كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
[ یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:پرسمان مسجد, ] [ 9:2 ] [ اكبر احمدي ]
[ یک شنبه 12 شهريور 1391برچسب:تفسير قرآن, ] [ 8:52 ] [ اكبر احمدي ]
وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَكُمْ خَلَئفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَتٍ لِّیَبْلُوَكُمْ فىِ مَا ءَاتَئكم (165- انعام)
اوست كسى كه شما را در زمین، جانشینان [نسلهاى گذشته] قرار داد و بعضى از شما را نسبت به بعضی دیگر از جهت مادی و معنوی چند پله بالاتر برد تا شما را به آنچه عنایت فرموده، امتحان كند.
بی شک اختلافات طبقاتی که زاییده استعمار و استثمار و اشكال مختلف بردگى و ظلمهاى آشكار و پنهان است را نمی توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد و دلیلى هم ندارد كه از وجود اینگونه اختلافات بىجهت دفاع كنیم. در عین حال نمىتوان انكار كرد كه هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نیز رعایت شود باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و فكر و انواع ذوقها و سلیقهها و حتى از نظر ساختمان جسمانى یكسان نخواهند بود. نکته اینجاست که قرآن مىگوید این تفاوتها وسیله آزمایش شما است با آن برتریهایی که خدا به شما داده است؛ نه دستمایه ای برای فخرفروشی و تحقیر دیگران.(8)
هدف شیطان بی آبرو کردن بشر است
فَوَسْوَسَ لهَُمَا الشَّیْطَنُ لِیُبْدِىَ لهَُمَا مَا وُرِىَ عَنهُْمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا (20- اعراف)«وسوسه» یعنی دعوت كردن به کاری با صدایی آهسته و آرام؛ «موارات» هم یعنی پوشاندن چیزی با قرار دادن آن در پس پرده؛ «سوآت» هم جمع «سوأة» به معناى عضوى است كه آدمى از برهنه كردن و اظهار آن شرم دارد.(9)بر اساس این آیه تمام تلاش شیطان در مصاف با آدم و حوا علیهماالسلام برای این بود که آنها را خلع لباس کرده و بی آبرو کند. این نکته ایست مهم برای تمام بشر که شیطان و سپاهش هر چه می کنند و ترفندی به کار می بندد از وسوسه های عملی و القاء شبهات علمی همه و همه برای این است که حیثیت اجتماعی او را لکه دار کنند و او را در دنیا و آخرت بی آبرو کنند.(10) بنا بر دستور این آیه هر کس در هر پست و مقام و وظیفه و شغلی که قرار دارد حق ندارد ذره ای از ادای حقوق افرادی که با او طرف حساب هستند بکاهد و در عمل کم بگذارد. استادی که دانشجو دارد؛ کارمندی که ارباب رجوع دارد؛ مغازه داری که مشتری دارد؛ مدیری که کارمند دارد؛ همه و همه باید نسبت به دیگرانی که حقی بر عهده ما دارند نهایت دقت را به خرج دهیم تا مبادا ذره ای از حق آنها شود
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:امتیازات اجتماعی برای آزمون و امتحان است, ] [ 17:43 ] [ اكبر احمدي ]
یَوْمَ یَأْتىِ بَعْضُ ءَایَاتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانهَُا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فىِ إِیمَانهَِا خَیرًْا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(158- انعام)لحظه ای که مرگ(3) یا عذاب قطعی(4) فرا می رسد کسی که تا کنون ایمان نیاورده در این شرایط هولناک ناگهان برگشته و ادعای ایمان می کند پیام آیه این است که چنین ایمانی که از سر اختیار نیست و از روی ناچاریست سودی به حال صاحبش ندارد و نیز اگر قبلا ایمان آورده ولی تا این زمان عمل صالحی از او سر نزده است چنین ایمانی هم نمی تواند دردی از او دوا کرده و مایه نجاتش از جهنم شوند. نکته مهمی که در آیه وجود دارد این است که ایمان در روز ظهور آیات الهی (وقوع عذاب و یا موقع مرگ) وقتى مفید است كه آدمى در دنیا و قبل از ظهور آیات نیز به اختیار ایمان آورده و دستورهاى خداوند را عملى كرده باشد؛ ولی كسى كه در دنیا ایمان نیاورده و یا اگر آورده در پرتو ایمانش خیرى كسب نكرده و عمل صالحى انجام نداده و در عوض سرگرم گناهان بوده؛ چنین كسى ایمانش كه ایمان اضطرارى است در وقت وقوع عذاب و یا در موقع مرگ سودى به حالش نمىدهد.(5)
بیچاره کسی که ده تایی های او بر یکی هایش بچربد
مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ(160- انعام)این آیه به یكى از منتهاى خداوند كه بر بندگان خود نهاده اشاره مىكند و آن این است كه: خداوند عمل نیك را ده برابر پاداش مىدهد و عمل زشت و گناهان را جز به مثل، کیفر نمی دهد و اینکه در پایان می فرماید به کسی ظلم نمی شود معنایش این است که از پاداش عملی نمىكاهد و كیفر گناهی را بیشتر از آنچه باید نمىدهد.(6)
در ارتباط با این آیه شریفه سخنی گهربار؛ اما تکان دهنده از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت مرتب می فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»(7)؛ وای بر کسی که جمع کیفرهای تک تک او از ده تا ده تا ثوابی که به او می دهند بیشتر شود. «وسوسه» یعنی دعوت كردن به کاری با صدایی آهسته و آرام؛ «موارات» هم یعنی پوشاندن چیزی با قرار دادن آن در پس پرده؛ «سوآت» هم جمع «سوأة» به معناى عضوى است كه آدمى از برهنه كردن و اظهار آن شرم دارد
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:ایمان لازم است؛ اما کافی نیست, ] [ 17:40 ] [ اكبر احمدي ]
در هشتمین قسمت از سلسله بحثهای تفسیری که برای انس معنایی با قرآن کریم تدوین می شود این بار جزء هشتم قرآن را گشوده و به فرازهایی از آیات آن می پردازیم تا ضمن بیان نکاتی در هر فراز، جان را به نور کلام حق منور کنیم.
گر طالب هدایتی از اکثریت پیروی نکن
وَ إِن تُطِعْ أَكْثرََ مَن فىِ الْأَرْضِ یُضِلُّوكَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یخَْرُصُونَ(116- انعام)در این آیه خداوند به پیامبرش به عنوان مخاطب خاص و به همه مردم به عنوان مخاطب عام هشدار می دهد که اگر به دنبال اکثریت بیفتند از مسیر هدایت و بندگی خدا خارج شده و گمراه می شوند. آنگاه علت را هم اینگونه بیان می کند که اکثر مردم بر اساس علم و حقیقت عمل نکرده و سخن نمی گویند ملاک کار بیشتر مردم بر حدس و گمان استوار است در حالی که یافتن جاده سعادت و حرکت در آن نیاز به علم حقیقی دارد که آن در مکتب وحی و عقل سلیم (عقل و نقل) یافت می شود و بس.(1)
از ترس نداری، فرزندان خود را سقط نکنید!
وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نحَّْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِیَّاهُمْ (151- انعام)پیام آیه روشن است خداوند متعال در این آیه کسانی را که از ترس فقر و نداری به فکر کشتن فرزندان خود می افتند را مخاطب قرار داده و آنها را از این کار نهی کرده است و چون هر انحراف عملی ریشه در انحراف فکری دارد از این رو سخنی گفته تا اندیشه آنها را اصلاح کند. فرموده است: شما که نگران رزق و روزیتان هستید بدانید که رزق تمام مخلوقات به دست ماست. ما هستیم که شما و فرزندانتان را روزی می دهیم پس دیگر نگران چه هستید؟
شاید به ذهن بیاید که این آیه امروز، مخاطبی ندارد؛ زیرا در دنیای علم و تمدن بشری دیگر کسی پیدا نمی شود که بخواهد فرزند خود را آن هم برای نان و آبی به قتل برساند؛ اما این سخن با واقعیت جامعه در تضاد است و هشدار قرآن همچنان مخاطبان فراوانی دارد. کم نیستند کسانی که از ترس خرج و مخارج آینده تصمیم به سقط کودکان بی گناهی می گیرند(2) که هنوز چشم به جهان نگشوده اند، قلب کوچکشان در عشق به زندگی در حال طپیدن است. آیا این عده که متاسفانه عده شان کم هم نیست مخاطب آیه نیستند؟از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت مرتب می فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»(7)؛ وای بر کسی که جمع کیفرهای تک تک او از ده تا ده تا ثوابی که به او می دهند بیشتر شود
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 11 شهريور 1391برچسب:معارفی از جزء هشتم قرآن کریم, ] [ 17:31 ] [ اكبر احمدي ]
کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلیَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنکُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (54- انعام).
در جمله اول میفرماید: پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده است در جمله دوم که در حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهی است، با تعبیری محبت آمیز چنین میگوید: هر کس از شما کاری از روی جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است.
خداوند متعال در این آیه مؤمنان را به رعایت یک اصل مهم سفارش میکند و آن اینکه مبادا به مقدسات کسانی که با شما هم عقیده نیستند بی احترامی کنید که آنها نیز معتقدات شما را مورد اهانت قرار میدهند
منظور از «جهالت» در اینگونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است که انسان نه از روی دشمنی با حق، بلکه به خاطر غلبه هوی و هوس آن چنان میشود که فروغ عقل و کنترل شهوت را از دست میدهد؛ چنین کسی با اینکه عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحتالشعاع هوی و هوس قرار گرفته، به آن «جهل» اطلاق میگردد. مسلماً چنین کسی در برابر گناه خود مسئول است؛ اما چون از روی عداوت و دشمنی نبوده، سعی و کوشش میکند تا آن را اصلاح و جبران کند. (11).
احترام واجب نیست ولی بی احترامی هم نکنید
وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَیرِْ عِلْمٍ .
خداوند متعال در این آیه مؤمنان را به رعایت یک اصل مهم سفارش میکند و آن اینکه مبادا به مقدسات کسانی که با شما هم عقیده نیستند بی احترامی کنید که آنها نیز معتقدات شما را مورد اهانت قرار میدهند.
نکته اول اینکه منع آیه در مورد اهانت به مقدسات طرف مقابل است نه آنکه خواسته باشد هر گونه بحث علمی و به چالش کشیدن منطقی عقاید طرف مقابل را ممنوع کند. (12).
نکته دوم اینکه معنای آیه احترام گذاشتن به مقدسات طرف مقابل نیست بلکه پیام آیه پرهیز از هر کاری است که اهانت تلقی شود.
پی نوشت ها :
(1) المیزان ج 6 ص 80
(2) ر. ک به همان
(3) 10/بلد
(4) 3/ انسان
(5) 38-39/بقره
(6) هر چند در آیه این امور را به خدا نسبت داده است اما این از باب کیفریست که خدا به اصرار آنها در کج روی داده است به عبارت دیگر اگر این گونه مسائل نسبت به خدا داده میشود در حقیقت اشاره به قانون «علیت» و خاصیت «عمل» است، یعنی ادامه در کج روی و اصرار در لجاجت و بدبینی، اثرش این است که روح و روان آدمی را به شکل خود در میآورند و آن را همانند آیینه کج و معوجی میکنند که قیافه همه چیز را کج و معوج نشان میدهد. نمونه ج 5 ص 190
(7) نمونه ج 5 ص 191
(8) آیه 27 سوره انعام
(9) آیه 104 سوره انبیاء علیهم السلام و آیه 48 ابراهیم علیهم السلام
(10) المیزان ج 7 ص 92
(11) نمونه ج 5 ص 259-260
(12) ر. ک به همان ص 395
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 10 شهريور 1391برچسب:جبران گذشته شرط اساسي در توبه, ] [ 23:44 ] [ اكبر احمدي ]
لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُُواْ عَنْهُ وَ إِنهَُّمْ لَکَاذِبُونَ (28- انعام).
آیه در مورد کسانی است که دنیا با سرسختی تمام نه تنها خود ایمان نیاورند بلکه مانع ایمان آوری دیگران نیز میشدند. این عده همین که در قیامت، وقوع عذاب را حتمی میبینند به عجز و لابه میافتند و مدام حسرت میخورند و تقاضای بازگشت دارند تا جبران مافات کنند. (8).
هر چند تقاضای اینها امر محالی است زیرا با قیام قیامت، بساط این جهان برچیده شده (9) و پشت سری نمانده تا بشود کسی را به آن برگرداند. اما به فرض محال که چنین بازگشتی هم ممکن باشد اما خداوند پاسخ منفی به خواسته آنها میدهد و میفرماید: یقیناً اینها دروغ میگویند و به فرض محال هم که ما اینها را برگردانیم باز هم همان خواهند بود که هستند.
مراحل قبل از نزول عذاب
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلیَ أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ (42) فَلَوْ لَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضرََّعُواْ وَ لَاکِن قَسَتْ قُلُوبهُُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَنُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (43) فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شیَْءٍ حَتیَّ إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ(44- انعام)
هر چند عذابهایی که خداوند در اثر کفر و نافرمانی مردم بر سر آنها نازل میکند به صورت دفعی و آنی است؛ اما مقدماتی دارد که پس از طی آنها عذاب واقع میشود. این بخش از آیات به این بحث پرداخته و قانون خدا را قدم به قدم شرح میدهد.
گام اول گرفتار کردن به سختیها و ناملایمات زندگی است به این منظور که افراد با گرفتار شدن در این فشارها از غیر خدا دل کنده و رو به او کنند و او را بخوانند «فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ»؛ اما اینها چنان سنگدل و فریفته شیطان شدهاند که این فشارها و شکهای حیات بخش هم نمیتواند روح مرده آنها را زنده کند.
گام بعدی سرازیر کردن نعمتهای آسمانی و زمینی و زیر زمینی به سوی اینهاست تا برای موفقیتهای خود در عرصههای مختلف صنعتی، کشاورزی، فضایی و اتمی جشنها بگیرند و بر خود ببالند و بر دیگران مباهات کنند. اما آنها با این نعمتها هم بیدار نشدند.
گام آخر: در حالی که اینها غرق در شادیاند و دیگر دلیلی برای کفرشان ندارند؛ ناگهان عذاب ما نازل شده و بساط آنها را جمع میکند. (10).
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 10 شهريور 1391برچسب:پاسخ خدا: اگر برگردند باز گناه خواهند کرد, ] [ 23:40 ] [ اكبر احمدي ]
وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ وَ إِن یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ (26- انعام).
همیشه در کنار چشمه یا در مسیر آب روان معارف الهی عدهای پیدا میشوند که نه خود مینوشند و نه اجازه میدهند دیگران بهرهای برده و سیراب شوند. قرآن از این عده که در همیشه تاریخ بوده و خواهند بود با این تعبیر یاد میکند که «هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ»؛ آنان دیگران را [از توجه به قرآن و پیروی از رسول خدا [ص] بازمیدارند و خود نیز از آن دور میشوند.
اما اینها چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند سوالات مهمی است که آیه قبل به آنها پاسخ داده است. آیه قبل میفرماید: اینان کسانیاند که در اثر کفر و لجاجتی که به خرج دادهاند پردهای از غفلت بر دلهایشان افکندهاند که دیگر حق را نمیفهمند و نیز گوشهایشان چنان در برابر حق سنگین شده که آن را نمیشنوند. (6) اینان روشنترین دلیل را هم قبول نمیکنند و از پذیرش آن سر باز میزنند بارزترین مشخصه این گروه برخوردشان با معارف دینی است که میگویند اینها همه فسون و فسانه است.
بی خبر از اینکه هر کس با حق در افتد تیشه بر ریشه خود زده، و سرانجام طبق سنت ثابت آفرینش، چهره حق از پشت ابرها نمایان میگردد و با جاذبهای که دارد پیروز خواهد شد و باطل همانند کفهای بی ارزش روی آب نابود میگردد، بنا بر این تلاش و فعالیت آنها به شکست خودشان منتهی خواهد شد و جز خود را هلاک نمیکنند؛ هر چند آنان قدرت درک این حقیقت را ندارند «وَ إِنْ یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ».(7).این افراد را باید شناخت و تا آنجا که ممکن است از آنها فاصله گرفت چرا که سخن رفته رفته بر دل اثر گذاشته و آثارش را در رفتار نمایان میکند.
خداوند متعال برای هر امر و نهیی بساط آزمون آن را هم فراهم میکند. اگر فرمود به نامحرم نگاه نکنید از آن طرف چند نامحرم بزک کرده را طوری مسیر میدهد که از مقابل چشم این جوان عبور کنند و او در جلسه امتحان قرار گیرد
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 10 شهريور 1391برچسب:آنان که خود از ایمان دورند و دیگران را هم نهی میکنند, ] [ 23:35 ] [ اكبر احمدي ]
در آغاز بعضی بعضی از سوره های قرآن قید زمان و یا شرط زمان آمده است این سوره ها را سوره های « زمانیّه» و یا « شرطیّه» می گویند و تعداد آنها هفت سوره است و به استثنای سوره « منافقون » و سوره « نصر» در پنج سوره دیگر احوالات قیامت و آثار و نشانه های وقوع آن شرح داده شده است . این سوره ها عبارتند از : واقعه ، منافقون ، تکویر ، انفطار ، انشقاق ، زلرزال ، نصر . سوره های مقولات (قل) = با جمله امری : « قُل» فعل امر از ریشه « قول» است به معنای بگو . قرآن به رسول خدا (ص) نازل شده است که محتوا و الفاظ آن را عیناً به مردم ابلاغ کند و بگوید و این امر کلیه سوره ها و آیات قرآن را شامل می شود لکن درپنج سوره خداوند در آغاز سوره تأکید بر « قُل » بگو و ابلاغ کن نموده است . این فرمان مجدّد حاکی از عظمت آنها و اهمّیت و ضرورت محتوا و پیام آنها است . این سوره ها عبارتند از : جنّ ، کافرون ، توحید ، فلق ، ناس . سوره های مقطّات : 29 سوره از سوره های قرآن با حروف به ظاهر ساده تهجّی شروع و هر کدام با نام معروف تهجّی خود نیز خوانده می شود و در معنا ، هر کدام از آنها به طور رمز به یک و یا چند معنای مهم اشاره دارند . بدین جهت آنها را « حروف رمزی» می گویند و چون این حروف قطع قطع و جدا از هم خوانده می شوند آنها را « حروف مقطّه » می نامند . این سوره ها عبارتند از : بقره ، آل عمران ، اعراف ، یونس ، هود ، رعد ، ابراهیم ، حجر ، مریم ، طه ، شعراء ، نمل ، قصص ، عنکبوت ، روم ، لقمان ، سجده ، یاسین (یس) ، صاد (ص) ، مومن (غافر) ، فصّلت ، شوری ، زخرف ، دخان ، جاثیه ، احقاف ، قاف (ق) ، قلم . سوره هایی با جملات دعایی و خبری و استفهامی : سوره هایی که با جملات دعایی (نفرین )افتتاح شده اند عبارتند از : مطفّفین ، هُمَزه ، لهب . سوره هایی که با جملات خبری شده اند عبارتند از : انفال ، توبه ، نحل ، قمر ، انبیاء ، مومنون ، نور ، زمر ، محمد (ص) ، فتح ، رحمن ، مجادله ، حاقّه ، معارج ، نوح ، قیامت ، بلد ، عبس ، قدر ، بیّنه ، قارعه ، تکویر ، کوثر . سوره هایی که با جملات استفهامی آغاز می شوند عبارتند از : انسان ، ماعون ، نبأ ، غاشیه ، انشراح ، فیل . (آغازسوره قریش نیز « تعطیل » است ) طبقه بندی مفاهیم کلی در آغاز و پایان سوره ها : 1- توحید : شامل صفات خدا ، نصرت خدا ، حمد و تسبیح خدا ، خالق بودن خدا ، بحث های استدلالی توحیدی ، یاد خدا و استغفار ازاو و پناه بردن از شر حسودان و شیاطین به خدا (مفاهیم ذکرشده در ابتدای 31 سوره و انتهای 24 سوره آمده است ) . 2- نبوّت : شامل از نسل بشر بودن پیامبران ، رسالت پیامبران و فلسفه آن ، کتب آسمانی ،داستان پیامبران و زنان آنان ، عدم صحّت تهمت های مشرکین به پیامبر (ص) ، سفارش به پیامبر (ص) ، رد تثلیث ، اهل کتاب و دعوت پیامبران (در ابتدای 22 سوره و در انتهای 26 سوره آمده است ) . 3- قرآن کریم : شامل نعمت قرآن : شب قدر ، هدایت گر بودن قرآن ، روش دعوت قرآن و نزول قرآن (در ابتدای 31 سوره و در انتهای 23 سوره آمده است ) 4- معاد : شامل خبر وقوع روز قیامت ، توصیف قیامت ، حسابرسی ، توصیف بهشت و جهنّم و چگونگی معاد انسان ( در ابتدای 26 سوره و در انتهای 13 سوره آمده است ) 5- انسان : شامل خلقت انسان ، صفات انسان ، امتحان انسان ، دادن امانت الهی به انسان و شکر نعمت های الهی (در ابتدای 10 سوره و انتهای 4 سوره آمده است) 6- مومنین : شامل هدایت مومنان ، پاداش مومنان ، صفات مومنان سفارش و امر به مومنان ، امر به انجام فرایض ، عدم پیوند با دشمنان و برادری مومنان ( در ابتدای 17 سوره و انتهای 37 سوره آمده است ) . 7- کافرین ، مشرکین و ستمکاران : شامل داستان انسان های ستمگر و کافر و مشرک ، مردود بودن شرک ، انکار قرآن توسط کافران ، عذاب کافران ، مشرکان و ستمکاران ، حالت این سه گروه در روز قیامت ، شناخت مشرکین ، موعظه ها برای این افراد ، شناخت منافقین ، اوصاف منافقین و عذاب منافقین درروز قیامت ( در ابتدای 39 سوره و انتهای 64 سوره آمده است ) . ارتباط و تناسب مفاهیم ابتدایی و انتهایی سوره ها : 1- سوره هایی که با « الحمدالله » شروع شده اند ( سوره های حمدّیه ) ، در انتهای خود به عدم هدایت کافران و عذاب آنها ختم می شود . 2- سوره هایی که با « تبارک » شروع شده اند (تبارکیّه) ، در انتهای خود به عدم هدایت کافران و عذاب آنها ختم می شود . 3- سوره هایی که با «سَبَّحَ »و «یُسَبَّحُ» و « سبحان»شروع شده اند (مسبّحات) ، در انتهای خود به بیان صفات خداوند ختم می شود . 4- در سوره های « مخاطبات »(ندائیّه) ، مطالب ابتدایی با مطالب انتهایی سوره کاملاً مرتبط هستند . 5- در انتهای سوره های « خبریّه » صفات مومنان ، قرآن ، صفات خدا و احکام شرعی مورد بحث می باشد که با مفاهیم ابتدایی سوره تناسب دارد. 6- سوره های « شرطیّه» (زمانیّه) به جز نصر و منافقین ، در ابتدا اوصاف قیامت و در انتها هدایت مومنان و عذاب کافران را مطرح می سازد . 7- ابتدا و انتهای سورههای «امریّه» (مقولات) مربوط به مباحث توحیدی است . 8- در سوره های دعائیّه و استفهامیّه مفاهیم ابتدایی و انتهایی با هم تناسب دارند . 9- در سورههای «قَسَمیّه» (سوگندها) که با سوگند آغاز شده اند ، مطالب پس از سوگند با مطالب انتهایی کاملاً مرتبط است . 10- دسته ای از سورههای «مقطّعات» که با «طس» و «طسم »آغاز شده اند ، همواره در ابتدای خودداستان حضرت موسی (ع) را دارند و در انتها مطالبی شامل قرآن و پاداش مومنان و عذاب کافران را مطرح می سازند ، سوره هایی که با «الم» آغاز می شوند ، معمولاً در ابتدا و انتها مطالبی در مورد صفات مومنین دارند و سوره هایی که با «الر» اغاز می شوند در انتهای خود از عذاب مشرکان و ستمگران سخن می گویند .
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:سوره های زمانیّه (شرطیّه ) , ] [ 9:21 ] [ اكبر احمدي ]
مفاهیمی که سوره های قرآن کریم با آن آغاز می شوند ، به عنوان مطلع سخن و مفاهیمی که در قسمت پایانی سوره ها قرار دارند ، به عنوان نتیجهگیری ، خلاصه و یادآوری مفاهیم سوره ، دارای ارزش و نیرومندیِ خاصّی هستند که نباید از دید محقّقان بیدار دل قرآن کریم مخفی بماند . آغاز سوره ها : سوره های قرآن کریم که با تعبیرهای گوناگون شروع شده اند که عبارتند از : ستایش خدا : 1- سوره های حمدّیه (حامدات – تمحید ) : « حامدات » اسم فاعل و جمع « حامد » از واژه « حمد » است یعنی حمد کنندگان ، « تمحید » نیز مصدر است از واژه حمد و به معنای خدا را حمد و ثنا کردن است . پنج سوره از سورههای قرآن با حمد و ثنای الهی و با جمله « الحمدالله » آغاز می شوند که عبارتند از : « فاتحه ، انعام ، کهف ، سبأ ، فاطر » 2- سوره های تبارکیّه : که با « تَبارَک » آغاز شده اند : « فرقان و مُلک » 3- سوره های مُسبّحات : « مسبّحات » جمع « مُسبّح » و از مصدر « تسبیح » به معنای تسبیح کنندگان است . تسبیح یعنی تنزیه و تقدیس خدای متعال از تمام عیوب و کاستی ها و از هر چیزی که لازمه آن عجز و نیاز مادّی و جسمانی بودن است . هفت سوره از سوره های قرآن کریم با مشتقّات کلمه « سبحان » شروع می شود که عبارتند از : اسراء ، حدید ، حشر ، صفّ ، جمعه ، تغابن ، اعلی سوره های مخاطبات (نداها) «مخاطبات » جمع مخاطب است که از « خطاب »ریشه گرفته و به معنای ندا کردن و صدا کردن کسی و یا چیزی است . بعضی از سوره های قرآن با کلمه « یا »و « اَیّها » که حرف ندا و خطاب است آغاز می شوند و این گونه سوره ها را « مخاطبات» و یا « خطابات »می نامند . این گونه سوره های قرآن ده سوره را در بر می گیرند که پنج مورد خطاب به رسول اکرم (ص) است : احزاب ، طلاق ، تحریم ، مزّمّل و مدّثر . و پنج مورد نیز خطاب به اُمّتها و انسان ها است : نساء ، مائده ، حج ، حُجرات و ممتحنه . سوره های اَقسام (سوگندها ) : در 23 سوره و 83 آیه قرآن سوگند آمده است که خداوند به علل و مصالح مختلفی در آن سوره ها به ذات اقدس خود و یا کتاب آسمانی و یا یکی از موضوعات مادی و یا معنوی جهان آفرینش سوگند یاد کرده است . در 23 سوره از 114 سوره قرآن کریم با سوگند آغاز می شود که آنها را « سوره های اقسام » می نامند . بعضی از آنها مستقیماً با قسم آغاز می شوند و بعضی دیگر ، جمله سوگند به همراه حروف مقطعه سرآغاز سوره ها شروع می شوند . این سوره ها عبارتند از : یس ، صافات ، ص ، زخرف ، دخان ، ق ، ذاریات ، طور ، نجم ، قلم ، قیامت ، مرسلات ، نازعات ، بروج ، طارق ، فجر ، بلد ، شمس ، لیل ، ضُحی ، تین ، عادیات ، عصر . موضوعات مرتبط: برچسبها: [ پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:آغاز و پایان سوره ها : , ] [ 9:18 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |