كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
علیرغم گذشت بیش از یكصدوپنجاه سال از برنامهریزی مدرن و همه جانبه علیه اسلام،امروز در سراسر دنیا یكحركت عظیم اسلامی بهوجود آمدهاست كه به موجب آن،اسلام در آفریقا،آسیا و حتی در قلب اروپا، حیات جدیدی را بازیافته و مسلمانان به شخصیت و هویت واقعی خود پیبردهاند.» به بیان دیگر، عمر دورهای كه اعتماد به نفس در میان مسلمانان، بویژه در قشر تحصیلكرده آن از بین رفته و شمار فراوانی از آنان، خواهان هضم شدن در هویت جهانی بوده و گذشته خود را به فراموشی سپرده بودند (و اگر توجهی به گذشته میكردند از باب تفنن و سرگرمی بود) به پایان رسید و انقلاب اسلامی آن اعتماد به نفسی كه روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود، احیا و بارور كرد. این تجدید حیات اسلام، آثار مختلفی را برای جنبشهای اسلامی به ارمغان آورد. یكی از این آثار، انتخاب اسلام به عنوان بهترین و كاملترین شیوه مبارزه است. سخنگوی «جهاد اسلامی» فلسطین در ملاقات با امام خمینی رحمهالله در این باره گفت: «انتفاضه، بارقهای از نور و بازتابی از پیروزی های بزرگ انقلاب شماست؛ انقلابی كه بزرگترین تحول را در عصر ما به وجود آورد.» در حالی كه قبل از آن، اسلام در صحنه مبارزه علیه اسرائیل نقش چندانی نداشت. چنین رویكردی به معنای كنارگذاشتن اندیشههای غیرمذهبی به ویژه ناسیونالیسم، لیبرالیسم و كمونیسم و دور ریختن اندیشه جبری بودن سرنوشت انسان بود كه همگی در نجات ملل اسلامی از چنگال استبداد داخلی و خارجی ناتوان بودند. به عقیده شیخ عبدالله شامی، یكی از رهبران مبارز فلسطینی «پس از انقلاب اسلامی ایران، مردم فلسطین دریافتند كه برای آزادی، به قرآن و تفنگ نیاز دارند.» این در حالی است كه برای چند دهه، مشی حركت های انقلابی، اغلب در اختیار گروههای ماركسیستی بود.به هر روی، انقلاب اسلامی، تاكیدی بر بعد سیاسی اسلام بود و از آن پس، در برخی از كشورها، سازمانهای مخفی شكل گرفت و مبارزه مسلحانه بر پایه اسلام، ساماندهی شد. روی آوردن به مبارزه بر اساس اسلام، تنها نتیجه تجدید حیات اسلام كه آن را برخی اصولگرایی یا بنیادگرایی اسلامی مینامند، نیست. بلكه در گرایش جدید (اسلام؛ تنها راه حل)، برداشت نوین و تازهای از اسلام صورت گرفت كه در آن مسلمین به ایستادگی، مقاومت و پافشاری برای نیل به حقوق خویش تشویق شدهاند. روزگاری این كار، از سوی حسنالبناء و سیدقطب در جنبش اخوان المسلمین انجام میشد، ولی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی رابه صورت جدیتر درآورد و مطرح ساخت. البته این ستیزهجویی انقلابی، تنها به معنای روی آوردن به اسلحه نخواهد بود؛ چون در آن شیوههای مسالمتآمیز، مشابه آنچه حزب اسلامگرای رفاه در تركیه برگزید نیز، دیده میشود. نظام اسلامی كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شكل گرفت، به صورت بهترین الگو و مهمترین خواسته سیاسی مبارزان مسلمان درآمد. یكی از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در این باره گفت: «ما در آن موقع میگفتیم، اسلام در ایران پیروز شده است، و به زودی به دنبال آن در عراق نیز پیروز خواهد شد. بنابراین، باید از آن درس بگیریم و آن را سرمشق خود قرار دهیم.» یا فتحی شقاقی، دبیر كل شهید جنبش جهاد اسلامی فلسطین مینویسد: «بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نخستین مركز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد. ظهور امام خمینی رحمهالله بر روی روشنفكران فلسطینی مؤثر واقع شد و سبب گردید كه آنها در جستجوی راههایی برای اعمال تعلیمات امام خمینی رحمهالله در صحنه فلسطین برآیند.» به بیان دیگر، انقلاب اسلامی، حدود 5/1 میلیارد مسلمان را بر انگیخته و آنان را برای تشكیل حكومتالله در كرهزمین به حركت درآورد. این رویكرد، در اساسنامه، گفتار و عمل سیاسی جنبشهای اسلامی سیاسی معاصر به شكل های مختلفی مشاهده میشود. شاه ایران، قبل از مرگ اعتراف كرد كه یكی از بزرگترین اشتباهاتش این بود كه اجازه داد، دانشجویان جوان به انقلاب بپیوندند، و این حركتی است كه الان به تأثیر از انقلاب اسلامی، در خارج از ایران پدید آمده و حكام قادر به جلوگیری از آن نیستند.
علاقه جنبشگران مسلمان به ایجاد حكومت اسلامی به سه صورت ابراز شده است: 1ـ برخی از گروههای اسلامی در جهان تسنن و تشیّع به صورت آشكار هراسی از مخالفت با دولت های نامشروع ندارند و به احادیثی كه اطاعت از حاكم اسلامی را در هر شرایط لازم دانسته، چندان توجهی نمیكنند، بلكه خواهان استقرار حكومت اسلامی و یا نظام مصطفی صلیاللهعلیهوآله در كشورشان شدهاند،و آن را برخی از گروهها در اساسنامه (مانند مجلس اعلای انقلاب عراق)و یا در اعلامیههای خود(مانند حزبالدعوه)و...مطرح كردهاند. البته برخی از جنبشهای اسلامی(مانند كشمیر و افغانستان) دستیابی به استقلال سیاسی را اولین هدف خود، قبل از تأسیس حكومت اسلامی قرار دادهاند. 2ـ بعضی از گروههای اسلامی دیگر با طرح لزوم اجرای شریعت اسلامی(مانند نهضت جمعیت ارشاد اسلامی مصر) و یا با ترجمه كتاب حكومت اسلامی امام خمینی(ره)(مانند الیسارالاسلامی مصر) و یا با تأكید بر جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها راهحل (مانند جبهه نجات اسلامی الجزایر) و...علاقهمندی خود را برای برپاكردن یك حكومت اسلامی ابراز كردهاند. آیتالله محمدباقرصدر هم قبل از شروع جنگ تحمیلی در تلاش بود، رژیم عراق را سرنگون و یك حكومت اسلامی به شیوه حكومت ایران؛ یعنی جمهوری اسلامی بر پایه ولایت فقیه به وجود آورد.در قیام 1370 / 1991 م. شیعیان عراق، میل به تأسیس حكومت اسلامی در رادیو صدای انقلاب عراق به گوش میرسید. 3ـ برخی از حركت های دیگر اسلامی، خویش را از دایره تنگ ناسیونالیسم خارج كرده و خواهان برپایی یك نظام اسلامی برپایه امت واحد مسلمان از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس شدهاند. (مانند رابط الدعوهالاسلامیه در الجزایر) و یا این كه بر اساس اصل ولایت فقیه و قبول آن، از رهبری انقلاب اسلامی ایران پیروی میكنند. این گروهها خود، دوگونهاند دستهای كه از لحاظ عقیدتی و مذهبی خود را مقلد رهبری انقلاب اسلامی ایران میدانند(مانند جنبش امل در لبنان) و دستهای كه هم از لحاظ سیاسی و هم مذهبی از رهبری انقلاب اسلامی ایران تبعیت میكنند(مانند جنبش حزبالله لبنان). گروهها و سازمانهای اسلامی مذكور، برای نیل به یك نظام مبتنی بر اسلام، شیوه و روش های مختلفی را در پیش گرفتهاند. برخی تنها از طریق اقدام قهرآمیز و مسلحانه(مانند حزبالله حجاز) و (جنبش آزادیبخش بحرین) در صدد نابودكردن رژیم حاكم هستند. در نقطه مقابل، گروههایی قرار دارند كه شرایط فعلی را برای دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمیدانند و با توسل به شیوههای مسالمتآمیز از قبیل شركت در انتخابات پارلمانی در پی تغییر نظام موجود هستند (مانند حزب اسلام گرای رفاه). اما گروههای دیگری هم وجود دارند كه به هر دو روش پایبندند، جنبش حزبالله نمونهای از این گروه است كه در مصاف با اسرائیل و حكومت مارونی لبنان و به منظور استقرار حكومت اسلامی به دو روش متمایز و در عین حال مكمل هم؛ یعنی جنگ با اسرائیل و شركت در انتخابات مجلس روی آورده است. برخی از گروههای اسلامی سیاسی، تولد و موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامی می دانند. این گروهها خود بر دو دستهاند: دستهای كه از یك جنبش اسلامی غیرفعال پیشین منشعب شدهاند (مانند امل اسلامی از جنبش امل و جنبش جهاد اسلامی از اخوانالمسلمین فلسطین؛ در واقع بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین مركز جهاداسلامی فلسطین در نوار پدید آمد.) و دستهای كه وابسته به جنبشی و گروهی نبودهاند، بلكه موجود و پدیدهای جدیدند. (مانند نهضت اجرای فقه جعفری پاكستان)اگر چه دسته اخیر بیش از دسته نخست، مدافع و متأثر از انقلاب اسلامی است، اما همه این گروهها در دفاع از انقلاب اسلامی ایران، پیروی از رهبری آن و نیز الگو قراردادن آن اشتراك نظر دارند. بعضی دیگر از گروهها و جنبشهای سیاسی اسلامی به تأثیر از تجدید حیات اسلام كه از ثمرات انقلاب اسلامی ایران در قرن اخیر است، از حالت ركود، رخوت و انفعال خارج شدهاند و با نیرو و سازماندهی جدیدی، به مبارزه نظامی و سیاسی علیه حكومت و دولت های حاكم پرداختهاند؛ مثلاً حركت اسلامی در دانشگاههای النجاعع، بیرزیت، غزه، بیتالمقدس و الخلیل، به نحو چشمگیری پس از انقلاب اسلامی گسترش و توسعه یافت و یا فعالیت گروه جماعةالمسلمین كه حضوری محدود در نوار غزه داشت، در پی انقلاب اسلامی ایران و نیز به دنبال احكام صادره از سوی دادگاه نظامی رامله علیه اعضای آن، افزایش پیدا كرد. بخشی از این گروهها، تنها به افزایش حجم فعالیت های خود اقدام كردهاند و در روند مبارزه به شیوههای مسالمتآمیز توجه دارند. بخشی دیگر بر شدت و حجم تلاش های ضد دولتی خود افزودهاند و با تكیه بر روشهای مسلحانه در صدد نابودی رژیمهای حاكم هستند. سازمان انقلاب اسلامی جزیرةالعرب از گروه نخست و جبهه اسلامی سوریه از گروه دوم محسوب میشوند. انقلاب اسلامی ایران در تحرك سیاسی آن دسته از جنبشهای به ظاهر اسلامی كه هیچگونه و یا كمترین علقهای به انقلاب اسلامی ندارند هم، به شكل دیگری مؤثر بوده است.این گروهها كه با تولد انقلاب اسلامی و به منظور مقابله با آن متولد شده و یا گسترش یافتهاند، با كمك دولت ها و اشخاص مخالف انقلاب اسلامی و بویژه با پشتیبانی و حمایت مالی دولت هایی چون دولت پادشاهی عربستان سعودی شكل گرفتهاند. وهابیت در پاكستان، «ساف» در فلسطین اشغالی و سازمان پیكار اسلامی در عراق، نمونههایی از این گروهها به شمار میروند. به همین جهت، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، صف اسلام سازشكار (اسلام آمریكایی)از صف اسلام ناب محمدی(ص) كاملاً جدا شده است. از این رو، كشورهای عربی مسلمان برای جلوگیری از ظهور قیام مردمی متأثر از انقلاب اسلامی، تلاش زیادی را برای بهبود بخشیدن به وضع اقتصادی و تظاهر به اسلام آغاز كردهاند. برخی از گروههای اسلامی در جهان تسنن و تشیّع به صورت آشكار هراسی از مخالفت با دولت های نامشروع ندارند و به احادیثی كه اطاعت از حاكم اسلامی را در هر شرایط لازم دانسته، چندان توجهی نمیكنند، بلكه خواهان استقرار حكومت اسلامی و یا نظام مصطفی صلیاللهعلیهوآله در كشورشان شدهاند. انقلاب اسلامی، نقشی را كه علما میتوانند در جهاد در راه خدا، بر عهده بگیرند، به خوبی نشان داده است. همانند انقلاب اسلامی، علمایی كه در خارج از ایران به سر میبرند و از فعالیت های نهضت اسلامی در مناطق خویش حمایت كردهاند، احترام بیشتری كسب نمودهاند. اكنون جوانان انقلابی برای گرفتن رهنمود، به سوی علما روی آوردهاند. به علاوه، با علاقهمند شدن روز افزون جوانان انقلابی جهت فراگیری علم به طریق سنتی اسلامی، جوانههای نسل جدیدی از علمای آینده كه انقلابیتر خواهند بود، بتدریج پدیدار گردیده است. به هر روی، در بیشتر كشورهای اسلامی، دانشجویان و جوانان به عنوان سربازان انقلاب محسوب میشوند. شاه ایران، قبل از مرگ اعتراف كرد كه یكی از بزرگترین اشتباهاتش این بود كه اجازه داد، دانشجویان جوان به انقلاب بپیوندند، و این حركتی است كه الان به تأثیر از انقلاب اسلامی، در خارج از ایران پدید آمده و حكام قادر به جلوگیری از آن نیستند. در واقع، امروزه دانشگاهها و مدارس عالی در سرتاسر جهان اسلام، مركز فعالیت های نهضت اسلامی است.
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:بازتاب سیاسی انقلاب, ] [ 16:58 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |