگانه نام گذاری می شند، تحت عنوان " خط کوفی" می شناسند. در دوره ی صدر اسلام ، انتخاب خط کوفی یا خط منحنی اغلب از طریق مواد به کار رفته معین می گردید. خط کوفی به ویژه برای به کار بردن روی سنگ و موزائیک مناسب بود. خط منحنی به وسیله قلم نی یا قلم مو نوشته می شد و نقوش خطی درهم و نامنظم 4 روی دیوارهای قصرهای صحرایی از خطوط منحنی هستند. به هر حال با توجه به ویژگی های جاویدان و ماندگار خط کوفی، خط کوفی را به صورت ویژ] ، مناسب نسخه های قرآنی نمود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ شنبه 18 شهريور 1391برچسب:هنر خطاطی در بدو اسلام, ] [ 7:59 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه قبل 1 ... 51 52 53 54 55 ... 74 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 284
بازدید دیروز : 84
بازدید هفته : 284
بازدید ماه : 1674
بازدید کل : 175236
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك