كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| ||
|
این آیه به دو صورت قرائت شده است. قرائت مشهور که قرائت حفص از عاصم نیز از آن جمله بوده، «تهوِی الیهم» با کسره واو است.[1] قرائت دیگر مانند قرائت مجاهد، «تهوَی الیهم» یعنی با فتحه میباشد.[2] ریشهی (ه و ی) در ساختار ثلاثی مجرد خود دارای دو باب است، یکی فَعِل یفعَل؛ مانند عَلِم و دیگری فعَل یفعِل مانند ضرب یضرب. باب اول به معنای «أحبّه و أراده» متعدی بوده و در گرفتن مفعول به نیازی به حروف جر ندارد؛[3] مانند «كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُهُم».[4] از این رو در قرائت مجاهد برخی إلی را زائده دانسته و برخی دیگر نیز تهوَی را متضمن معنای تمیل دانستهاند که با إلی متعدی میشود.[5] اما باب دوم دارای معنای دیگری است و اکثر اهل لغت معنای آن را سقوط از بلندی به پایین ذکر کردهاند. چنانچه در بسیاری از آیات قرآن که ریشه (ه و ی) از این باب به کار رفته به همین معنا بوده و دارای نوعی ذم است؛ مانند: «مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبي فَقَدْ هَوى»،[6] و «وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَكَ مِنَ الْحَق»[7]. اما این معنا در مورد آیه 37 سوره ابراهیم مناسب نیست؛ از این رو برخی از لغتشناسان عربی برای عبارت «تهوِی الیهم» معنای متفاوتی ارائه کردهاند که در ظاهر متضاد با معنای دیگر است و آن «ترتفع الیهم» است؛ یعنی «به سوی آنها اوج بگیرد و عروج کند».[8] و یا مانند فراء که «تسرع» یعنی «سرعت بگیرد» معنا کرده است.[9] معنای صعود و ارتفاع در بعضی اشعار و احادیث نیز استعمال شده است؛ مانند: «يَهْوِى مَخَارِمَهَا هُوِىَّ الأَجْدَلِ»؛ به سوی راه کوهها به مانند باز شکاری بالا میرود.[10] و یا «یهوی إلی المنبر»؛ از منبر بالا رفت.[11] البته این تضاد معنا در یک باب ثلاثی مجرد را برخی تفکیک کرده و اظهار داشتهاند که اگر مصدر آن «هَویّ» یعنی با فتحه باشد، مقصود سقوط از بالا به پایین است و اگر مصدر آن «هُویّ» یعنی با ضمه باشد، معنای صعود و بالا رفتن میدهد.[12] که مصدر و معنای اول استعمال بیشتری دارد، چنانچه در بسیاری از آیات قرآن نیز معنای ذم میدهد؛[13] مانند فعل رغب که وقتی با حرف جر (إلی) متعدی میشود معنای آن متضاد با وقتی است که با (عن) متعدی میگردد. با توجه به آنچه بیان شد، به خوبی روشن میشود که بیشتر مفسران و مترجمان شیعی و سنی بر اساس قرائت غیر مشهور معنا کرده[14] و برخی نیز بر اساس قول فراء، عبارت را معنا نمودهاند.[15] چه بسا معنای اشتیاق و میل با توجه به حدیث رسول اکرم باشد: «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ [رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ] فِي قَوْلِ اللَّهِ [تَعَالَى] فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَيْهِمْ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هِيَ تَحِنُ قُلُوبُ شِيعَتِنَا إِلَى مَحَبَّتِنَا»[16] و تعبیر به (تحنّ) یعنی میل و اشتیاق فرموده اند. اما این حدیث، بیش از آنکه درصدد بیان معنای لغوی آیه باشد، به توضیح برجستهترین مصادیق ذریهی حضرت ابراهیم (ع) پرداخته است. اسلام کوییست/گردآوری:گروه قرآن سایت تبیان زنجان [1]. حسینی زبیدی واسطی، سید مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 20، ص 347، دار الفکر، بیروت، 1404ق. [2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 6، ص 487، ناصر خسرو، تهران، 1372ش. [3] . تاج العروس من جواهر القاموس، ج 20، ص 347؛ الجوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربية)، ج 6، ص 2538، دار العلم للملایین، بیروت، 1990م. [4] . المائده، 70. [5] . ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، ج 1، ص 76، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق. [6] . طه، 81. [7] . المائده، 48. [8] . ابن منظور، لسان العرب، ج 15، ص 372، دار صادر، بیروت، 1414ق؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ج4، ص452، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1421ق؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي، النص، ص643، دار الرضی، قم. [9] . لسان العرب، ج 15، ص 373؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 6، ص 259، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1421ق. [10] . همان، ج 12، ص 171. [11] . طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص 248، انتشارات انصاریان، قم، 1419ق. [12] . احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقائیس اللغة، ج 7، ص16، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1404ق؛ تاج العروس، همان؛ المصباح المنیر، همان. [13] . عسکری، ابو هلال، الفروق فی اللغة، ص 118، دار الآفاق الجدیدة، بیروت، 1400ق. [14] . فولادوند، محمد مهدی، ذیل آیه فوق، دارالقرآن الکریم، تهران، 1415ق؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 6، ص 490؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، ج 10، ص373، ناصر خسرو، تهران، 1364ش؛ رازی، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج 11، ص 289، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408ق. [15] . بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، ج 3، ص 201، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1418ق؛ میبدی، رشید الدین، كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج 5، ص 271، امیر کبیر، تهران، 1371ش. [16] . کوفی، فرات بن احمد، تفسير فرات الكوفي، ص 224، مؤسسة الطبع و النشر في وزارة الإرشاد الإسلامي، تهران، 1410ق. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: [ یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:بررسی«تهوی الیهم» درآیه 37 سوره ابراهیم, ] [ 7:32 ] [ اكبر احمدي ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |