كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
اهل لغت در معناى لهو گفته اندهر عمل سرگرم کنندهاى که انسان را از کارى مهمّ و عملى واجب باز دارد. «لعب» از مادهىِ «لُعاب» به معناىِ «آب دهان» است که از لبها سرازیر گردد. کلمهىِ لعب به معناى بازى آمده و وجه تسمیهىِ آن این است که همانندِ ریختن لعاب از دهان، بدون هدف انجام مىگیرد. - راغب مىنویسد: [لعب] فعلى است که هدف و مقصدِ درستى در آن موردِ قصد و نظر نباشد.(23) - صاحبانِ «اقرب الموارد» و «قاموس اللغة» آن را ضدِّ «جدّ» دانستهاند. - «صحاح» و صاحب «قاموس»، لهو و لعب را مترادف یکدیگر دانستهاند. «لعب» در اصطلاح به معناى عملىِ نظامدار است که غرضِ عقلایى در آن قصد نشده باشد؛ بلکه غرضى خیالى و غیرواقعى در آن فرض شده باشد. در این عمل مفاهیمى موهوم و خیالى همچون پیروزى، سود و زیان و... فرض مىگردد. لعب، عبارت از هرگونه سرگرمى و بازى است که معمولاً براى پر کردن فراغت انجام مىگیرد. به نظر بسیارى از فقها، «لهو» حرام است. البته این گونه برداشت بر نوعى مبانى متوقّف است که مىتوان بر آنها خدشه کرد؛ چون بسیارى آیات و روایاتِ ناظر به حرمت لهو را با قرائن و شواهد به مواردى خاص، منحصر دانستهاند و «لهو» در غیر آن موارد را جایز شمردهاند. در میان فقها، به جز ابن ادریس حلّى کسى به حرمتِ لعب فتوا نداده است. البته برخى مثل شیخ انصارى میان لهو و لعب فرق نهاده و لهو را امرى غیر جایز و لعب را امرى جایز شمرده و لذا نظر ابنادریس را ناشى از خَلطِ لهو با لعب دانسته است. لغو «لغو»، در لغت به معناى کلام بىفایدهاست: - راغب اصفهانى مىگوید: کلامِ لغو آن است که توجّهى به آن نیست و از روى عدمِ فکر باشد.(24) - برخى نیز لغو را هممعناىِ «لهو» دانستهاند. به هر حال، لغو به کلام یا عملى اطلاق مىگردد که در باب آن تفکّرى نشدهاست و فایدهاى ندارد. باطل «باطل» به معناىِ فسادآور، بىاثر و ضایع کننده آمدهاست و به چیزهایى ناچیز و بیهوده اطلاق مىگردد. در «مفردات» در این باره آمده است: باطل ضدِّ حق است و چیزى است که در مقامِ فحص، ثبات ندارد و در موردِ فعل و قول به کار مىرود.(25) قول زور تعبیر «قول زور» که در قرآن آمدهاست(26)، یکى از دلایل قائلان به حرمت غنا و موسیقى است، زور به معناى باطل و دروغ بودن است. کلمهىِ «زور» به معناى انحراف از حق است و به همین دلیل به دروغ نیز «زور» مىگویند. مفسران قرآن مراد از زور را در قرآن هر سخن باطل و منحرفى مىدانند.(27) لهو الحدیث تعبیر «لهو الحدیث» نیز که در قرآن آمده، یکى از دلایل قائلان به حرمت غنا و موسیقى به شمار رفتهاست. لهوالحدیث سخنى است که انسان را از راه حق منحرف و منصرف نموده و به خود مشغول کند. داستانهاى انحرافى و افسانههاى فسادآور و سرگرمىهایى که انسان را از یاد و ذکر خدا مشغول مىسازد و سرگرمى به شعر و موسیقى و مزمار و دیگر آلات لهو، همه از مصادیق «لهوالحدیث» به شمار مىروند.(28) *** همانطور که ملاحظه گردید، غنا دو گونه تعریف شده است و بنا بر هر کدام حکمى دارد: در تعریفى مطلق صوت و آواز بلند انسان غنا دانسته شدهاست؛ بنابر آن غنا بهطور مطلق حرام نخواهد بود؛ بلکه براى حرمت آن باید دو قید مطرب و مناسب با مجالس لهو نیز لحاظ گردد. امّا در تعریف دیگر غنا عبارت است از: آواز و خوانندگى انسان؛ طورى که شأنیّت ایجاد طرب در اکثر شنوندگان را داشته باشد یا شبیه آوازهایى باشد که چنین شأنیتى را دارد. طرب عبارت است از یک حالت خفت و سبکى در انسان که از شدت شادى یا یادآورى خواستهاى نفسانى و شهوانى و یا از شدت غم از دست دادن یا یادآورى آن ناشى مىگردد و باعث مىشود انسان از حالت عادى و تعادل خارج شود.(29) این نوع از غنا به طور مطلق حرام است؛ زیرا علاوه بر آیات و روایات، اجماع نیز بر حرمت آن اقامه شده است. در این صورت نزاع و تفاوت دیدگاه حرمت و تفصیل، لفظى خواهد بود. نظر به این که لفظ غنا در میان لغتدانان و عرف و فقیهان مجمل است، باید قدر متیقن را اتخاذ کنیم و شاید بتوان گفت: تعریف دوم قدر متیقن از تعاریف مختلف فقهاى شیعه است؛ زیرا در این تعاریف به قید مطرب بودن آواز غنایى اشاره گردیده است. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:لهو و لعب, ] [ 15:57 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |