كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
ما مسلمانان نماز ميخوانيم. مثلاً در سورهي حمد، اگر تنها هم نماز ميخوانيد نميگوييد: «اياك اعبد» ميگوييد: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ»(فاتحه/5) يا «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»(فاتحه/6) يعني يك مسلمان نبايد فقط خودش را دعا كند و بايد همه را مطرح كند. همه بندهي خدا هستيم و از او كمك ميخواهيم. در پايان نماز هم ميگوييم: «السلام علينا» و نميگوييم: «السلام علي» و اين درس بزرگي است.پيامبر ميفرمايد: «الْمُسْلِمُونَ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ»(أمالى طوسى، ص263) يعني همهي مسلمانها يك دست هستند. حتي نگفته دو دست «عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ» در برابرغير و ديگران. در شعر ميخوانيم: بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند حال منظور از «حَبْلُ اللَّهِ» يعني ريسمان خدا در آيه چيست؟ اميرالمؤمنين در نهج البلاغه ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ»(نهجالبلاغه، خطبه 176) يعني قرآن«حَبْلُ اللَّهِ» است. رهبر الهي «حَبْلُ اللَّهِ» است. زيرا وقتي راه زياد شود مردم متفرق ميشوند ولي اگر راه يكي باشد مردم متفرق نخواهند شد. لذا قرآن ميفرمايد: «وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ»(انعام/153) يعني راهها كه زياد شد، جمعيتها هم متفرق ميشوند. يعني تا وقتي رهبر يكي باشد، همه در يك راه هستند ولي وقتي راهها زياد شد، مردم هم متفرق ميشوند و چند دستگي به وجود ميآورد. يعني عامل تفرقه راهها و خطوط متعدد است و اگر از ابتدا راهها يكي باشد مشكلي به وجود نميآيد. «حَبْلُ اللَّهِ» قرآن و رهبر الهي و ايمان است. قرآن ميگويد: تفرقه هميشه توسط ابرقدرتها است. تفرقه به وجود ميآورند تا بتوانند مردم را به استضعاف بكشانند. دربارهي فرعون ميفرمايد: «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ»(صص/4) يعني فرعون اهل شهر را گروه گروه قرار داد. (شيعه به معناي گروه گروه است) بعد كه گروه گروه شدند آنها را به استضعاف كشيد. علت وجود مستضعف در جامعه تفرقه است، زيرا بر اساس تفرقه و متفرق شدن ضعيف، نفوذپذير ميشوند. مثل قصهي پدري است كه وقتي يك چوب را به فرزندش داد، فرزند توانست آن را بشكند ولي وقتي يك دسته چوب را به او داد نتوانست بشكند. بعد به آنها گفت: اگر تنها باشيد شكست پذير هستيد ولي اگر با هم باشيد، هرگز نخواهيد شكست. اگر ما در جنگ پيروز شديم براي اين بود كه ارتش و سپاه و بسيج و عشاير و ژاندارمري همه بازوي هم شدند و يكي شدند و اگر هر كدام تنها بودند شكست ميخوردند. عامل تفرقه شرك است. يعني كسي كه تفرقه بوجود ميآورد مشرك است. قرآن ميفرمايد: «وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكينَ مِنَ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ»(روم/31-32) يعني مشرك نباشيد و مشرك تنها كسي نيست كه بت پرست باشد، بلكه ممكن است خداپرستي باشد كه در دين و مكتب تفرقه بيندازد. پس كسي كه در دين و امت هم تفرقه به وجود بياورد مشرك است. تفرقه عذاب الهي است. قرآن ميفرمايد: «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً»(انعام/65) خدا ميفرمايد: من سه نوع عذاب دارم: 1- آسماني(از بالاي سر) 2- زميني(از زير پاهايتان) 3- تفرقه است. يعني خداوند تفرقه را در كنار عذاب آسماني و زميني آورده است و اين خيلي مهم است. آنچه باعث تفرقه و عامل آن باشد در اسلام حرام است. من و شما با هم دوست هستيم ولي كسي ميآيد و غيبت شما را به من يا بر عكس ميكند و به اين ترتيب بين من و شما تفرقه مياندازد. غيبت و تجسس حرام است چون وقتي تجسس كرديم و عيب يكديگر را دانستيم علاقهمان به همديگر كمتر ميشود و گناه است. هر چيزي كه علاقه را كم كند حرام است و هر آنچه بر علاقه بيفزايد مستحب است. دين ما دين اتحاد است، البته در راستاي حبل الله باشد. ما با غير مسلمان نميتوانيم متحد شويم، چون حبل الله در ميان ما نيست. مثلاً با ماركسيست نميتوانيم متحد شويم. چندي پيش كسي ميگفت: بياييم محور را انقلابي بودن قرار دهيم و با هركس انقلابي است متحد شويم. ولي ما گفتيم: محور اسلام است نه انقلاب! همين اسلامي كه ميگويد: انقلاب كن، گاهي هم ميگويد: انقلاب نكن. قرآن ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ فَرَّقُوا دينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ في شَيْءٍ»(انعام/159)اي پيامبر از كساني كه تفرقه به وجود ميآورند جدا شو. خدا به پيامبر دستور ميدهد اگر در ميان امتش تفرقه به وجود آمد خودش را كنار بكشد. يعني به عنوان اعتراض آنها را از خودش دور نمايد. از عوامل مهم اتحاد نماز جمعه است و بد نيست حال كه امام جمعههاي كشورها دعوت شدهاند در مورد نماز جمعه صحبت كنيم. من دوست دارم برادرها و خواهرها احاديثي را كه من مينويسم و بسيار ناب است را بنويسند. مخصوصاً اگر از اعضاي ستاد نماز جمعهها در شهرستانها كسي بينندهي تلويزيون است اين كار را بكند. حدود 700 حديث فقط من پيرامون نماز جمعه ديدم كه از همهي اينها ميتوان به عنوان تبليغات نماز جمعه استفاده نمود. اهميت و اهداف و وظيفهي شخص امام جمعه چيست؟ نماز جمعه تجلي گاه وحدت است. قرآن در سورهي جمعه ميگويد: «إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ»(جمعه/9) خدا در مورد نماز عادي ميگويد: «وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ»(مائده/58) چون هر جا ميتوان نمازجماعت برگزار كرد و چندين نماز جماعت در يك شهر برگزار ميشود ولي در مورد نماز جمعه ميگويد: « نودي» يعني در يك شهر بايد يك نماز جمعه باشد. «إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»(جمعه/9) يعني هنگامي كه نداي نمازجمعه برخواست به سوي نماز جمعه برويد(تلاش كنيد) يعني نماز جمعه بايد ويتامين ياد خدا را داشته باشد و ياد خدا را در دل زنده نمايد. اصولاً نماز ذكرالله است «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري»(طه/14) «وَ ذَرُوا الْبَيْعَ» يعني خودتان را از تجارت و وابستگيها جدا كنيد. نگوييد كه عروسم آمده بود يااش پخته بودم نتوانستم به نماز جمعه بيايم. اصولاً ارزش انسان به دل كندن است. اگر به خاطر كار داشتن به نماز جمعه نروي، يعني هر وقت بي كار هستي به نماز جمعه ميروي؟ «ذلِكُمْ خَيْرٌ» يعني اگر خودت را رها كردي و آمدي، اين ارزش دارد. اين آيه تابلوي نماز جمعه است و حاوي نكاتي است. 1- نماز جمعه ذكرالله است. نماز جمعه خوانها خودتان را از مسائل ديگر رها كنيد. 2- گفته است «فَاسْعَوْا» يعني با عنايت به نماز جمعه بياييد. امام باقر(ع) ميفرمايند: «إِنَّ اللَّهَ أَكْرَمَ بِالْجُمُعَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَسَنَّهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِشَارَةً لَهُمْ وَ الْمُنَافِقِينَ تَوْبِيخاً لِلْمُنَافِقِينَ وَ لَا يَنْبَغِي تَرْكُهَا فَمَنْ تَرَكَهَا مُتَعَمِّداً فَلَا صَلَاةَ لَهُ»(كافى، ج3، ص425) كسي كه نماز جمعه را عمداً ترك نمايد، نمازش ارزشي نخواهد داشت. حديث داريم اگر كسي همسايهي مسجد باشد و نمازش را در مسجد نخواند، نمازش بي ارزش است. از امام صادق(ع) روايت داريم: «مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَةَ ثَلَاثَ جُمَعٍ مُتَوَالِيَةً طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ»(تهذيبالأحكام، ج3، ص238) يعني اگر كسي سه جمعه به نماز جمعه نرود آن هم نه به اين خاطر كه نتوانسته است. بلكه برايش پست و بي اهميت بوده است. خدا مهر ذلت بر قلب او ميزند. يعني روح او واژگون ميشود. امام صادق(ع) ميفرمايد: «مَا مِنْ قَدَمٍ سَعَتْ إِلَى الْجُمُعَةِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهَا عَلَى النَّارِ»(أمالى صدوق، ص366) قدمهايي كه براي رفتن به نماز جمعه تلاش ميكند، خداوند آتش جهنم را بر اين افراد حرام ميكند و اينها بيمه ميشوند و اهل دوزخ نيستند. پيامبر فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَيْكُمُ الْجُمُعَةَ فَمَنْ تَرَكَهَا فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي اسْتِخْفَافاً بِهَا أَوْ جُحُوداً لَهَا فَلَا جَمَعَ اللَّهُ شَمْلَهُ وَ لَا بَارَكَ لَهُ فِي أَمْرِهِ أَلَا وَ لَا صَلَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا زَكَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا حَجَّ لَهُ أَلَا وَ لَا صَوْمَ لَهُ أَلَا وَ لَا بِرَّ لَهُ حَتَّى يَتُوبَ»(عوالياللآلي، ج2، ص54) هركس نماز جمعه نرود «اسْتِخْفَافاً بِهَا» يعني نماز جمعه را قبول نداشته باشد و يا براي تضعيف آن نرود و آن را تحقير نمايد و در خانه نماز بخواند «لَا صَلَاةَ لَهُ» نماز ندارد و «وَ لَا زَكَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا حَجَّ لَهُ أَلَا وَ لَا صَوْمَ لَهُ أَلَا وَ لَا بِرَّ لَهُ» يعني نه زكات، نه حج، نه روزه و نه هر نيكي ديگري كه انجام دهد ارزش ندارد. ما زنهايي داريم كه هر هفته روضه هفتگي ميخوانند ولي به نماز جمعه نميآيند. هيچ كدام از اين روضه هايشان ارزش ندارد. چون اگر در هر كوچه چند مجلس روضه باشد، آمريكا نميترسد ولي از نماز جمعه ميترسد. بايد ديد كه كدام يك دشمن شكن است. روضه هفتگي يا نماز جمعه؟ البته اين حديث به اين معنا نيست كه اگر نماز جمعه نرفت، ديگر نماز نخواند يا حج نرود. بلكه آن خاصيتي كه بايد داشته باشد ندارد. مثل گوشتي كه ميگويند ممكن است خاصيتش را از دست داده باشد. مثل انگور پلاستيكيها كه شوفرها جلوي ماشين ميگذارند، شكل زيبايي دارد ولي خاصيت ندارد. البته از حرفهاي من سوء استفاده نشود كه بگوييد: چون نماز جمعهها خلوت شده است اينطور ميگويد. اصلاً خلوت نشده است و من چون هفتهي وحدت است و تا به حال هم در اين باره به صورت مفصل صحبت نكردم، اين موضوع را انتخاب كردم و الآن هم ايران ميزبان ائمه جمعه است و به خاطر خلوت شدن نماز جمعهها نيست. حال چه زماني به نماز جمعه برويم؟ قبل از سخنراني يا قبل از خطبهها يا موقع الله اكبر نماز برويم. امام صادق فرمود: «إِنَّكُمْ تَتَسَابَقُونَ إِلَى الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ سَبْقِكُمْ إِلَى الْجُمُعَة»(كافى، ج3، ص415) يعني هركس زودتر به نماز جمعه برود زودتر به بهشت وارد خواهد شد و اينطور نيست كه بگويي خطبهها را در ماشين گوش ميدهيم. پيامبر(ص) ميفرمايد: «ثَلَاثٌ لَوْ تَعْلَمُ أُمَّتِي مَا لَهُمْ فِيهِنَّ لَضَرَبُوا عَلَيْهِنَّ بِالسِّهَامِ الْأَذَانُ وَ الْغُدُوُّ إِلَى الْجُمُعَةِ وَ الصَّفُّ الْأَوَّلُ»(الجعفريات، ص34) سه چيز است كه اگر مردم بدانند چقدر ارزش دارد بر سر آن نزاع و قرعه كشي ميكنند و يكي از اينها نماز جمعه است. پيامبر فرمود: اگر كارفرمايي به كارگرش درروز جمعه اجازه داد به نماز برود در ثواب او شريك است. پيامبر فرمود: «مَنْ أَتَى الْجُمُعَةَ إِيمَاناً وَ احْتِسَاباً اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ»(منلايحضرهالفقيه، ج1، ص427) اگر كسي براي رضاي خدا به نماز جمعه آمد، خدا گناهانش را ميبخشد. چون «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات»(هود/114) همانطور كه غسل جمعه باعث بخشش گناهان ميشود، نماز جمعه هم باعث بخشش گناهان ميشود. اصولاً براي يك حركت چيزهايي لازم است همانطور كه براي نماز جمعه غسل جمعه واجب است. چرا ايران در انقلاب پيروز شد؟ چون مردم از طريق امام از سخنرانيها، اعلاميهها و. . . آگاه شدند. بعد از آگاهي و وحدت و تقوا و تشكل رهبري مردم در نماز جمعه تمام نيازهاي يك حركت صحيح را فهميدند و آن را تأمين كردند. امام رضا(ع) ميفرمايند: « للخطيب أَنْ يُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ مَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْفَسَادُ»(عللالشرائع، ج1، ص264) خطيب بايد به مردم با امر و نهي، صلاح و فساد مردم را به ايشان بگويد. يعني به مردم آگاهي بدهد كه در كجاي دنيا فساد است و راه مبارزه با آن چيست؟ حتي آگاهيهاي سياسي را هم به مردم گوشزد كند. اما رضا ميفرمايد: «وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْآفَاتِ»(عللالشرائع، ج1، ص264) و امام جمعه بايد به آن چه دركشورها واقع ميشود خبر بدهد. پس امام جمعه هم يك معلم و هم يك گزارشگر سياسي و يك تحليلگر است. پس امام جمعه بايد يك عنصر سياسي باشد و بايد فساد را بشناسد. مفسد و راه فساد مفسدين و خط اصلاح آن را نيز بداند و اخبار دنيا را هم بداند. امام جمعهي بي خبر نميتواند امام جمعه باشد و الحمد لله در ايران همينگونه است ولي در كشورهاي ديگرچنين نيست. نماز جمعه عامل وحدت است. در نماز جمعه رئيس جمهور، كارگر، بي سواد و با سواد و پير و جوان و همهي گروههاي اسلامي در يكجا جمع ميشوند بدون اين كه شكل و مالشان و. . . برايشان ارزشي داشته باشد. خدا منافقين را لعنت كند كه باعث شدند افرادي كه جانشان در خطر است از درب ديگري بيايند يا با ماشين خصوصي بيايند و گرنه همانطور كه قرآن ميگويد: «وَ يَمْشي فِي الْأَسْواقِ»(فرق
نظرات شما عزیزان:
[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:وحدت در قرآن, ] [ 18:49 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |