كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| |||
|
در چهارمین بخش از سلسله بحثهای قرآنی که همگام با روزهای با برکت ماه رمضان تدوین می شود معارفی از جزء چهارم قرآن کریم را به میهمانان ماه خدا و مؤمنان قرآنی تقدیم می کنیم. فراز اول: رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِكُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ(106) وَ أَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِى رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(107- آل عمران) روز قیامت چهرههایى نورانى و چهرههایى تاریك خواهد بود. به آنان كه چهرههایشان تاریك است گفته مىشود: چرا بعد از اینکه ایمان آوردید كافر شدید؟! پس اكنون به خاطر آن كافری که ورزیدید طعم عذاب را بچشید و به آنان هم كه چهرههایشان نورانى است در رحمت الهى مقیم می شوند و براى همیشه در آن مىمانند. این یک اصل قرآنی است که حالت و نوع زندگى انسان و نیز پاداش و كیفرهاى او در جهان دیگر در حقیقت تجسمى از اعمال و روحیات و افكار او در این جهان است.(1) به عبارت دیگر: هر كارى كه در این جهان از انسان سر می زند آثار وسیع و گستردهاى در روح انسان باقى گذاشته و کم کم چهره جان او را صورتگری می کند. درک این تغییرات در دنیا برای اکثر مردم امری ناممكن است؛ ولى در قیامت که روز ظهور حق و حقیقت و آشکار شدن باطن افراد است(2) آن واقعیت نهفته در جان که در حقیقت چهره واقعی جان انسانهاست رونمایی شده و پدیدار می گردد. روسفیدى و روسیاهى در قیامت هم که این آیات به آن اشاره می کنند در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. كسانى كه در دنیا ولایت خدا را پذیرفته و تابع دستورات او بودهاند؛ خداوند آنها را از ظلمات به نور مىبرد(3) و در آن روز با چهرهاى نورانى حاضر مىشوند؛ ولى آنان كه به ولایت طاغوت گردن نهادهاند، طاغوتها آنان را از نور به ظلماتِ هوس و تفرقه و شرك و جهل سوق مىدهند(4) و در قیامت با چهرهایی سیاه و تاریك محشور مىشوند. جاذبه عجیبی که در هوسهاى زودگذر، لذات جنسى نامشروع، مقامها و ثروتهاى غیر مباح وجود دارد همان جذبه آتش دوزخ است که هر انسانی را به سوی خود می کشاند موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:معارفی از جزء 4 قرآن کریم, ] [ 17:59 ] [ اكبر احمدي ]
عید فطر، براستی عید پایان یافتن رمضان نیست، عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است، چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ای است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر می آورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. وقتی بهار به پایان می رسد همه درختان در فراقش برگ ریزان می شوند.پاییز، برگ برگ اندوه ِباغ است از رفتن بهار. بهاری که دل های مرده بی جوشش را به پویش کشانده بود وبه مانند ردیف شناس ِموسیقی زنده اُنس همه را صلای بیداری داده بود. چه سخت است وداع بهار. و چه سخت تر وداع با بهارِجان. بهار ِ فرصت های ناب. بهارِ مجال های مغتنم بیداری. بهاری که به ناگاه بر همه تار و پود جان انسان می وزد و همه هستی ما را به یک کرشمه وزش خود به آشتی با محبوب ازل فرا می خواند."فطر"؛ همان هنگامه زیبایی است که از پس ِسی روز فرمانبرداری از مهربانترین یار، رخ می نماید. پایان ِماهی است که همه درهای ملکوت به جانب عابدان باز شد و شیطان لعین دربند و گرفتار، و بهار دل های بی قرار سرمست از لطف محبوب برقرار گردید. اکنون زمان آن است تا برای همیشه، براثرتمرین رمضان، زمام جان را از هر چه منیت و کبر است باز کنیم و دل ها را ظرف ِضیافت ِپیوسته حضرت حق گردانیم. فطر چیدن میوه هایی است که از متن باغستان های بی نظیر ِفطرت بر می آید. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:روزه مگشای جز به قند لبش, ] [ 10:49 ] [ اكبر احمدي ]
نويسنده:محمد محمدى اشتهاردى واژه «عيد» از ريشه عود گرفته شدهو به معناى بازگشت است، و واژه « فطر» از فطرتگرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراين عيد فطر; يعنى بازگشتبه فطرت و سرشت. بازگشت از اين نظر كه آيا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طور صحيح برقرار استيا نه؟ آيا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و بر اثر حجابهاىجهل، انحراف و گناه، زنگار بر رويش نشسته، در كلاس ماه رمضان زنگارها زدودهشدهاند يا نه؟ كه اگر چنين استبايد ابتداى نجات و آغاز پيروزى بر طاغوت نفس رادر نماز عيد فطر اعلام بدارند و جشن بگيرند. به عنوان اين كه: آن چه را در ماهرمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به كار بردهاند ابراز بدارند، باكلمات و حركات، بلكه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعار آميخته باشعور و فرياد برون و درون كه: « الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر و لله الحمد والحمدلله على ما هدانا و له الشكر على ما اولانا; خدا بزرگتر از آن است كه توصيفگردد. آرى چنين است، معبودى جز خداى يكتا و بىهمتا نيست، و خدا بزرگتر از آناست كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاك خدا دارد به خاطر آن كه ما رادر راستاى پاكسازى و بهسازى هدايت كرده، و شكر او را كه جمعيت ما و امت ما رابرترين جمعيت و امت قرار داده است.» رمضان اندك اندك پايان مىپذيرد، و بهانتهاى خود مىرسد، مسلمانان در مكتب رمضان و روزه، در پرتو آيات قرآن و نيايشهاو تقويت صبر و اراده، پس از فراگيرى و آموزش به خودسازى پرداختهاند; اينك جشنمىگيرند كه در راه پر دستانداز جهاد اكبر، با گامهاى استوار عبور كردهاند و بهمقصود رسيدهاند. چرا كه براى انسان بازگشتبه خويشتن، فرا رسيدن بهار معنويتاست; مانند درختانى كه پس از گذران زمستان سرد زمستانى، به بهار رسيدهاند و درمسير حركت قرار گرفتهاند، به راستى چه عيدى شيرينتر و چه پيروزىاى شكوهمندتر ازبازگشتبه خويشتن، و پيروزى بر طاغوت نفس اماره؟ كه فطرت را زير پاى سهمگين خود منكوب كرده است. موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:عيد فطر روز پيروزى بر طاغوت نفس, ] [ 10:44 ] [ اكبر احمدي ]
واژه عيد در اصل از فعل عاد (عود) يعود اشتقاق يافته است. معاني مختلفي براي آن ذکر کردهاند، از جمله: «خوي گرفته»، «هر چه باز آيد از اندوه و بيماري و غم و انديشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز که در آن، انجمن يا تذکار فضيلت مند يا حادثه بزرگي باشد»، گويند از آن رو به اين نام خوانده شده است که هر سال شادي نويني باز آرد. (1) ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخي بر آن هستند که اصل واژه عيد از «عادة» است، زيرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کردهاند. (2) چنانکه گفته شده است: القلب يعتاده من حبها عيد. و نيز يزيد بن حکم ثقفي در ستايش سليمان بن عبد الملک گفته است: امسي باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا يعتاده عيدا (3) به گفته ازهري: عيد در نزد عرب، زماني است که در آن شاديها و يا اندوهها، باز ميگردد و تکرار ميشود. ابن اعرابي آن را منحصر به شاديها دانسته است. (4) موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:مفهوم عيد در فرهنگ اسلامي, ] [ 10:40 ] [ اكبر احمدي ]
عيد در لغت از ماده عود به معني بازگشت است، و لذا به روزهايي که مشکلات از قوم و جمعيتي بر طرف ميشود و بازگشت به پيروزيها و راحتيهاي نخستين ميکند عيد گفته ميشود، و در اعياد اسلامي به مناسبت اين که در پرتو اطاعت يک ماه مبارک رمضان و يا انجام فريضه حج، صفا و پاکي فطري نخستين به روح و جان باز ميگردد و آلودگيها که بر خلاف فطرت است، از ميان ميرود، عيد گفته شده است. (1)بسياري از آيات قرآن بر اجتماعي بودن شئون اسلامي دلالت ميکند و صفت اجتماعي بودن در تمامي احکام و قوانين اسلامي حاکم است. شارع مقدس اسلام در مسئله جهاد، اجتماعي بودن را به طور مستقيم تشريع کرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع، به آن مقداري که دشمن دفع شود واجب است.روزه و حج بر هر کسي که مستطيع و قادر به انجام آن دو باشد و عذري نداشته باشد واجب است، اجتماعيت، در اين دو واجب به طور مستقيم نيست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتي روزهدار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عيد فطر، اين اجتماع به حد کامل ميرسد، و نيز وقتي مکلف به زيارت خانه خدا گرديد قهراً با ساير مسلمانان يک جا جمع ميشود، و در روز عيد قربان اين اجتماع به حد کامل ميرسد. و نيز نمازهاي پنجگانه يوميه را بر هر مکلفي واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولي اين رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافي کرده و اجتماع براي نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:عيد فطر در قرآن کريم, ] [ 10:31 ] [ اكبر احمدي ]
فراز ششم: یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍْ محُّْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا (30- آل عمران)روزی که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده و آنچه را از کار زشت مرتکب شده حاضر شده مییابد، و آرزو میکند کهای کاش میان او و کارهای زشتش زمان دور و درازی فاصله بود.این آیه به صراحت بیان میدارد که در دادگاه قیامت به سبک دادگاههای دنیا که گزارش کار را میخوانند و قاضی بر اساس آن نظر میدهد عمل نمیشود بلکه در آن محکمه، خود عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را. از این آیه و آیات دیگر(9) به دست میآید که عمل نیز به مانند عامل، دارای روح و بدن است. آن چهرهای که در این دنیا از آن مشاهده میشود به منزله بدن است و آن چهرهای که در قیامت حاضر میشود روح و باطن اوست. بر اساس این آیه در صحنه قیامت عمل در کنار عامل حاضر میشود و چون چنین است کسی را یارای انکار و تکدیب نیست و تنها کاری که از مجرم ساخته است این است که آرزوی جدایی بین خود و عملش را داشته باشد
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ شنبه 28 مرداد 1391برچسب:در قیامت عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را, ] [ 21:40 ] [ اكبر احمدي ]
فراز چهارم: الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَواْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ (275)این آیه، پرده از حقیقت رباخواری برداشته و باطن آن را نمایان میکند. بر اساس این آیه، ربا، جنون آور است و ربا خوار فردیست دیوانه.تخبیط از مس شیطان همان جن زدگی است که در گویش عامیانه به کسی گفته میشود که دیوانه شده باشد. خداوند متعال در این فراز، ربا خوار را دیوانه میخواند. باید دانست که این طرز تعبیر برای اهانت نیست؛ زیرا کلام خدا منزه از عبارتهای سخیف و غیر واقع است(5) بلکه این تعبیر، بیان حقیقت افرادیست که ربا میگیرند؛ چون این عده فاقد تفکر صحیح اجتماعی هستند و مسائلی مانند تعاون، همدردی، عواطف انسانی، نوع دوستی برای آنها، مفهومی ندارد؛ بنابراین مشی او مشی دیوانگان است.(6)در دادگاه قیامت به سبک دادگاههای دنیا که گزارش کار را میخوانند و قاضی بر اساس آن نظر میدهد عمل نمیشود بلکه در آن محکمه، خود عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را فرق ما با آن کشیش مسیحی فراز پنجم: ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌُّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَینَْ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ (285- بقره)پیامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ایمان آورده و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش ایمان آوردهاند [و بر اساس ایمان استوارشان گفتند:] ما میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمیگذاریم.از فرقهای یک مسلمان با کسانی که دم از خدا و انبیاء پیشین و کتاب مقدس میزنند و به قرآن این آخرین کتاب آسمانی اهانت میکنند در این است که ما مسلمانان بنا به رهنمود قرآن کریم در این آیه، تمام انبیاء گذشته را که همگی فرستاده خدایند قبول داریم و به کتابهای آنها که از جانب او هستند ایمان داریم و احترام میگذاریم؛ البته کتب یا بخشهای تحریف شدهای که تولید خود بشرند از این دایره بیرونند و خارج از بحثند. آری مؤمنان بر خلاف کسانی که میخواهند بین خدا و پیامبرانش جدایی بیفکنند و به بعضی ایمان بیاورند و بعضی را انکار کنند(7) هیچ گونه تفاوتی میان رسولان الهی و کتابهای آنها نمیگذارند و همه را از سوی خدا میدانند و همگی را محترم میشمرند.(8)صحنه قیامت عمل در کنار عامل حاضر میشود و چون چنین است کسی را یارای انکار و تکدیب نیست و تنها کاری که از مجرم ساخته است این است که آرزوی جدایی بین خود و عملش را داشته باشد موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 28 مرداد 1391برچسب:رباخوار دیوانه است, ] [ 21:34 ] [ اكبر احمدي ]
فراز سوم: یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ لَا تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَ لَسْتُم بَِاخِذِیهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَنیٌِّ حَمِیدٌ(267- بقره)در این آیه برای اموالی که انفاق میشوند دو شرط عمده را بیان میکند. ابتدا میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از اموال پاکیزهای که از طریق تجارت به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما خارج کردهایم از منابع و معادن زیر زمینی و از کشاورزی و زراعت و باغ، انفاق کنید.سپس برای تاکید هر چه بیشتر میافزاید: به سراغ قسمتهای ناپاک نروید تا از آن انفاق کنید در حالی که خود شما حاضر نیستید آن را بپذیرید، مگر از روی اغماض و کراهت.(4)پس مالی که انفاق میشود هم باید از مال حلال باشد و از طریقی شرعی به دست آمده باشد و هم از نظر کیفیت باید حداقل به گونهای باشد که اگر به خود دهنده آن را بدهند با خوشحالی آن را بگیرد.از فرقهای یک مسلمان با کسانی که دم از خدا و انبیاء پیشین و کتاب مقدس میزنند و به قرآن این آخرین کتاب آسمانی اهانت میکنند در این است که ما مسلمانان بنا به رهنمود قرآن کریم در این آیه، تمام انبیاء گذشته را که همگی فرستاده خدایند قبول داریم و به کتابهای آنها که از جانب او هستند ایمان داریم و احترام میگذاریم؛ البته کتب یا بخشهای تحریف شدهای که تولید خود بشرند از این دایره بیرونند و خارج از بحثند موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 28 مرداد 1391برچسب:شرط مالی که انفاق میکنید, ] [ 21:28 ] [ اكبر احمدي ]
اسراییل با محاصره غیر انسانی غزه، غنان گسیخته به نیات پلید خود جامه عمل پوشانید و ساکنان بی دفاع این منطقه را در کمال بی رحمی در تاریکی مطلق و سرمای شدید زمستان بدون هیچ گونه احساس شرم وگناه و پایبندی به اصول اخلاقی و انسانی رها کرد . بعد از سیطره حماس بر نوار غزه از شش ماه گذشته انتظار می رفت که اسراییل به چنین اقدامی دست بزند و به این دلیل این اقدام را به تاخیرانداخت تا سرمای سخت زمستان فرا رسد و کمبود برق و انرژی بیشتر احساس شود و گرسنگی و درد و رنج مردم در منطقه تحت اداره حماس بیشتر خود را نشان دهد. بنابراین تمامی گذرگاه های مرزی را بست تا فلسطینیان نتوانند از نوار غزه به رفح مصر رفت و آمد داشته باشند. این اقدام جنایتکارانه ای است که ضمیر و وجدان آدمی نمی تواند سکوت در برابر آن را بپذیرد . اشغالگران با این اقدام خود در واقع در صدد تکمیل سلسله اقدامات مجرمانه ای بودند که با کشتارهای بی رحمانه در غزه آغاز شده بود ؛ کشتاری که فقط در طی دو روز بیش از سی شهید برجای گذاشت و جوامع بین المللی هیچ گونه واکنشی از خود نشان ندادند و به یاری این مردم ستمدیده نشتافتند. اکنون این سوالات مطرح است که اسراییل از غزه چه می خواهد ؟ آیا خواستار اشغال مجدد این منطقه است ؟ آیا می خواهد حماس و ملت فلسطین را تنبیه کند ؟ حقیقت امر این است که تصمیم محاصره غزه با هماهنگی و اجماع کابینه این رژیم صورت گرفته است و مجال و میدانی برای خود نمایی و رقابت سیاسی میان احزاب و گروه های داخلی از جمله ایهود باراک بود که اعلام کرده بود که اگر فعالیت گروه های مقاومت فلسطینی متوقف نشود؛ غزه مورد حمله قرار خواهد گرفت. اسراییل جلوگیری از شلیک موشک مقاومت فلسطین به سوی شهرک سدیروت را بهانه ای برای محاصره غزه قرار داد؛ در حالی که به طور حتم این بهانه و دستاویز، واهی و بی اساس است زیرا موشک های مقاومت در مقابل تکنولوژی و امکانات شگفت آور ارتش اشغالگر که از انواع سلاح های پیشرفته و مدرن برای رویارویی با فلسطینیان استفاده می کند؛ چه تاثیری می تواند داشته باشد. سکوت مرگبار آمریکاییان در این زمینه نیز بسیار شگفت آور است. تا زمان نگارش این مقاله هیچ بیانیه رسمی در مورد حوادث اخیر غزه از جانب دولت آمریکا منتشر نشده است. گویی این حادثه در کره زمین اتفاق نیفتاده است و همین آمریکایی ها نیستند که در مورد حادثه مرگ حتی یک تن در جهان سنگ صلح و انسان دوستی به سینه می زنند . اکنون پوچی ادعاهای بوش در مورد این که فلسطینیان و رژیم اشغالگر تا پایان امسال می توانند به صلح دست یابند کاملا آشکار شده است. اسراییل با این گونه اقدامات جنایتکارانه خود در غزه سه هدف اساسی را دنبال می کند: اول این که حماس را تحت فشارهای روحی و روانی قرار دهد و مسئول حوادث غزه معرفی کند تا سر پوشی برای ناتوانی و ناکامی این رژیم در مقابل ملت فلسطین و ملل عرب باشد . اسراییل با تشدید محاصره و گرسنگی و اعمال فشار بیشتر بر ملت فلسطین می خواهد حماس را مجازات کند و این گونه مشخص است که می خواهد به فلسطینیان بگوید که باید از پشتیبانی حماس دست بکشند و نوار عزه را به فتح تحویل دهند . این اقدامات در جهت ایجاد تفرقه میان حماس و فتح و دامن زدن بیشتر به اختلافات میان این دو صورت می گیرد و این دو نباید در دام این رژیم گرفتار شوند زیرا اسراییل در نهایت خواهان نابودی هر دو گروه است و هیچگاه چشم دیدن سرافرازی و سربلندی فلسطینیان را ندارد. دوم این که اسراییل می خواهد به حماس فشار بیاورد تا از شلیک موشک به شهرک سدیروت جلوگیری کند و حماس مجبور به مذاکره در مورد نظامی اسراییلی اسیر گلعاد شالیت شود . در حالی حماس بعد از کشتار محله الزیتون غزه گفت و گو در این باره را متوقف کرده است . سوم این که اسراییل با تحمیل محاصره می خواهد؛ مقاومت تمامی گروه های فلسطینی را متوقف سازد و زیر ساخت های آنان را از بین ببرد و مانع از حمایت های بی دریغ مادی و معنوی فلسطینیان از گروه های مقاومت شود و رهبران مقاومت را نابود کند. اخیرا رسانه های اشغالگران از طرح ترور رهبران حماس از جمله اسماعیل هنیه پرده برداشته اند. اسراییل به درستی می داند که این گونه اقداماتش فقط به اصرار و پافشاری فلسطینیان به دفاع از سرزمین و ملت خواهد انجامید و شاید اسراییل با این گونه اقدامات غیرانسانی خود در شعله وری انتفاضه سوم سهیم باشد و دیگر دیر شده باشد و پشیمانی برایش سودی نداشته باشد.
نویسنده : خلیل العنانی موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:رژیم صهیونیستی از غزه چه می خواهد؟, ] [ 11:25 ] [ اكبر احمدي ]
- مسلمانانجهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه مستضعفین بدانند. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:گزیده هایی از بیانات مقام معظم رهبری درباره روزقدس, ] [ 11:20 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |