كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
در فارسی، سفیه به کسی گفته می شود که بیعقل، کمخرد، سادهلوح، کودن یا همان احمق باشد. این معنا در عرف جامعه به کسی اطلاق می شود که در مناسبات اجتماعی خود بسیار ضعیف تر از دیگران بوده یا به طور کلی از انجام آن ناتوان باشد؛ اما در فرهنگ قرآن، بی عقل کسی است که از کیش ابراهیم علیه السلام که همان آیین توحید و خداپرستی است روی برگرداند. قرآن کریم اعراض از صراط مستقیم و دین را حماقت محض می داند؛ دینی که در هر عصری تعریف خاص خودش را دارد. هر چند محورهای اصلی دین همیشه ثابتند و بی تغییر؛ اما فروعاتی هم هستند که بسته به شرایط مردم و زمان، متغیرند؛ بنابراین منظور از دین در زمان کنونی همان است که خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله آن را تعلیم کرد و امامان معصوم علیهم السلام پس از او آن را تبلیغ و ترویج دادند. بر این اساس، هر کس به هر اندازه که از این جاده دین، خارج شود به همان اندازه بی عقل است و احمق. در این معادله قرآنی، میزان بهره هوشی یا نوع مدرک تحصیلی کاملا هیچ نقشی ندارد؛ بلکه شاخص بهره عقلی میزان عبودیت است و بس.با این تحلیل، وضعیت آن کشیش قرآن سوز و آنان که دست به قلم بردند و کاریکاتورها کشیدند و نیز به ظاهر فرهیختگانی که با شریعت بیگانه اند کاملا روشن می شود؛ چرا که ارزش انسان به عقل اوست و اینها از عقل بهره ای ندارند.از امام صادق علیه السلام پرسیدند: عقل چیست؟ فرمود: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ؛ آن چیزی است که خداوند رحمان با آن عبادت می شود و بهشت با آن به دست می آید.(13) پی نوشت: (1) آیه 185 سوره بقره (2) امام باقر علیه السلام فرمود: لِكُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ؛ برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است. الكافی ج2ص630 (3) « شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ » آیه 185 سوره بقره (4) مجمع البیان ج1ص118 (5) « وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً » آیه 82 سوره اسراء (6) المیزان ج1ص45 (7) همان ص46 (8) همان ص152 (9)الکافی ج4ص63 (10) تفسیر نمونه ج1ص332 (11) اسباب نزول القرآن(واحدى)، ص 39 (12) مجمع البیان ج1ص361 (13) الکافی ج1ص11
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:احمق کیست؟, ] [ 21:41 ] [ اكبر احمدي ]
در این آیه شریفه، کسانی که نمی گذارند در خانه های خدا، نام او یاد شود و همتشان را صرف تخریب مساجد می کنند جزء ستمکارترین افراد شمرده شده اند. بر اساس شأن نزولی که برای آیه گفته شده(11)، منظور از تخریب مسجد، ویران کردن آن با کلنگ و سایر ابزار های تخریب و انهدام است؛ درست مانند کاری که آل سعود و آل خلیفه با مساجد بحرین کردند و یا همانند جنایتی که مزدوران آنها در مورد مسجد و بارگاه سامراء روا داشتند. سپس مىفرماید: مسلمانان و موحدان جهان باید آن چنان محكم بایستند كه دست این ستمگران از این اماكن مقدس كوتاه گردد و احدى از آنان نتوانند آشكارا و بدون ترس و وحشت وارد این مكانهاى مقدس شوند.مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه چنین گزارش می دهد: مشركان مكه نیز با منع پیامبر اسلام ص و مسلمانان از زیارت خانه خدا عملا به سوى خرابى این بناى الهى گام برمىداشتند.(12) بر این اساس می توان گفت کسانی که با متروک گذاشتن مسجد به نوعی باعث تخریب آن می شوند نیز گرفتار خواری دنیا و عذاب شدید آخرت خواهند شد.فراز پنجم: وَ مَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ (130- بقره)هر کس به هر اندازه که از این جاده دین، خارج شود به همان اندازه بی عقل است و احمق. در این معادله قرآنی، میزان بهره هوشی یا نوع مدرک تحصیلی کاملا هیچ نقشی ندارد؛ بلکه شاخص بهره عقلی میزان عبودیت است و بس موضوعات مرتبط: برچسبها: [ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:وای بر آنان که مساجد را خراب می کنند, ] [ 21:42 ] [ اكبر احمدي ]
استعانت یعنى کمک خواستن و این وقتى است كه انسان به تنهایى نتواند مشکلی را كه پیش آمده بر وفق مصلحت خود برطرف سازد. خداوند متعال فرمود: اِسْتَعِینُواْ بِالصَّبرِْ وَ الصَّلَوةِ؛ در سختی ها و مشکلات خود از صبر و نماز كمك بگیرید که این دو، بهترین وسیله براى پیروزیند؛ چون صبر در هر بلا و حادثه عظیمى آن را كوچك و ناچیز ساخته و نماز هم كه توجه به خدا و پناه بردن به اوست، روح ایمان را زنده مىسازد و به آدمى مىفهماند كه به جایى تكیه زده كه ویران شدنی و از هم گسستنى نیست.(8)در برخی روایات، روزه به عنوان مصداقی برای صبر معرفی شده است که افراد می توانند برای پیروزی بر مشکلات خود از آن کمک بگیرند.(9)فراز سوم: أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن یَفْعَلُ ذَالِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْىٌ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلىَ أَشَدِّ الْعَذَابِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَََ (85- بقره) موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:در سختی ها و مشکلات زندگی از صبر و نماز مدد بگیرید, ] [ 21:37 ] [ اكبر احمدي ]
سنت حسنه ختم حداقل یک جزء از قرآن کریم در ماه رمضان، ماه نزول قرآن(1) و بهار آن(2)، فرصت مناسبی است تا در کنار این انس لفظی، در معنا و مفهوم آن نیز بیندیشیم و در این فرصت پیش آمده، جان را به نور معارف بی بدیلش جلا بخشیم. به این امید که این مقدمات ما را به آن سرانجام نیک که عمل به قرآن و رسیدن به یک جامعه شکوهمند قرآنی است نزدیک کند.
فراز اول: ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ(2) الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ(3) وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَیْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4- بقره) موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 24 مرداد 1391برچسب:5 ویژگی نجاتبخش در متقین , ] [ 21:31 ] [ اكبر احمدي ]
اگر زمانی به گوشه ای از زندگی امان لطمه ای وارد شد و یا مشکلی در جلوی پایمان قرار گرفت یادمان باشد که کسی ما را فرا می خواند ...روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد . مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند. پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند. پسرک گفت:"اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم کسی توجه نکرد. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم. "برای اینکه شما را متوقف کتم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم ".مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت.... برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند، سوار ماشینش شد و به راه افتاد ....در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند!*آری خدا همیشه با ما زمزمه می کند و با درون ما حرف می زند. اما بعضی اوقات زمانی که ما وقتی را برای گوش دادن قرار نمی دهیم ، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند. و ما در این انتخاب تصمیم گیرنده هستیم که گوش کنیم یا نه! روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشتههاست و به کارهای آنها نگاه میکند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامههایی را که توسط پیکها از زمین میرسند، باز میکنند، و آنها را داخل جعبه میگذارند.مرد از فرشتهای پرسید، شما چکار میکنید؟!فرشته در حالی که داشت نامهای را باز میکرد، گفت: این جا بخش دریافت است وما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل میگیریم.مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت میگذارند و آنها را توسط پیکهایی به زمین میفرستند.مرد پرسید: شماها چکار میکنید؟! یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوندی را برای بندگان میفرستیم.مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشتهای بیکار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟!فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده ، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی جواب میدهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه میتوانند جواب بفرستند؟! فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند *خدایا شکر*
موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب: زمزمه یاد خدا, ] [ 21:50 ] [ اكبر احمدي ]
تنها بازمانده یک کشتی شکسته ، توسط جریان آب به جزیره ای دور افتاده برده شد ، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا می کرد تا اورا نجات بخشد ، او ساعت ها به اقیانوس چشم می دوخت ، تا شاید نشانی از کمک بیاید اما هیچ چیز به چشم نمی آمد . سر انجام نا امید شد و با خود گفت که احتمالا خداوند خواسته است که او در آن سرزمین زندگی کند. پس تصمیم گرفت کلبه ای کوچک بسازد تا سر پنهاهی برای خود داشته باشد و از خود و وسایل اندکش بهتر محافظت نماید. روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت ، خانه را در آتش یافت ، دود به آسمان رفته بود ، بدترین چیز ممکن رخ داده بود. او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: " خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی ؟ " صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می شد از خواب برخاست ، آن کشتی می آمد تا او را نجات دهد . مرد از نجات دهندگان پرسید : " چطور متوجه شدید که من اینجا هستم ؟ " آنها در جواب گفتند : " ما علامت دودی را که فرستادی ، دیدیم . " پس خواست خدا بر این بود که او نجات یابد ولی می بایست ابتدا ناامید می شد تا دست به ساختن یک کلبه کوچک زند و سپس بعد از مهیا شدن یک سازه برای ایجاد دود ، آن به آتش کشیده شود و راهی برای نجات آن فرد باشد.دفعه آینده که کلبه شما در حال سوختن بود به یاد آورید که آن شاید علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند . وقتی خداوند دری را می بندد در دیگری را می گشاید فقط باید به آن متوجه بود.آسان می توان دلسرد شد ، هنگامی که بنظر می رسد کارها به خوبی پیش نمی روند ، اما نباید امیدمان را از دست دهیم زیرا خدا همیشه همراه ما و یاری دهنده ماست ، حتی با پیش آوردن رنج و درد . موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب: آتش گرفتن کلبه کوچک, ] [ 21:48 ] [ اكبر احمدي ]
یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظرپروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقی مانده بود، تصمیم گرفت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند. او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید. او برروی یک صندلی دستهدارنشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد. در کنار او یک بسته بیسکوئیت بود و مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه میخواند. خیلی شرمنده شد!! از خودش بدش آمد... قضاوت نادرست حقی از دیگری را ضایع می کند و همچنین خود انسان را شرمسار می نماید سوره:4 آیه:58 خدا به شما فرمان مىدهد که سپردهها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داوری مىکنید به عدالت داوری کنید در حقیقت نیکو چیزى است که خدا شما را به آن پند مىدهد خدا شنواى بیناست سوره:95 آیه:8
آیا خدا نیکوترین داوران نیست موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:قضاوت اشتباه, ] [ 21:44 ] [ اكبر احمدي ]
ومن يسلم وجهه الى الله و هو محسن فقد استمسك بالعروة الوثقى و الى الله عاقبة الامور» (سوره لقمان، آيه 22) و هر كس كه وجود خويش را به خدا بسپارد و نيكوكار هم باشد، پس قطعا به پيوند محكم چنگ زده است و عاقبت كارها به سوى خدا است . آرى! هر كس امر خود را به سوى خدا تفويض كند و با تمام وجود به درگاه او روى آورد و نيكوكار هم باشد يعنى كارهايش را با اخلاص انجام دهد، پس قطعا چنين انسانى به عروة الوثقاى الهى چنگ زده و بازگشت همگان به سوى خدا است تا نيكوكاران را پاداش دهد و بدكاران را مجازات نمايد . تسليم وجه: وجه به معناى صورت است و چون صورت مهمترين حواس انسان است لذا از واژه وجه به معناى شخصيت و ذات انسان استفاده مى شود . يعنى انسان با تمام وجود تسليم محض اوامر خدا باشد و از هيچ حكمى سرپيچى نكند هرچند ممكن استخداوند به خاطر آزمايش وى، بلائى غير قابل تحمل براو وارد سازد و او را در تنگنا قرار دهد، انسان نيكوكار و مخلص حالت تسليم را دارد يعنى هرچند در سختى و مشقت و رنج قرار گيرد، تسليم محض است . اگر انسان به حالت تسليم رسيد، بى گمان به عروة الوثقاى خدا چنگ زده است و خداوند او را مورد عفو و رحمتبى پايان خويش قرار مى دهد . موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:(تسليم محض) , ] [ 22:42 ] [ اكبر احمدي ]
«ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما ياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم مستهم الباساء و الضراء و زلزلوا حتى يقول الرسول و الذين آمنوا معه متى نصر الله الا ان نصر الله قريب» . (سوره بقره - آيه 214) گمان مىكنيد كه شما را به بهشتببرند بدون آزمايشهائى كه پيش از شما بر گذشتگان آمد كه همانا بر آنان رنج و سختيهاى بى شمار رسيد و پيوسته پريشان و هراسان بودند تا آنگاه كه رسول و گروندگان به او از شدت اندوه، از خدا طلب يارى مىكردند و مىگفتند پس كى يارى خدا مىرسد (و از اين دردها و رنج ها نجات مىيابيم) آن گاه بود كه به پيامبر (آن زمان) خطاب شد كه بشارت ده به مؤمنان كه به تحقيق يارى خدا نزديك است . در اين آيه كه خداوند براى تسليت و دلدارى پيامبر اكرم، آن را نازل كرده تا در برابر آزارها و شكنجه هاى مشركان، تحمل كنند، صبر و شكيبائى امتهاى گذشته را گوشزد مىفرمايد كه چگونه بر پيامبر و امتهايشان سخت مىگذشت و آنقدر مورد اذيت و آزار قرار مىگرفتند كه به تنگ مىآمدند و حوصله شان لبريز مىشد، با التماس و رنج، فرياد مىزدند: پس كى يارى خدا مىرسد؟ ! و حتى خود پيامبر نيز كه عرصه بر او تنگ شده بود همين گونه از يارى خدا مايوسانه مىپرسيد و درخواستيارى مىكرد . موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:(بهاى بهشت), ] [ 22:40 ] [ اكبر احمدي ]
آلبرت اينشتين(فوت 1955 م) در رساله ي پاياني عمر خود با عنوان: "دي ارکلرونگ" Die Erkla"rung - von: Albert Einstein – 1954 يعني:"بيانيه" که در سال 1954 آن را در امريکا و به آلماني نوشته است - اسلام را بر تمامي اديان جهان ترجيح ميدهد و آن را کاملترين ومعقولترين دين مي داند. اين رساله در حقيقت همان نامه نگاري محرمانه ي اينشتين با آيت الله العظمي بروجردي (فوت1340ش =1961م) است که توسط مترجمين برگزيده شاه ايران محرمانه صورت پذيرفته است اينشتين در اين رساله "نظريه نسبيت" خود را با آياتي از قرآن کريم و احاديثي از (نهج البلاغه) وبيش از همه (بحارالانوار) علامه مجلسي (که از عربي به انگليسي توسط حميد رضا پهلوي (فوت1371ش) و.. .ترجمه وتحت نظر آيت الله بروجردي شرح مي شده) تطبيق داده و نوشته که هيچ جا در هيچ مذهبي چنين احاديث پر مغزي يافت نميشود وتنها اين مذهب شيعه است که احاديث پيشوايان آن نظريه ي پيچيده "نسبيت" را ارائه داده ولي اکثر دانشمندان نفهميده اند از آنجمله حديثي است که علامه ي مجلسي در مورد معراج جسماني رسول اکرم(ص) نقل ميکند که: هنگام برخاستن از زمين دامن يا پاي مبارک پيامبر به ظرف آبي ميخورد و آن ظرف واژگون ميشود.اما پس از اينکه پيامبر اکرم(ص) از معراج جسماني باز ميگردند مشاهده ميکنند که پس از گذشت اين همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ريختن روي زمين است ...اينشتين اين حديث را از گرانبهاترين بيانات علمي پيشوايان شيعه در زمينه ي "نسبيت زمان" دانسته و شرح فيزيکي مفصلي بر آن مينويسد...همچنين اينشتين در اين رساله "معاد جسماني" را از راه فيزيکي اثبات ميکند(علاوه بر قانون سوم نيوتون=عمل وعکس العمل). او فرمول رياضي معاد جسماني را عکس فرمول معروف "نسبيت ماده و انرژي" ميداند: يعني اگر حتي بدن ما تبديل به انرژي شده باشد دوباره عينا" به ماده تبديل شده و زنده خواهد شد. او همچنين در همين رساله عقيده ي به "وحدت وجود" را از خرافات هاي شايع شده توسط ملا صدرا تلقي کرده و آن را از ديدگاه "فيزيک کلاسيک" و "فيزيک نسبيتي" به شدت مورد حمله قرار مي دهد ...بطور خلاصه: او ميگويد: هر موجودي داراي حيطه و مرز فيزيکي خاص خود است(حيز وجودي) که امکان ندارد با موجود يا وجود ديگري اتحاد يا وحدت داشته يا بيابد...در رابطه با "عقل" نيز با کمال شگفتي - انيشتين نظريه ي اخباريون شيعه را ( که عقل را نسبي ميدانند و در حريم شرع و دين آن را بکار نميبرند) صحيح دانسته و ميگويد: حق با اخباري هاي شما ست وهنوز زود است که مردم اين را بفهمند..در ادامه نيز فرمول رياضي خاصي براي "عقل نظري بشر" ارائه داده و "نسبيت" آن را اثبات ميکند... . اينشتين در اين کتاب همواره از آيت الله بروجردي با احترام و به لفظ"بروجردي بزرگ" ياد کرده و از شادروان پروفسور حسابي نيز بارها با لفظ"حسابي عزيز" ياد کرده است. موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:آلبرت اينشتن و علامه مجلسی, ] [ 22:35 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |