كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
| |||||
|
والظاهر و الباطن معنى ظاهر يعنى آشكار، خدا از هر آشكارى آشكارتر است به حسب اصل وجود و فعل و صفت و اما به حسب كنه و ذاتش، باطن و مخفى است، كسى نمىتواند ذات را بفهمد اصل وجود حق از هر ظاهرى ظاهرتر است براى اثبات هر شىء يك دليل تا برسد صد تا اگر پيدا شد شكى ديگر در آن نيست. ايها الناس - خداى عالم چند تا نقش صورت نشان تو داده است الان روى كره زمين بشر چهار ميليارد است هر صورتى ساخته دستگاه نقاشى و قدرت الهى است هر صورتى مىگويد استاد من كامل است هر صورتى گواهى مىدهد كه نقاش قدرت بهترين نقاشها است. جمله عجيبى بگويم: نقاش كه مىخواهد نقاشى بكند سه شرط دارد: شرط اول آن است كه محل نقش سفت و محكم باشد آيا مىشود روى آب نقش كشيد؟ دوم آنكه بر ظاهرش باشد هميشه نقاش روى ظاهر جسم نقش مىكند نه در جسم، سوم آنكه در روشنائى باشد در تاريكى نمىشود، به هر اندازه كه استاد باشد در تاريكى نمىشود نقاشى بكند اما نقاش قدرت در نقشى كه مىكند هيچ يك از اين شرائط سه گانه را ندارد نقش صورت را در يك قطره آب منى جا داده آن هم نه روى آن بلكه داخلش نقشها فرموده است. اول نقشى كه در نطفه پيدا مىشود سه چيز است: قلب و كبد و مغز، اين سه نقطه اولين چيزى است كه نقاش قدرت تأسيس مىفرمايد: ديگر آنكه در تاريكيهاى رحم و مشيمه و شكم(89) نقشها پشت سر هم ادامه مىيابد تا تكميل شود تا برسد به نقش زن و مرد(90) الان روى كره زمين چهار ميليارد نفر گواهى مىدهد لا اله الا الله6 بلكه در اين چهار ميليارد نفر و در داخل اينها ميلياردها چيز است كه گواهى مىدهند به يگانگى خدا تمام اينها از يك كارخانه بيرون آمده است زير دست يك استاد تنظيم گرديده است.
اينها درباره الظاهر بود ولى از آن طرف الباطن به حسب حقيقت ذات. الباطن، اگر كسى خواست از ذات خدا سر در بياورد كه خداوند چيست؟ حقيقتش كدام است؟ اين فكر حرام است آتشت مىزند چون حدت نيست مخلوق نمىشود محيط به خالقش بشود مخلوق محال است فوق خالق بشود. تو چكارت به ذات خدا، عظمت حق آتشت مىزند غيرت حق هلاكت مىكند، تفكر در ذات خدا حرام است. امام مىفرمايد: مسلمانان تا مىتوانيد فكر در نعمت بكنيد، فكر در دليل و شواهد و آيات كن مبادا در ذات خدا بيائى چون حدت نيست محال است كه آدمى بتواند ذات خداى عالم را بفهمد(91) . در روايت دارد در زمان امام صادق (عليه السلام) از همين مرشدهاى صوفيه مدعى شده بود كه من خدا را در عرش مىبينم. خبر به امام صادق (عليه السلام) دادند كه اين مردك مدعى مشاهده رب العالمين است. امام (عليه السلام) فرمود برويد به او بگوئيد نگاه به نور آفتاب بكن، تا چند دقيقه مىتوانى در آفتاب نگاه بكنى؟ اگر توانستى در حالتى كه اين نور آفتاب يك جزء از هفتاد هزار جزء از نور كرسى است و نور كرسى هم يك جزء از هفتاد هزار جزء نور عرش خداست احمق تو طاقت يك جزء از نور آفتاب را ندارى آن وقت چه ادعاها مىكنى.(92) خدا آفتابها خلق كرده كه نور و حرارتش چندين برابر نور اين شمس است در هيأت جديد گفتهاند اين كهكشانها ميليونها آفتاب كه نور و حرارتش هزاران برابر كره آفتاب است كه امام صادق (عليه السلام) فرمود اين نور آفتاب يك هفتاد هزارم نور كرسى و عرش است آن وقت مىتوانى خدا را ببينى استغفرالله العظيم خدائى كه خالق اين نورهاست نورها همه آفريده شده اوست. خداست الباطن هيچ كس حق ندارد در ذات حق، خيال و فكرى بكند. مثل مسيحىها كه مىگويند: خدا و مسيح و روح القدس متحد شدند آيا علت و معلول و خالق و مخلوق در رديف هم هستند؟ اگر همه جمع گردند نتوانند نعمتهايش را بشمارند، نتوانند سر از وصف او در آورند چه رسد به اينكه ذات بى زوال او را بشناسند. اول مطلق خدا، آخر مطلق خدا، ظاهر حقيقى خدا، باطن حقيقى خدا. و به تعبير دقيق اهل معرفت، آيه شريفه بيان احاطه كلى الهى است يعنى از اول تا آخر از ظاهر تا باطن همه جا احاطه خداست، دو جمله لازم است در اين آيه بگويم كه قدرى رفع اشتباه بشود. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
|||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |