كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

خانه ی دل ز گناهان بتکانیم کمی

شب قدر است بیا قدر بدانیم                              کمی خانه ی دل ز گناهان بتکانیم کمی

شعله افتاده به ملک دلم از فرط گناه                 دوست را از دل این شعله بخوانیم کمی

روح را صیقل آیینه دهیم از دل و جان                             آه را تا ملکوتش برسانیم کمی

عهد بستیم و شکستیم بسی کاش! که ما                    بر سر عهد وفادار بمانیم کمی

پوشه از بار گناهان شده پر حجم بیا                     رمضان است به آتش بکشانیم کمی

نگذاریم زبانه بکشد دوزخمان                              بنشینیم و به اشکش بنشانیم کمی

بنشانیم نهالی به امید ثمری                           چشمه از چشم به پایش بدوانیم کمی

و ارادت بنماییم و بگوییم " الغوث "                            ناله را تا به فلک باز رسانیم کمی

 "امیر علی مصدق "


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:خانه ی دل ز گناهان بتکانیم کمی, ] [ 22:0 ] [ اكبر احمدي ]

خداوند متعال در چهارمين آيه ی سوره ی مباركه قدر مي‌فرمايد:تنزّل الملائكة و الرّوح فيها بإذن ربهّم من كلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هر كاري) فرود آيند. (1)فعل مضارع "تنّزل" دلالت بر تكرار و بقاء "ليلةالقدر" دارد، و در آيات سوم و چهارم سوره ی دخان نيز:فيها يفرَق كلّ أمرٍ حكيم(2) ؛ در آن شب، هر فرماني، بر حسب حكمت صادر مي‌شود.دلالت بر تجدد و دوام دارد. زيرا هيأت نحوي باب "تفعّل" دلالت بر پذيرش يا تكلف يا هر دو مي‌نمايد. ظاهر اين فعل‌ها، خبر از تفريق و تنزل امر در ليلةالقدرهاي آينده مي‌دهد.اين امر كه در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل مي‌شده‌است، و در هر شب قدر ديگر، بايد بر كسي نازل و تبيين و تحكيم يا كشف شود كه به افق نبوت نزديك و پيوسته باشد.قبول اصل وصايت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و امامت، ناشي از اين معني و مبتني بر همين اساس است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:رابطه ی شب قدر با امام عصر ارواحنا فداه, ] [ 21:40 ] [ اكبر احمدي ]

- بهترين كارها اميد و ترس به خداوند را بحد اعتدال داشتن است‏» (1)

2 - «از پروردگارت بترس ترسيدنى كه تو را از اميد به وى مشغول سازد و به وى اميد داشته باش اميد كسى كه تو را از بيمش اميد نباشد» (2)

3 - «از خدا بترس ترسيدن كسى كه دلش را بفكر مشغول ساخته (و خاطر از جز خداى پرداخته است) زيرا كه ترس از خدا مركبى راهوار و ايمن و زندانى براى نفس است از (ارتكاب) گناهان‏» (3)

4 - «بترس (از آخرت) تا ايمن باشى و ايمن نباش تا بترسى‏» (4)

5 - «ترس از خدا براى كسيكه آنرا شعار و تن پوش خود قرار دهد ايمنى (از عذاب آخرت) مى‏آورد» (5)

6 - «ترس از خدا شهپر ايمان است‏» (6)

پى‏نوشتها:

(1)غررالحكم فصل 30 ح 18

(2)غررالحكم فصل 30 ح 19

(3)غررالحكم فصل 30 ح 21

(4)غررالحكم فصل 30 ح 17

(5)غررالحكم فصل 30 ح 55

(6)غررالحكم فصل 30 ح 54

ترجمه نهج البلاغه

دكتر سيد جعفر شهيدى

 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:خوف و رجاء , ] [ 19:8 ] [ اكبر احمدي ]

توبه به عنوان عامل اساسى در پالايش درون انسان و اصلاح اخلاق او كه ضامن سعادت انسان است، جلوه خاصى در سخنان حكيمانه حضرت اميرالمؤمنين على(ع) دارد كه به نمونه‏هايى از آن اشاره مى‏شود.

1 - «هيچ شفاعت كننده‏اى مفيدتر از توبه نيست‏». (1)

2 - «آن را كه توبه روزى كردند، از قبول گرديدن محروم نباشد» (2) .

3 - « در دنيا خيرى نبود جز دو كس را: يكى آن كه گناهى ورزيد و به توبه آن گناهان را در رسيد و ديگر آن كه در كارهاى نيكو شتابيد». (3)

4 - «خداوند در توبه را به روى بنده نمى‏گشايد و در آمرزش را بر وى ببندد». (4)

و در مورد توبه كامل و معناى حقيقى استغفار مى‏فرمايد

«استغفار درجه بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است:

نخست: پشيمانى بر آنچه گذشت، دوم: عزم بر ترك بازگشت

پى‏نوشتها:

(1)نهج البلاغه، قصار الحكم 371

(2)همان، 135

(3)همان، 94

(4)همان، 435

نهج البلاغه

دكتر سيد جعفر شهيدى


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:توبه از ديدگاه حضرت على عليه السلام , ] [ 19:6 ] [ اكبر احمدي ]

شب قدر

بیانات رهبری در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران 15/8/1383

امروز _ بیست و یكم ماه رمضان _ بنا بر احتمال فراوان، هم روز قدر است، هم روز شهادت امیرالمومنین (علیه‌الصلاة والسلام) است. دیشب یكی از سه شب ممتاز در دوران سال بود؛ شب‌هایی كه محتمل است شب قدر باشند. تنزل ملائكه‌ الهی و تنزل روح در مثل دیشب یا یكی از دو شب دیگر اتفاق افتاده است یا می‌افتد. خوشا به حال كسانی كه با فرود فرشتگان الهی توانستند روح خود را فرشته‌گون كنند. حضور ملائكه‌ الهی در روی زمین و در میان ما مردم، كه فرمود: «تنزل الملائكة‌ و الروح فیها باذن ربهم من كل امر» باید بتواند ما را به نزدیك شدن به خلق و خوی فرشته‌گون كمك كند. یقینا در میان بندگان خدا كسانی بوده‌اند كه دیشب را شب خوبی گذرانده‌اند و چشم حقیقت بین و روح حقیقت یاب آنها حقایق شب قدر را ادراك كرده است. شاید كسانی فرشته‌ها را به چشم دیده باشند. شما مردم عزیز هم در همه جا شب نوزدهم و شب بیست و یكم و ان شاءالله شب بیست و سوم را ساعات خوبی گذراندید و می‌گذرانید. می‌بینیم كه مردم ما، جوان‌های ما، زن و مرد ما با این شب‌ها حقیقتا قصد پالایش خود را دارند؛ دل‌ها نرم می‌شود، چشم‌ها اشكبار می‌شود، روح‌ها لطیف می‌شود؛ روزه هم كمك كرده است. ما باید امیدوار باشیم، دعا كنیم و بكوشیم از این شب‌ها برای عروج معنوی خود استفاده كنیم؛ چون نماز معراج و وسیله‌ عروج مومن است. دعا هم معراج مومن است. شب قدر هم معراج مومن است.

شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتی كه مرحوم «محدث قمی» نقل می‌كند. سوال كردند كه كدام یك از این سه شب _ یا دو شب بیست و یكم و بیست و سوم _ شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است كه انسان، دو شب _ یا سه شب _ را ملاحظه‌ی شب قدر كند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردد باشد. مگر سه شب چقدر است؟ كسانی بوده‌اند كه همه‌ی ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب می‌آوردند و اعمال شب قدر را انجام می‌دادند! قدر بدانید. این روزها را قدر بدانید.

كاری كنیم عروج كنیم و از مزبله مادی كه بسیاری از انسان‌ها در سراسر دنیا اسیر و دچار آن هستند، هرچه می‌توانیم، خود را دور كنیم. دلبستگی‌ها، بدخلقی‌ها، خلقیات غیرانسانی، ضد انسانی، روحیات تجاوزگرانه، افزون خواهانه و فساد و فحشا و ظلم.

 

بیانات ایشان در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران 23/8/1382

یك جمله‌ كوتاه در باب اهمیت لیلةالقدر عرض كنم؛ علاوه بر این كه از جمله‌ قرآنی «لیلة‌القدر خیر من الف شهر» می‌شود فهمید كه از نظر ارزشیابی و تقویم الهی، یك شب برابر هزار ماه است. در دعایی كه این روزها می‌خوانیم، برای ماه رمضان چهار خصوصیت ذكر می‌كند: یكی تفضیل و تعظیم روزها و شب‌های این ماه است بر روزها و شب‌های ماه‌های دیگر، یكی وجوب روزه در این ماه است، یكی نزول قرآن در این ماه است و یكی هم وجود لیلة‌القدر در این ماه است. یعنی در این دعای ماثور، لیلة‌القدر را عدل نزول قرآن در ارزش دادن به ماه رمضان مشاهده می‌كنیم. بنابراین قدر لیلة‌القدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و كاری كرد كه ان‌شاءالله قلم تقدیر الهی در شب‌های قدر برای كشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن چنان كه شایسته‌ مردم مومن و عزیز ماست، رقم بزند.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:شب قدر در نگاه مقام رهبری, ] [ 19:3 ] [ اكبر احمدي ]


آن شب ستاره‏هاى غمگين، با آه و ناله گرد هم آمده بودند در كوفه مى ‏نگريستند. زمين مى ‏گريست.

آسمان نالان بود. ديوارهاى كوفه از ترس حدوث «واقعه‏» به هم نزديك مى‏شدند، شايد جلوگير آن باشند. پرنده‏هاى نگهبان در چارسوى مسجد كوفه، نگهبانى مى‏دادند. شب پرده‏هاى مهاجم ضمن اين كه به يكديگر نويد مى‏دادند، ترس و رعب سراسر وجودشان را فرا گرفته بود. آخر حمله به يك فرد نبود، حمله به تمام انبيا و اولياء و صالحان و صديقان بود.

مى ‏خواستند عرش خدا را به لرزه در آورند و مى‏خواستند عروة الوثقاى دين را نابود سازند.
ابن ملجم، نماينده خفاشان شب با وحشت، براى رسيدن به آرزوى ديرينه‏اش، به مسجد آمده و كمين كرده بود. ولى چگونه اقدام به آن كار كرد؟! بايد شقاوت و بدبختى، وجود يك به ظاهر انسانى را فراگيرد تا دستش به شمشير بلند شود و بر فرق قهرمانى فرود آيد كه برق ذوالفقارش دل يلان عرب را مى‏لرزاند و زهره قهرمانان را مى‏شكافت، راد مردى كه در برابر اشك يتيمان آيد مهربان‏تر از پدر و مادر بود و با لطف و مهربانى اشك‏هاى غم ديدگان را پاك مى‏كرد و دست محبت‏بر سرشان و مى‏كشيد و با آنان چون فرزندان خويش رفتار مى‏نمود.
چگونه مى‏توانست آن اشقى الاشقيا شمشير زهراگينش را بر سر آن نامتناهى فرود بزند، او كه محور مركزى تمام فضايل بود. آن انسان كاملى كه مجسمه تمام نماى رسول خدا و نفس او و برادر او و جانشين به حق او بود. او كه نمى‏توان با كلمات حقش را ادا كرد و توصيفش نمود، زيرا جز خدا و رسولش كسى نتوانست و نخواهد توانست تا روز رستاخيز او را بشناسد و قدرش را بداند و عظمتش را درك كند، نه آن‏ها كه پرستيدنش و نه آن‏ها كه پيرويش كردند، همه در شناخت مقامش حيران و سرگردانند.

شاعران و سرايندگان در برابر كوه عظمت، چه مى‏توانند بسرايند و سخنوران و نويسندگان چه سخنى بر زبان و قلم برانند! دانشمندان و حكيمان در اين اقيانوس مواج حكمت غرق مى‏شوند، جز آن كه او خود به دادشان برسد و آن‏ها را به كرانه نجات برساند. نه تنها زمينيان كه افلاكيان نيز اين عظمت‏خدايى كه متجلى در يك فرد شده است، انگشت‏حيرت به دهان گرفته‏اند. اين چگونه مخلوقى است كه تمام صفات متضاد را در خود جمع كرده است.
هنگامى كه گرد و خاك جنگ، فضا را تيره و تار مى‏كند و قلب پهلوانان به لرزه مى‏آيد، او بر افروخته و لبانش متبسم و قلبش محكم، آن چنان بر ميمنه و ميسره مى‏تازد و با شمشير برانش بر فرق دشمنان فرود مى‏آورد و با ضربت‏هاى سهمگينش در لحظه لحظه‏هاى كارزار، يلان بى‏شمار را در خاك و خون مى‏غلطاند كه جز او كسى مانند او نيست، و همو شب هنگام در محراب عبادت از خوف خدا مى‏گريد و براى اين كه بنده‏اى سپاسگزار باشد در خانه و در ميدان، با نماز و نيايش و گريه و زارى، شب را به صبح مى‏رساند «الم اكن عبدا شكورا». هرگز فجرى بر روزگار على نتابيده كه ديده‏اش در خواب باشد و هرگز دمى از عمرش نگذشته كه در غفلت‏باشد. پيوسته به ياد خدا و دايم در ذكر او است، او را از خدايش هيچ امرى جدا نمى‏سازد، چه در جنگ باشد و چه در دكه القضاء، چه در خانه باشد و چه بيرون از خانه، چه در بازار باشد و چه در مسجد، براى او فرق نمى‏كند، همواره در حال عبادت و شكرگزارى است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 مرداد 1391برچسب:كسى كه در ميدان و مسجد با خدا بود , ] [ 18:51 ] [ اكبر احمدي ]

علامه طبرسى گويد: على عليه‏السلام شصت و سه سال زندگانى كرد، ده سال پيش از بعثت، و در سن ده سالگى اسلام آورد. و پس از بعثت‏بيست و سه سال با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم زندگانى كرد، سيزده سال در مكه پيش از هجرت در امتحان و گرفتارى به سر برد و سنگين‏ترين بارهاى رسالت آن حضرت را به دوش كشيد، و ده سال پس از هجرت در مدينه در دفاع از حضرتش با مشركان جنگيد و با جان خود او را از شر دشمنان دين نگاه داشت، تا آنكه خداى متعال پيامبر خود را به سوى بهشت انتقال داد و او را به بهشت آسمانى بالا برد و على عليه‏السلام در آن روز سى و سه ساله بود، و بيست و چهار سال و چند ماه حق او را از ولايت غصب كردند و او را از تصرف در امور بازداشتند، و آن حضرت در اين دوران با تقيه و مدارا مى‏زيست، و پنج‏سال و چند ماه خلافت را به دست گرفت و در اين سالها گرفتار جهاد با منافقان از ناكثين و قاسطين و مارقين (اصحاب جمل و صفين و نهروان) بود چنانكه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سيزده سال از روزگار نبوت خود را ممنوع از پياده كردن احكام آن و ترسان و محبوس و فرارى و مطرود بود و نمى‏توانست‏با كافران به جهاد پردازد و از مؤمنان دفاع كند، سپس هجرت كرد و ده سال پس از هجرت با مشركان به جهاد پرداخت و گرفتار منافقان بود تا خداوند او را به سوى خود برد...

آن حضرت در شب بيست‏ و يكم ماه مبارك رمضان سال چهل هجرى با شمشير به شهادت رسيد. عبدالرحمن بن ملجم مرادى شقى‏ترين امت آخر زمان - لعنة الله عليه - در مسجد كوفه او را ضربت زد; بدين قرار كه آن حضرت در شب نوزدهم به مسجد رفت و مردم را براى نماز صبح بيدار مى‏كرد و ابن ملجم ملعون از آغاز شب در كمين حضرتش بود، چون حضرت در مسجد عبورش به او افتاد او كه مطلب خود را پنهان مى‏داشت و از روى نيرنگ خود را به خواب زده بود ناگهان از جاى جست و ضربتى با شمشير زهر آلود بر فرق مباركش زد. آن حضرت روز نوزدهم و شب و روز بيست و يكم را تا نزديك ثلث اول شب زنده بود آن گاه به شهادت رسيد و در حالى كه محاسن شريفش به خون سرش رنگين بود مظلومانه به ديدار خداى خود شتافت.

سبب كشتن آن حضرت را داستانى دراز است كه اينجا گنجايش ذكر آن را ندارد. حسن و حسين عليهم السلام به امر آن حضرت مراسم غسل و تكفين او را عهده‏دار شدند و بدن شريفش را به سرزمين غرى در نجف انتقال دادند و شبانه پيش از سپيده صبح در همان جا به خاك سپرده شد. حسن و حسين و محمد پسران آن حضرت عليه‏السلام و عبدالله بن جعفر رضى الله عنه وارد قبر شدند و بنا به وصيت‏حضرتش اثر قبر پنهان گرديد. اين قبر پيوسته در دولت‏بنى‏اميه پنهان بود و كسى بدان راه نمى‏برد تا آنكه امام صادق عليه‏السلام در ولت‏بنى‏عباس آن را نشان داد. (1)


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 مرداد 1391برچسب:شهادت امام على (عليه السلام) , ] [ 18:47 ] [ اكبر احمدي ]

 

بانگ شبون بلنداست و گویی این همه ناله را پاسخی نیست.

زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار و علی چون همیشه مظلوم...

امشب عجب حالی دارد حسن، نمی‌داند از غم فراق پدر بگرید یا بر این وصال ابدی غبطه خورد و حسین همچنان به پدر می‌نگرد ، پدر که غریبانه در بستر جهل کوفیان خفته.

علی را در محراب عشق کشتند ،

فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شب‌هایشان را روشن کند .

علی غریب و تنها، شکوه در چاه می‌کرد، نخلستان‌های کوفه هیچگاه ناله‌های شبانه‌اش را از یاد نخواهد برد .

 

دل آسمانی‌اش پر بود از عشق خدا و همین عشق او را به عرشیان پیوند می‌زد و امشب عرش را در مقدمش، آذین بسته‌اند

علی رهسپار است و دلها در پی او روان،

او می‌رود و حسرت ابدی جهان را فرا می‌گیرد،

چرا که علی یگانه بود ...


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 مرداد 1391برچسب:در هجرت عشق, ] [ 18:43 ] [ اكبر احمدي ]



دعای شب قدر

قال النبى (صلى الله علیه و آله):
ان انا ادرکت لیله القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیه‏».
ترجمه: به پیامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».



برکات شب قدر

قال موسى (علیه السلام):
الهى ارید قربک،
قال: قربى لمن استیقظ لیله القدر،
قال: الهى ارید رحمتک،
قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیله القدر،
قال: الهى ارید الجواز على الصراط،
قال: ذلک لمن تصدق بصدقه فى لیله القدر،
قال: الهى ارید من اشجار الجنه و ثمارها،
قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیله القدر،
قال: الهى ارید النجاه من النار،
قال: ذلک لمن استغفر فى لیله القدر،
قال: الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیه القدر.
ترجمه:
خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم،
فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،
گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم،
فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند:
گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم
فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد.
گفت‏خداوندا! از درختان بهشت و از میوه ‏هایش مى‏خواهم،
فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد
گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم،
فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند:
گفت‏ خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم،
فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.



جایگاه و اهمیت ‏شب قدر


۱. نزول قرآن:

نزول جامع‏ترین، کامل‏ترین و ماندگارترین کتاب الهى برعظمت و منزلت‏شب قدر افزوده است. قرآن خود مى‏گوید: «شهر رمضان الذى انزل فیه القران‏»؛ «ماه [مبارک] رمضان ماهى است که در آن قرآن نازل شده است.» اما در چه شبى از شبهاى آن ماه، قرآن نازل شده است؟ آیه دیگر بیان مى‏کند که «انا انزلناه فى لیله مبارکه‏»؛ «به راستى، آن [قرآن] را در شبى پربرکت نازل کردیم.» و این شب مبارک را در سوره قدر مشخص فرموده که «انا انزلناه فى لیله القدر»؛ «به حقیقت ما آن [قرآن] را در شب قدر فرود آوردیم.» پس باید گفت نزول قرآن در چنین شبى بر عظمت آن مى‏افزاید. این نکته را هم اضافه کنیم که این نزول، نزول دفعى است‏بر قلب رسول گرامى اسلام، نه نزول تدریجى که آغاز آن با آغاز بعثت‏یعنى بیست و هفتم رجب همراه است.

۲. تقدیر امور:

در نام‏گذارى شب قدر بیانهاى مختلفى وارد شده است: برخى آن را به معناى شبى با عظمت و بزرگ «لیله العظمه گرفته‏اند ؛ چراکه قدر در قرآن به معناى منزلت و بزرگى خداوند آمده، در آیه‏اى مى‏خوانیم: «ماقدروا الله حق قدره‏»؛ «قدر ندانستند [و نشناختند] خدا را آنگونه که حق عظمت او بود.»
«قدر» به معناى تقدیر و اندازه‏گیرى و تنظیم است. این معنى را هم لغت تایید مى‏کند و هم قرآن و روایات. راغب اصفهانى مى‏گوید: «لیله القدر اى لیله قیضها لامور مخصوصه ؛ شب قدر یعنى شبى که [خداوند] براى [تنظیم و تعیین] امور مخصوصى آن را آماده [و مقرر] نموده است.» و قرآن کریم مى‏فرماید: در آن شب «یفرق کل امر حکیم‏»؛ «هرکارى بر طبق حکمت [خداوند] جدا [و تعیین و تنظیم] مى‏گردد.»
و امام صادق علیه السلام فرمود: «التقدیر فى لیله القدر تسعه عشر، والابرام فى لیله احدى و عشرین والامضاء فى لیله ثلاث و عشرین؛ تقدیر امور [و سرنوشتها] در شب قدر، یعنى شب نوزدهم، تحکیم آن در شب بیست و یکم، و امضا [ى‏آن] در شب بیست و سوم [صورت مى‏گیرد].» و امام هشتم علیه السلام فرمود: «... یقدر فیها ما یکون فى السنه من خیر او شر او مضره او منفعه او رزق او اجل و لذلک سمیت لیله القدر؛ در آن شب [قدر آنچه که در سال واقع مى‏شود، تقدیر و اندازه‏گیرى مى‏شود، از نیکى و بدى و زیان و سود و روزى و مرگ. به همین جهت نیز شب قدر [شب اندازه گیرى] نامیده شده است.»
و طبق روایات فراوانىسرنوشت افراد براى سال بعد، مانند: رزق و روزى، مرگ و میرها، خوشى و ناخوشیها، حج رفتن و حوادث دیگر زندگى، براساس استعدادها و لیاقتها، رقم مى‏خورد، و این تقدیر حکیمانه هم، در انسان هیچ گونه «اجبار» و «سلب اختیارى‏» به وجود نمى‏آورد. مى‏توان بین تمام اقوال این گونه جمع کرد که در این شب با عظمت و بزرگ، با فرود ملائکه آسمانى، تقدیرات یک سال مشخص و بر قلب حجت زمان علیه السلام عرضه مى‏شود.

۳. سند امامت:

شب قدر بزرگ‏ترین سند امامت و تداوم آن در طول زمان است. در روایات فراوانى، وجود شب قدر را در هر زمان دلیل لزوم امامت و بقاى آن دانسته‏اند، لذا سوره قدر به منزله شناسنامه اهل بیت علیهم السلام شمرده شده است که به برخى روایات اشاره مى‏شود:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: على علیه السلام زیاد مى‏فرمود: هیچ‏گاه تیمى و عدوى [ابوبکر و عمر] خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله جمع نشدند مگر آنکه آن حضرت [سوره] «انا انزلناه...» را با خشوع و گریه مى‏خواند، سپس آن دو عرض مى‏کردند چقدر رقت‏شما نسبت‏به این سوره شدید است. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏فرمود: به جهت آنچه چشمم دیده و دلم فهمیده است و به جهت آنچه دل این شخص [یعنى على علیه السلام] پس از من خواهد دید. آن دو مى‏گفتند: مگر شما چه دیده‏اى و او چه مى‏بیند؟
فرمود: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله براى آن دو نوشت «تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» ؛ «ملائکه و روح در آن شب با اذن پروردگارشان براى (تقدیر) هر کارى نازل مى‏شوند.» آن‏گاه مى‏فرمود: آیا بعد از «کل امر؛ تمام امرها» که خداوند مى‏فرماید، چیزى باقى خواهد ماند؟ مى‏گفتند: نه. سپس حضرت مى‏فرمود: آیا مى‏دانید آن کسى که هر امرى بر او نازل مى‏شود کیست؟ مى‏گفتند: تو هستى اى رسول خدا! آن‏گاه مى‏فرمود: بله [ولى] آیا شب قدر بعد از من هم ادامه دارد؟ مى‏گفتند: بله. مى‏فرمود: آیا [در شبهاى قدر] بعد از من هم آن امر نازل مى‏شود؟ مى‏گفتند: بله. سپس مى‏فرمود: بر چه کسى؟ مى‏گفتند: نمى‏دانیم. سپس آن حضرت از سر من [على] مى‏گرفت (و دست را روى سر من قرار مى‏داد) و مى‏فرمود: اگر نمى‏دانید بدانید، آن شخص پس از من این مرد است.
فرمود: پس آن گاه آن دو نفر همیشه این‏گونه بودند که شب قدر را بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به سبب هراسى که بر دل آن دو مى‏افتاد، مى‏شناختند.
و در جاى دیگر على علیه السلام فرمود: «به حقیقت‏شب قدر در هر سال وجود دارد و امر سال در آن شب نازل مى‏شود و به راستى براى آن امر صاحبان امرى است. عرضه شد آنان چه کسانى هستند؟ فرمود: «انا و احد عشر من صلبى ائمه محدثون؛ من و یازده [امام] از نسل من که [همه] امامانى محدث مى‏ باشند [که ملائکه را نمى‏بینند ولى صداى آنها را مى ‏شنوند].»
و در برخى روایات آمده که خود ولایت على علیه السلام‏و ائمه علیهم السلام‏جزء تقدیرات آن شب استو دستور داده‏اند که با مخالفان براى اثبات امامت و بقاى آن و زنده بودن مهدى علیه السلام به شب قدر استدلال کنید.آرى، بقاى شب قدر دلیل محکمى است‏بر بقاى امامت و بقاى امامت اقتضا مى‏کند حیات و زنده بودن مهدى علیه السلام را و حیات مهدى علیه السلام نشانه حیات مذهب پیشتاز و همیشه در صحنه تشیع است. لذا اسلام اصیل و قرآن تا ابد زنده است.
از اینجا روشن شد که شب قدر، یعنى شب ولایت و امامتو معناى روایاتى که شب قدر را به فاطمه زهرا علیها السلام‏تفسیر نمودهاست، روشن شد که حقیقت‏شب قدر امامت و ولایت است و حقیقت ولایت و امامت زهراى مرضیه علیها السلام است.

۴. بخشش گناهان:

یکى دیگر از ویژگیهاى شب قدر بخشش گناهان و عفو عاصیان و مجرمان است، لذا باید تلاش نمود تا این فیض عظماى الهى شامل حال انسان شود. واى به حال انسانى که در شب قدر مورد غفران الهى قرار نگیرد؛ چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏ فرمود: «من ادرک لیله القدر فلم یغفر له فابعده الله؛ کسى که شب قدر را درک کند، پس بخشیده نشود [و مورد حمت‏بى‏پایان الهى واقع نشود] پس خدا او را [از رحمت‏خویش] دور مى‏سازد.»
و در جاى دیگر فرمود: «من حرمها فقد حرم الخیر کله ولایحرم خیرها الا محروم؛ هرکس که از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات محروم [و بى‏نصیب] شده است و محروم نمى‏ماند از [برکات و] خیرات شب قدر، مگر کسى که [با اعمال خویش] خود را محروم نموده باشد.»
لذا باید تلاش مضاعف نمود تا غفران الهى در این شب بخشش گناهان شامل حال انسان گردد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى ‏فرمود: «من قام لیله القدر ایمانا واحتسابا، غفر له ما تقدم من ذنبه؛ کسى که در شب قدر به پاخیزد [و آن شب را] از روى ایمان و محاسبه [و اخلاص‏بیدار باشد،] گناهان گذشته‏اش بخشوده مى‏شود.»
در بحارالانوار در ذیل این روایت اضافه شده: «من صلى لیله‏القدر ایمانا واحتسابا غفرالله ماتقدم من ذنبه؛ هرکس در شب‏قدر، از روى ایمان و محاسبه [و اخلاص] نماز گذارد، خداوند گناهان گذشته او را مى‏بخشد.»

5 ـ نزول ملائکه و روح:

بر اساس آیه شریفه «تنزّل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر»، ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می‏شوند. مراد از روح آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره‏اش فرموده است «قل الرّوح من امر ربی»(۱۶). در این که مراد از امر چیست؟ بحث‏های مفصلی در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملائکه و اینکه روح چیست بسنده می‏شود.
الف: پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی شب قدر می‏شود ملائکه‏ای که ساکن در «سدره المنتهی» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل می‏شوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‏هایی را به همراه دارند.
یک پرچم بالای قبر من، و یکی بر بالای بیت المقدس و پرچمی در مسجد الحرام و پرچمی بر طور سینا نصب می‏کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه‏ای در این نقاط نمی‏ماند مگر آنکه جبرئیل به او سلام می‏کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد
ب: از امام صادق علیه‏السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح از آن سنخ نیست مگر نمی‏بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملئکه والرّوح» پس معلوم می‏شود روح غیر از ملائکه است(۱۸).

6 ـ سلام و امنیت:

قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر می‏فرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر»(۱۹). کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است. و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلّق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوی او روی می‏آورند و نیز به اینکه در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابی جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که در این شب کید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضی از مفسّرین گفته‏اند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می‏دهند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ] [ 15:0 ] [ اكبر احمدي ]



شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. دراین شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد .
درشب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.





معاني قدر:

براي «قدر» معاني چندي ذكر شده است كه مي‌تواند وجه تسميه شب قدر باشد كه از ميان اين معاني، معني اول از همه مناسب‌تر و معروف‌تر است:

1- قدر به معناي اندازه و مقدار است. همانطور كه در قرآن كريم آمده است:

«قَد جَعَل الله لِكلِّ شَيء قَدرا»
خداوند براي هر چيزي اندازه‌اي تعيين كرده است.

آنچه از روايات و آيات برمي‌آيد اين است كه شب قدر را از اين رو قدر نامند كه جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مي‌شود. همچنين خداودن مي‌فرمايد:


«إنّا أنزلناه في ليلة مباركة انّا كنّا منذرين فيها يفرق كل امر حكيم»
ما قرآن را در شبي پربركت نازل كرديم. ما همواره انذار كننده بوديم. در آن شب كه هر امري بر اساس حكمت خداوندي تدبير، تعيين و جدا مي‌گردد.

مطابق اين معنا شب قدر مختص به يك شب در يك سال مشخص نيست، بلكه در هر سال شب قدری وجود دارد.


2- شب قدر يعني شب بزرگ و با عظمت؛ در قرآن كريم قدر به معني منزلت و بزرگي خدا است.

«ما قَدَروا الله حَقّ قَدرِه»
آنان عظمت خدا را نشناختند.


3- قدر به معناي تنگي نيز آمده است؛
«وَمَن قَدَرَ عَلَيهِ رَزَقَه فَلينفِق مِمّا آتاه الله»
و آنها كه تنگدستند، از آنچه كه خدا به آنها داده انفاق نمايند.


4- قدر به معني با ارزش و پرقيمت؛ كسي كه اين شب را احياء بدارد، صاحب قدر و مقام و منزلت مي‌شود. شبي است كه قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والامقام به وسيله فرشته صاحب قدر نازل گرديد. شبي است كه مقدر شده قرآن در آن نازل گردد.

 

كدام شب، شب قدر است؟
در تعیین شب قدر پيامبر خدا (ص) مي‌فرمايند:

«اِلتَمَسوها فِي العَشرِ الأواخِرِ مِن شَهرِ رَمَضان»
شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان جستجو كنيد .

همچنين از امام باقر (ع) آمده است:

«همانا علي (ع) شب قدر را در شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم مي‌جست»

طبق روايات فراواني كه در منابع شيعي آمده است، شب‌هاي نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ما ه مبارك رمضان، شبهاي قدر معرفي شده‌اند. بنابر روايت "ابن أبي الحديد" وقتي درباره تعيين شب قدر از اميرالمؤمنين سؤال مي‌شود، آن حضرت از مشخص كردن آن طفره مي‌رود و مي‌فرمايد:
«لَست أشكّ الله اِنََّما يَسترها عَنكم نَظَراً لَكم لِأَنَّكم لَو اعلمكموها عَمِلتم فيها وَتَرَكتم غَيرَها واَرجو لاتَخطئَكم اِن شاءَ الله»
در اين جهت ترديد ندارم كه خداوند جهت مخفي داشتن شب قدر براي شما نظر و عنايت دارد؛ زيرا اگر آنرا براي شما اعلام داشته بود، در همان شب به عبادت می ‌پرداختيد و در شبهاي ديگر عبادت را ترك مي‌نموديد و من هم به خواست خدا در مورد بهره‌برداري شما از شبهاي ديگر اميدوارم شما را محروم نگردانم.

البته با اينكه خداوند و رسولش(ص) و أئمه اطهار (ع) براي زنده نگه داشتن روح اميد و اهميت اطاعت و بندگي سعي در مخفي داشتن شب قدر داشته‌اند، ولي آنطور كه از احاديث استنباط مي‌شود، احتمال شب قدر بودن شب بيست و سوم بيشتر است.



عظمت و اهميت شب قدر:


در مورد اهميت شب قدر همين قدر بس كه خداوند سوره‌اي در خصوص اين شب نازل فرموده و در اين سوره خطاب به پيامبرش مي‌فرمايد:

«وَما اَدریكَ ما لَيلَة القَدر»
و تو چه مي‌داني كه شب قدر چيست؟
آنگاه خداوند بدون فاصله به عظمت و بزرگي آن شب اشاره كرده و مي‌فرمايد:
«لَيلَة القَدرِ خَيرٌ مِن اَلف شَهر»
شب قدر از هزار ماه بهتر است.

اين نوع تعبير نشانۀ عظمت، منزلت و اهميت شب قدر است كه نشان می دهد، حتي پيامبر اكرم (ص) قبل از نزول اين آيات به آن واقف نبوده است.
شخصي خدمت امام باقر (ع) عرض كرد: مراد از اينكه شب قدر بهتر از هزار ماه است، چيست؟ ايشان فرمودند:

«وَالعَمَل الصّالِح فيها مِنَ الصّلوةِ وَالزَّكاةِ وَأنواعِ الخَيرِ خَيرٌ مِن ألفِ شَهر لَيسَ فيها لَيلَة القَدر»
كار شايسته‌اي مانند نماز، زكات و انواع خوبي‌ها در آن شب برتر از هر كار شايسته‌اي است كه در مدت هزار ماه كه شب قدر در آن نيست انجام شود.

آنگونه كه از آيات و روايات برمي‌آيد، اين شب شبي عزيز و مقدس است كه در آن تمامي قرآن يكجا بر پيامبر اكرم (ص) نازل شد. شبي كه ملائكه و روح به اذن پروردگار براي تقدير هر كاري نازل مي‌شوند. شب قدر شب سلام و رحمت است. شبي است مملوّ از سلامتي توأم با رحمت، درود و ايمني. امام سجاد (ع) مي‌فرمايند:

«شب قدر شب سلام و درود فرشتگان است، شبي كه بركت و خير آن تا دميدن صبح براي بندگان مخلص او پيوسته و برقرار است .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ] [ 14:56 ] [ اكبر احمدي ]
صفحه قبل 1 ... 62 63 64 65 66 ... 74 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 319
بازدید دیروز : 105
بازدید هفته : 1669
بازدید ماه : 1625
بازدید کل : 175187
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك