يشگفتار
بسم الله الرحمن الرحيم
قبل از شروع در مقدمه كتاب، از نعمت بزرگ خداوند كه به ملت ايران ارزانى داشته لازم است يادآورى و سپاسگزارى شود چه فرخنده روزگاريست كه انقلاب عظيم اسلامى ملت ايران و خون شهيدان و زحمت و جراحت زخميها و خسارات مادى و اقتصادى پيشه وران و خلاصه رنجهاى همه اقشار به ثمر رسيد و ديو طاغوت از اين سرزمين رانده شد و فرشته الهى، نمودار تقوا و فضيلت، مظهر علم و عدالت، قلب ملت و امام امت، حضرت امام خمينى
اطال الله عمره و اهلك عدوه قدم بر ديده رنجديده مسلمانان نهاد و ايران را به قدوم خود روشن ساخت و به خواست خداى بزرگ و يارى ولى عصر ارواحنا فداه زمام امور را بدست گرفت، آزاديهاى گرفته شده بازگشت و توطئههاى دشمنان خارجى و منافقان داخلى يكى پس از ديگرى كشف و خنثى گرديد و بدعتهاى بسيار و گناهان كبيره آشكار، يكى پس از ديگرى برداشته شد و شعائر الهى كه نماز جمعه از بزرگترين آنها است برقرار گرديد و خلاصه:
باش تا صبح دولتت بدمد |
|
كاين هنوز از نتايج سحر است |
پروردگارا: اين نعمت بزرگ نيز مانند همه نعمتها از تو است، تو را سپاس مىگزاريم و دوام و استقرار نعمتهايت، مخصوصاً جمهورى اسلامى را از خودت خواهانيم.
نكاتى چند درباره زمان تفسير سوره حديد
براى روشن شدن برخى مطالب اين كتاب، نخست شرح مختصرى درباره زمان تفسير و شرح اين سوره شريف توسط حضرت آيت الله مجاهد آقاى سيد عبدالحسين دستغيب دامت بركاته به عرض مىرسد، تفسير سوره شريف حديد كه به نام
معارفى از قرآن در برابر شما قرار گرفته خلاصه شده بيانات ايشان در ماه مبارك رمضان 1379 مىباشد كه تا نصف سوره، تفسير و شرح گرديد و بقيه به سال بعد موكول شد.
در ماه مبارك رمضان 98 روزهاى نخست بقيه سوره تفسير گرديد ولى به واسطه واقعه پنجم رمضان و كشتار مردم شيراز و هيجان عمومى، محيط ارعاب و وحشت نظامى فراهم آوردند و از جمله اقدامات رژيم منحوس پهلوى، بستن در مسجد جامع، مركز مبارزات و محل اجتماع جوانان مبارز و مردمان غيور شيراز بود، لذا به مدت دو هفته برنامه تفسير نيز به ناچار تعطيل گرديد.
با باز شدن مجدد مسجد، برنامه هم دوباره شروع و ضمن سخنرانيها مطالب بيدار كننده تذكر داده مىشد كه در اين كتاب هم اشاراتى به آن شده است و بالاخره قسمت آخر و سوم سوره حديد در نيمه اول رمضان 99 در زمان پيروى انقلاب اسلامى بيان شده و مطالب روز از قبيل قانون اساسى و نمايندگى مجلس خبرگان كه به آن اشاره شده مربوط به اين موقعيت است.
با اين شرح مختصر، وجه مناسبت بعضى مطالب در حاشيه تفسير، واضح مىگردد.
چرا معارفى از قرآن ناميده شد
اين سوره شريفه مطالب متعدد و متنوع و بسيار جالبى را در بردارد كه عمدهترين آن آيات ششگانه نخستين آن مىباشد كه درباره اسماء و صفات و فعال خداوند است و مطابق روايتى كه در همين كتاب مىخوانيد خداوند براى اينكه پاسخى به درخواست طالبين معرفت خودش بدهد سوره توحيد و شش آيه نخستين سوره حديد را فرستاد و راستى عالمى معرفت در اين آيات نهفته شده كه تشنگان خداشناس را سيراب مىكند.
همچنين آياتى كه مربوط به معاد، قضا و قدر، خشوع براى خدا و غيره مىباشد معظم اين سوره را تشكيل مىدهد كه همه
معارفى از قرآن مىباشد لذا نامى بهتر براى اين كتاب نيافتيم.
تسبيح همه موجودات و مالكيت خدا
سوره حديد با تسبيح كردن همه موجودات آسمانى و زمينى براى خداوند عزيز حكيم آغاز مىشود، غير خدا به ملكوت خود كه باطن و حقيقت و به تعبير ديگر نفس آن است خدا را از هر چه ناروا است پاك مىداند، آن خدائى كه عزت و حكمتش از هر موجودى نمايان است، هر چيز را به جاى خود نهاده و هر چه نياز داشته به او داده است خداوندى كه ذلت شريك براى خود نخواسته و عزيز مطلق است.
همان خدائى كه سلطنت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنها و بالا و زير آنها است براى او است و مالكيت حقيقى براى او است و در غير او، اعتبارى و موقتى است.
همان خدائى كه آفريدگان را آفريد، به آنها جان داد، همان خداى جان گيرنده است كه بر هر چيزى تواناست، حيات و مرگ دل نيز از او است.
سر انسان نمونهاى از قدرت بىپايان
سپس در اين كتاب درباره قدرت نامحدود خداوند سخن مىرود براى نمونه، قدرتهائى در يك وجب صورت يادآور مىشود چگونه دستگاههاى مختلف چشم براى ديدن، گوش براى شنيدن، بينى براى بوئيدن، زبان براى چشيدن و كارهاى ديگر، همچنين مغز و سلسله اعصاب، دهان و وضع قرار گرفتن دندانها و تارهاى صوتى با حنجره و صداهاى گوناگون و غيره را يادآور مىشود.
آنگاه خطوط بند انگشتان و اختصاصى بودن آن مانند تارهاى صوتى را يادآور مىشود يعنى هر فردى خطهاى انگشتان دستش غير از ديگرى است مانند صدايش، لذا انگشت نگارى براى تشخيص هويت اشخاص مرسوم شده است.
سپس نمونهاى از قدرت نمائى در عالم گياهان را مىخوانيد.
اول و آخر، ظاهر و باطن
در آيات خداشناسى اين سوره، اسماء حسناى پروردگار به نظر مىرسد كه خدا را به عنوان اول و آخر، ظاهر و باطن معرفى مىفرمايد با بياناتى كه هيچگونه شبههاى در ذهن خوانندگان ايجاد نشود معنى اول را كه علت العلل است مىرساند، چنانچه معنى آخر را كه مرجع و منتها است و بازگشت همه به سوى او است روشن مىنمايد.
ظاهر بودن خدا را به اسماء و صفات و افعال و خلاصه تجليات حق در مظاهر وجودى بيان كرده و مىفهماند كه در عين نهايت ظهور كاملاً ذات مقدسش مخفى و بر همه پوشيده است پس به افعال و اسماء ظاهر و به حسب ذات باطن است.
سپس سخن را به اول اضافى كشانيده و براى نمونه حديث ردالشمس و سخن گفتن ملكوت آفتاب را با اميرالمؤمنين (عليه السلام) بيان مىكند كه به حضرت به عنوان اول و آخر سلام كرد، يعنى اول مؤمن به خدا در اين امت و آخر كسى است كه با پيغمبر بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفت.
آفرينش آسمانها و معانى عرش
بعد درباره آفرينش آسمانها در شش دوران سخن مىرود و مقصود از ايام كه به معنى دوران است روشن مىنمايد و عرش را به معنى تدبير امور دانسته و احتمال اينكه به معنى كهكشانهاى فعلى باشد معقول دانسته و بالاخره تمام عالم هستى را عرش خدا مىداند.
الا نگاه سخن درباره معلومات نامتناهى پروردگار مىرود و در مورد آنچه از زمين بالا مىرود كه ملكوت اعمال مؤمنين را شامل مىشود و آنچه از آسمان به زير مىآيد همه مورد علم خدا است صحبت مىشود.
معيت و همراه بودن خدا با بيانى شيوا و قابل درك براى همه گفته مىشود و اثر مهمى كه با توجه به اين حقيقت براى تزكيه و بهبود نفس انسانى دارد در ضمن داستان كوتاهى در توجه به دو نام خدا
يا حاضر و يا ناظر بيان شده است.