كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| |||||||||||||||||
|
اشعار جانسوز آدم عليهالسلام در سوگ هابيل آدم عليهالسلام در سوگ جانسوز پسر شهيدش، اشعار زير را سرود و خواند:
يعنى: سرزمينها و آن چه در آنها هست همه دگرگون شده، و چهره زمين غبارآلود و زشت گشته است. مزه هر غذايى، و رنگ هر چيزى تغيير يافته، وچهره شاداب و نمكين اندك شده است. طول زندگى را براى خود اندوهى دراز مىنگرم، آيا روزى خواهد آمد كه از اين زندگى پر رنج راحت شوم؟ چه شده كه اشكهايم جارى نمىگردد، و چشمهايم از اشك فشانى دريغ مىكنند، با اين كه پيكر هابيل در ميان قبر قرار گرفته است. قابيل برادرش هابيل را كشت، واى بر اين اندوه كه به فراق هابيل زيبايم گرفتار شدم.(63) چند پرسش از آدم عليهالسلام و پاسخهاى اوروزى حضرت آدم عليهالسلام در محلى نشسته بود، ناگاه شش نفر را كه سه نفر از آنها سفيد روى و نورانى و سه نفر از آنها سياه روى و بد منظر بودند مشاهده كرد. اتفاقاً آن شش نفر نزد آدم آمدند، سفيدرويان در سمت راست آدم و سياهرويان در سمت چپ او نشستند. براى آدم چنين منظرهاى شگفت آور و غير عادى بود، بى درنگ از آنها خواست خود را معرفى كنند و بعد به سمت راست خود توجه كرد و از يكى از سفيدرويان پرسيد: تو كيستى؟ من عقل و خرد هستم. آدم عليهالسلام: جاى تو در كجاست؟ جاى من در مغز و دستگاه انديشه انسان است. آدم عليهالسلام از سفيدروى ديگر پرسيد: تو كيستى؟ من مهر و عطوفت هستم. آدم عليهالسلام: جاى تو در كجاست؟ جاى من در دل انسان است. آدم عليهالسلام از سومين نفر از سفيد رويان پرسيد: تو كيستى؟ من حيا هستم. آدم عليهالسلام جاى تو در كجاست؟ جاى من در چشم انسان است. به اين ترتيب، آدم عليهالسلام فهميد كه مركز و مظهر عقل مغز است، مركز و مظهر مهر و عاطفه قلب است و مظهر و مركز حيا، چشم مىباشد. آن گاه حضرت آدم عليهالسلام به سمت چپ نگريست و از سياهرويان خواست تا خود را معرفى كنند. از يكى از آنها پرسيد: تو كيستى؟ من خودخواهى و كبر هستم. آدم عليهالسلام جاى تو در كجاست؟ جاى من در مغز و دستگاه انديشه انسان است. آدم عليهالسلام: مگر عقل در آن جا قرار نگرفته است؟ چرا، ولى هنگامى كه من در آن جا مستقر مىشوم، عقل فرار مىكند. آدم از دومين نفر از سياهرويان پرسيد: تو كيستى؟ من رشك و حسد هستم. آدم عليهالسلام: جاى تو در كجاست؟ جاى من در دل است. آدم عليهالسلام: مگر مهر و عاطفه در آن جا قرار نگرفته است؟ چرا، ولى وقتى كه من در آن جا جاى مىگيرم مهر و عاطفه بيرون مىرود. آدم عليهالسلام از سومين نفر از سياه رويان پرسيد: تو كيستى؟ من طمع و آز هستم. آدم عليهالسلام: جاى تو در كجاست؟ - جاى من در چشم است. آدم عليهالسلام: مگر حيا در آن جا جاى نگرفته است چرا، ولى زمانى كه من در آن جا جاى بگيرم، حيا مىرود.(64) به اين ترتيب حضرت آدم عليهالسلام درك كرد كه خودخواهى و كبر دشمن عقل است، رشك بردن مخالف عاطفه مىباشد و طمع و حيا ضد همديگرند. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:اندوه شديد آدم عليهالسلام, و دلدارى خداوند, ] [ 21:23 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
|||||||||||||||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |