كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
بیان : 1 – روایت با این سند، گرچه مرفوع است اما مضمون آن با اسناد دیگری نیز روایت گردیده است. در این حدیث شریف نکات بس مهم و هشدار دهندهای وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود: امانت از ریشه «امن» و منظور از آن هر چیزی است که انسان را نسبت به آن، امین و مورد اطمینان دانستهاند. به همین دلیل اگر کسی مال خود را جهت محافظت و نگهداری به دست کسی میسپرد، آن مال را« امانت» مینامند. پس مفهوم امانت بسیار کلی و عام است و شامل همه حقوقی است که انسان مسئولیت ادای آنها را دارد. بنا براین هر حقی که از دیگران بر عهده انسان میباشد، امانتی است که باید ادا گردد و امانتهای مالی فقط یک نمونه و مصداق از این حقوق اند. گستره مصادیق و نمونههای دیگر این حقوق آنچنان گسترده است که بسیاری از حوزههای رفتاری و مناسبات انسانی را در بر میگیرد و اگر ما خود را به مردم به گونهای نشان دادیم که آنان به ما اعتماد نمودند، این اعتماد و اطمینان دیگران یک امانت است که باید آن را ادا کرد، یعنی نباید به آن خیانت کرد. حیثیت و آبروی افراد جامعه امانتی است در نزد ما که باید آن را حفظ کنیم. حقوق فرزندان و خانواده، امانتی بر عهده انسان است. حق تعلیم و تربیت، امانتی است که مربیان، آموزگاران وظیفه دارند آن را به نیکی و درستی ادا نمایند و دهها نمونه از این قبیل... 2- برای درک هرچه بهتر هشدار تکان دهنده امام (ع) در مورد احتمال تهی شدن عبادات از حقیقت و روح اصلیشان و تبدیل شدن آن به یک اعتیاد، باید اندکی در مفهوم اعتیاد و ملاکهای عمل اعتیادی تأمل کرد. کوتاه سخن اینکه ایمان، یک امر کاملا ارادی است و عمل مؤمنانه نیز فقط و فقط وقتی تحقق میپذیرد که برخاسته از آگاهی و اختیار باشد. در برابر« عمل ارادی و آگاهانه»، گونههای دیگری از عمل قرار دارد. مثلاً نوعی عمل وجود دارد که میتوان آن را« عمل تسخیری» نامید. دینداری دارای حوزههای گستردهای است. و نشانهها و شاخصههای دینداری در حوزههای فردی وعبادی با نشانهها و شاخصههای دینداری در حوزههای اجتماعی و عمومی تفاوت میکند. و اینکه کسی صرفاَ از نشانه دینداری در حوزه فردی برخوردار باشد نمیتوان اورا دیندار واقعی دانست ونتیجه گرفت که پس در مسؤلیت اجتماعیای که بر عهده گرفته نیز دیندار و مؤمن است. در این نوع اعمال و رفتار، گرچه انسان بر حسب ظاهر با اراده خود آن را انجام میدهد. ولی وقتی مورد تحلیل دقیق قرار گیرد، مشاهده میکنیم ارادهای که در پشت این عمل قرار دارد، خود تحت تأثیر اراده بالاتری است و به عنوان تابعی از آن اراده برتر اقدام میکند. به عنوان مثال کسی که در شرایط و فضاهایی که نوعی رفتار خاص در آنها غلبه دارد، او نیز تحت تأثیر همان فضا و شرایط عمل میکند، با اندکی دقت خواهیم دید اراده او در تسخیر و تحت تأثیر آن فضا و شرایط غالب میباشد و به همین دلیل اگر اوضاع و شرایط دگرگون شود و الگوهای رفتاری دیگری غلبه نماید، رفتار این افراد نیز تغییر کرده و متناسب با شرایط و جو غالب عمل میکنند. چنین عملی حتی اگر بر حسب ظاهر یک عمل و رفتار دینی باشد، ولی به دلیل فقدان عنصر آگاهی و اراده هرگز نمیتوان آن را عمل و رفتار مؤمنانه دانست. آگاهی و اراده فقط از یک عقل نقّاد ناشی میشود. عقلی که بتواند در محیط چالش و از میان مجموعهای از متفاوتها و رنگارنگها، الگوی رفتاری خویش را بر گزیند و انتخاب کند. از این روست که در روایات اهل بیت (ع) برترین اعمال را عملی دانستهاند که در برابر جوّ غالب غفلت و فراموشی از ارزشها قرار گیرد. (رک : وسائل الشیعة ج12 / ص 188 / باب استحباب اختیارالکلام ... ) قرآن کریم نیز با همین ملاک از میان همه زنان نیک تاریخ، آسیه زن فرعون را به عنوان یک الگوی برتر ایمان معرفی میکند. (رک . سوره تحریم ، آیه 11 )
بی تردید کمال هر انسانی در آن است که اعمال شایسته و نیک را در خود نهادینه و تثبیت نماید. به گونهای که هیچ گاه آنها را ترک نکند و به همین دلیل عارفان و عالمان اخلاق، میکوشند تا رفتارهای پسندیده و اعمال نیک، درون انسان به َملَکه تبدیل شود. «مَلًکه» ارزشها و فضیلتهای اخلاقیای است که درون انسان ریشه دار و ثابت شدهاند و به سادگی و سهولت از بین نمیروند. 4- عادت (اعتیاد) و مَلَکه از این نظر که هر دو درون انسان به صورت یک عمل ثابت در آمدهاند، شبیه یکدیگرند، ولی حقیقت آنها از یکدیگر کامل متفاوت است و تفاوت اصلی نیز در وجود دو عنصر اراده و اندیشه در مَلَکه ( یعنی همان ارزشها و فضایل اخلاقی نهادینه شده درون انسان) میباشد. در حالیکه عمل اعتیادی با اراده و اندیشه، بیگانه است. عبادات و مناسک خاص دینی به دلیل فردی بودن آنها و اینکه بر انگیزههای کاملا درونی مبتنی میباشد معمولاً با چنین چالشهای بیرونی مواجه نیستند و ممکن است به انواع آفتها و ناخالصیها آمیخته شوند بدون آنکه در ظاهر این اعمال نشانهای ازاین آفتها و ناخالصیها دیده شود و قابل شناسایی باشد. واگر انسان، خود از درون دایماً مواظبت نکند کمترین خطر و آفتی که این عبادات و اعمال رسمی دینی را تهدید میکند،تبدیل شدت به عادت است. یک عمل نیک برای آنکه به ملکه و فضیلت انسانی تبدیل شود باید هماره با اندیشه و اراده باشد و تنها در این صورت است که تکرار عمل، نه تنها تبدیل به عادت نمیشود بلکه موجب دست یابی انسان به «خود آگاهی» میگردد. در واقع بر اساس آگاهی و اراده، یک سیستم کلی و فعال درون آدمی پدید میآید که بر مهارتهای انسان برای انجام اعمال نیک و شایسته میافزاید از فاصله میان اندیشه و تصمیم برای انجام عمل نیک میکاهد و همین سرعت در اقدام، آن عمل را از نظر ظاهری شبیه عادت و عمل اعتیادی میکند. اما این شباهت فقط در اعمالی است که ماهیت آنها کامل فردی و درونی میباشد و یا اعمالی هستند که شکل ظاهریشان ثابت است و میتوانند خاصیت دینامیک و پویایی خویش را از دست بدهند.اما اگر عمل به گونهای باشد که در نسبت با دیگر افراد جامعه شکل میگیرد، در این صورت شرایط آن همیشه یکسان و یکنواخت نیست، بلکه هماره با نشیب و فراز و تحول همراه است، و به دلیل همین شرایط متناوب و غیر قابل پیش بینی، همیشه عمل انسان با چالش همراه میباشد و انسان را در موقعیت تصمیم گیری و انتخاب قرار میدهد و همین پویایی موجب میشود که چنین اعمالی، معمولاً از آسیب و آفت اعتیاد مصون بمانند. 5- برای روشن شدن این نکته بسیار مهم، به حدیث شریف باز میگردیم و دو نمونه کلی که امام(ع) به آن اشاره فرمودهاند را مورد بررسی قرار میدهیم. نمونه اول، عبادات و تکالیف شرعی فردی مثل نماز و روزه است که امام(ع) به صراحت، آنها را در معرض آسیب اعتیاد و عادت، دانسته و به همین دلیل فرمودهاند که نمیتوان آنها را نشانه قطعی دینداری و ایمان کسی دانست و در مقابل، دو نمونه دیگر یعنی راستگویی و ادای حقوق دیگران(صدق احداث و اشداء الامانة) را به عنوان نمونههایی که میتوان آنها را نشانه دینداری و ایمان حقیقی به شمار آورد، معرفی میفرماید. چرا چنین است؟ زیرا راستگویی صرفاً یک مساله فردی نیست؛ بلکه معمولاً در نسبت با دیگران قرار دارد، و این« دیگران» چه بسا گاه شرایطی را به وجود بیاورند که راستگویی ما به ضررمان تمام شود و موجب از دست رفتن منافع و موقعیتهای مادیّ گردد. اینجاست که انسان برای راستگویی همیشه باید تصمیم بگیرد و این گونه نیست که راستگویی بتواند در انسان تبدیل به عادت و اعتیاد گردد. چرا که شرایط برای راستگویی همیشه یکسان و یکنواخت نیست. بلکه همواره متناوب و متفاوت است و همین شرایط متناوب، راستگویی ما را با چالش مواجه میسازد و این چالش، نیاز به تصمیم دارد. حال اگر راستگویی درون کسی نهادینه و تبدیل به مَلَکه شده باشد، فاصله اندیشه و تصمیم او بسیار کوتاه خواهد بود و سریع تصمیم میگیرد و عمل میکند و اگر چنین نشده باشد ممکن است در مواردی دچار دروغگویی شود و این نکته، به طور کلّی در همه موارد رعایت حقوق دیگران صادق است. همیشه عمل انسان با چالش همراه میباشد و انسان را در موقعیت تصمیم گیری و انتخاب قرار میدهد و همین پویایی موجب میشود که چنین اعمالی، معمولاً از آسیب و آفت اعتیاد مصون بمانند.
و گرچه با شدّت هر چه تمامتر نسبت به عبادات و اعمال رسمی دینی جدّی و کوشا باشد. ولی این اعمال نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه گاه علاوه بر اینکه موجب فریفتن و به اشتباه افتادن دیگران میگردد، خود اورا نیز به اشتباه انداخته و دچار توهم حقانیت و خود برتر بینی میسازد.به همین دلیل امام(ع)، نشانه دینداری و ایمان را صرفاً نه در عبادات و مناسک خاصّ دینی ، بلکه در راستگویی و میزان تعهد و پایبندی به حقوق انسانها میداند. امّا اگر کسی در کنار پایبندی به ظواهر شرعی و عبادات دینی ، به اخلاق ، ارزشهای انسانی و احترام به حقوق انسانها پایبند و وفادار باشد ، در این صورت میتوان باور کرد که از روح ایمان برخوردار بوده و عبادات او حقیقی است. وگرنه به فرموده امام صادق(ع) ، نباید فریب ظاهر دینی و متشرّع آنان را خورد. آن حضرت در حدیث دیگری در مورد این افراد به ظاهر دیندار و متشرّع به همگان هشدار میدهند و میفرمایند:« فریب نماز و روزه آنان را نخورید.»(لا تغترّوا بصلاتهم و صیامهماصول کافی ، باب صدق ح2) . قرآن کریم میفرماید : (نماز [آدمی] را از زشتیها و ناپسندیها باز میدارد.عنکبوت 45). بی تردید نمازی که چنین اثری دارد، هرگز نماز از روی عادت و یا نماز ظاهرگرایانه و ریاکارانه نیست بلکه نمازی است که به عنوان یک فضیلت انسانی، درون آدمی نهادینه و تثبیت شده، و سیستم عمل صالح را در او فعال نموده است. و لذا در همه عرصههای زندگی آن شخص اثر میگذارد و موجب میشود تاراستی و عدالت را پیشه کند. 6- از سخن امام(ع) استفاده میشود که دینداری دارای حوزههای گستردهای است. و نشانهها و شاخصههای دینداری در حوزههای فردی وعبادی با نشانهها و شاخصههای دینداری در حوزههای اجتماعی و عمومی تفاوت میکند. و اینکه کسی صرفاَ از نشانه دینداری در حوزه فردی برخوردار باشد نمیتوان اورا دیندار واقعی دانست ونتیجه گرفت که پس در مسؤلیت اجتماعیای که بر عهده گرفته نیز دیندار و مؤمن است. بلکه دیندارانه و مؤمنانه عمل کردن در جامعه و در مسؤلیت ها و مناصب اجتماعیای که انسان بر عهده دارد شاخصهها و ملاکات خاصّ خود را دارد که به گفته امام(ع) این شاخصه همان راستگویی و رعایت حقوق دیگران است. چه بسا کسی از نظر فردی کاملاً دیندار و مؤمن به نظر آید ولی در حوزه اجتماعی کاملاً بی دین و بی تقوا باشد. و فقط در یک نسبت متعادل و هماهنگ بین حوزهای فردی و اجتماعی میتوان کسی را دیندار و مؤمن واقعی نامید.
منبع : مؤسسه پژوهشی فهیم نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:نشانه دین, نماز است یا صداقت؟ , ] [ 20:17 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |