كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
مسئله مهمی که در این میان قابل توجه است و به قسمت دوم این پرسش مربوط میگردد،بررسی نقش پاره ای اقلیتها،بخصوص اقلیتهای ماتریالیست است.تردیدی نیست که از میان این گروهها نیز افرادی کشته شده اند و علی القاعده بسیاری از آنها هم صداقت داشته اند.در اینجا کاری به درصد این کشته شدگان (3) و تعداد آنها ندارم.اما توجه به این نکته اهمیت دارد که هرگاه یک جوان مسلمان شهید میگردید،موج عظیمی در جامعه اسلامی ایجاد میکرد،حال آنکه وقتی یک کمونیست کشته میشد،این نگرانی ایجاد میشد که نکند ما بطرف کمونیست شدن پیش برویم.یعنی کشته شدن این افراد،عامل حرکت که نبود هیچ،تا حدی هم عامل توقف به حساب می آمد.در گذشته این سؤال مطرح بود که چرا رژیم کوشش دارد به مسلمانان مبارز،انگ کمونیست بودن بزند؟اگر مارکسیسم موج خیری می بود،محال بود که رژیم مسلمانان مبارز را مارکسیست بنامد.علت اینکه رژیم کار مسلمانان را با بر چسب مارکسیست اسلامی تخطئه میکرد این بود که از یک سو نمی توانست مسلمان بودن آنها را انکار کند و از سوی دیگر تلاش میکرد جلوی موجی را که مسلمان بودن آنها در جامعه ایجاد میکرد با مارکسیست نشان دادن آنها بگیرد.واقعیتهای جامعه ما نشان میدهد که سهم گروههای مارکسیست در جامعه ما سهمی منفی بوده است.این را تاریخ ما نیز بخوبی گواهی میدهد،اصرار محافل امپریالیستی برای کمونیستی جلوه دادن نهضت ما به این خاطر بود که آنها میدانستند با زدن این برچسب،موج سوء ظن و تردید در جامعه ما برانگیخته میگردد و از شدت و حدت انقلاب تا حد زیادی کاسته میشود.از اینها گذشته حتی اگر برای همه گروهها و دستجات،سهمی در نظر بگیریم،و سهم همه آنها را هم مثبت فرض کنیم و بپذیریم که بسیاری کشته شدگان آنها،صداقت داشته اند،باز این مسئله اساسی مطرح میگردد که آیا بحث از سهم داشتن یا نداشتن مفهومی دارد یا نه؟اگر انقلابی بتمام و کمال بثمر برسد و موقع بهره دهی و میوه- چینی آن باشد، بطوریکه هیچ مسئله دیگری جز میوه چیدن و بهره- گیری مطرح نباشد،در آن حال جا دارد که همه گروهها و افرادی که سهمی در به ثمر رساندن انقلاب داشته اند،سهم خود را مطالبه کنند.درست مثل درختی که عده زیادی در کاشتن و پرورش دادن آن سهم داشته اند و در موقع میوه دهی هر کس میگوید سهم مرا بدهید تا بروم.اما واقعیت این است که انقلابی آغاز شده و تازه یک مرحله را طی کرده است و هنوز مراحلی را در پیش دارد.در میان گروههائی هم که در آن شرکت داشته اند اکثریتی وجود دارد و اقلیتی.و این گروهها تا یک مرحله با هم وحدت نظر داشته اند و از آن مرحله به بعد گروهی مدعی است که این انقلاب را در فلان مسیر باید حرکت داد و برد و دیگران میگویند که نه، این انقلاب در آن مسیر نباید برود،بلکه در مسیر یا مسیرهای دیگر باید سیر کند.به عبارت دیگر در نقطه شروع این انقلاب،عده زیادی با یکدیگر همراه بودند و تا یک منزل و یک مرحله که سقوط رژیم بوده است،همه با یکدیگر وحدت نظر داشته اند،اما بعد از تحقق این مرحله،اختلاف نظرها پیدا شده است.می پرسیم آیا انقلاب فقط برای این بوده که رژیم سقوط بکند؟آیا همین قدر که رژیم سقوط کرد دیگر همه چیز درست است و انقلاب به ثمر رسیده و میوه داده است؟ ************************ نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ شنبه 21 بهمن 1391برچسب:ویژگی های انقلاب, ] [ 16:0 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |