بيشك پيامبران با شب قدر در ارتباط بودهاند. پس از پيامبران نيز، بايد حجت خدا وجود داشته باشد. زيرا زمين از نخستين روز خلقت خود تا آخر فناي دنيا، بيحجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدرات را به نزد آن كس كه اراده فرموده است (وصي و حجت) فرو ميفرستد. به خدا سوگند، روح و ملائكه در شب قدر، بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند و حضرت آدم در نگذشت مگر اين كه براي خود وصي و جانشين تعيين كرد. همه ی پيامبراني كه پس از آدم آمدند نيز، بر هر كدام، در شب قدر، امر خداوند نازل ميگشت و هر پيامبري، اين مرتبت را، به وصي خويش ميسپرد. (16)
در اين حديث شريف و تعليم بزرگ « كه تنها بخشي از آن آورده شد » نكتههاي مهم چندي است، كه از نظر شناخت و معرفت، در خور توجه بسيار و فراگيري عميق است. و شناخت واقع وجود و ماهيت جهان و روابط كائنات و قوام ماهوي حقايق، بدون اين معرفتها و معرفت اين نهادها و پيوندها، جز شناختي پيوستهاي و قشري نخواهد بود، چنانكه "قرآن كريم" درباره ی علمهاي كساني كه از اين حقيقتها بياطلاعند، فرموده است:يعلمون ظاهرا" من الحياة الدنيا " (17)- اينان، تنها صورتي ظاهري، از جهان و زندگي جهان، ميشناسند.البته شناخت ظاهر اشياء و جهان، منافات ندارد با پيبردن به خواص پارهاي از اجسام و فلزات و تركيبات شيميايي و معادن، و اطلاع يافتن از مقداري از كهكشانها و اختراع برخي وسايل رفاهي و مسافرتي و جنگي و پزشكي و اطلاعاتي و كيهان نوردي. اينها نيز - به گونهاي - هنوز همان صورت ظاهر است، در قياس با درك حقايق. باري، سخن درباره نكتههايي بود، كه در حديث مذكور، آمده است. در اينجا به پنج نكته اشاره ميكنيم:
1- ضرورت وجود نظم و تقدير، تا جايي كه نخستين چيزي كه از اين جهان آفريده ميشود، شب قدر است يعني: ظرف زماني تقدير و تنظيم امور.
2- ضرورت وجود اجرا كننده، به گونهاي كه ميبينيم همراه ظرف زماني تقدير، دست اجرا كننده نيز پديدار ميگردد.
3- ضرورت وجود حجت، در جريان امور، كه همان اجرا كننده ی مقدورات است به اذن خدا، و خليفه ی خداست: پيامبر، يا وصي پيامبر.
4- ضرورت واسطه ی فيض، در پيوند باطني عالم، كه همان ولي و حجت است، و وجود او مقدم است بر ديگران.
5- ضرورت تداوم سنتهاي الهي تاريخ، و استمرار آنها، بيوقفه و بيگسست، تا هنگامه ی رستاخيز و قيام قيامت.
6- پس مينگريم كه شب قدر و تقدير، از نخستين هنگام آفرينش اين جهان بوده است، و در امتهاي پيش از ما نيز مورد توجه قرار داشته است. گفتهاند: امتهاي پيشين نيز در طلب شب قدر بودهاند، و به اين شب و اهميت آن توجه داشتهاند.(18)
پاورقيها:
1- در برخي از احاديث، "روح" را - در اين آيه- "جبرئيل" گفتهاند، و در برخي، مخلوقي با عظمتتر از ملائكه و جبرئيل.
2- "و قال شيخنا الصدوق، فيما املي علي المشايخ، في مجلس واحد، من مذهب الاماميه: و من احيي هاتين الليلتين بمذاكره العلم فهو افضل" - يعني: شيخ بزرگوار صدوق، در بيانيهاي كه در محفل مشايخ حديث درباره ی مذهب تشيع عرضه داشت گفت: "افضل اعمال، در شب قدر، مذاكره ی علم است" - "مفاتيح الجنان"، فصل "اعمال مخصوصه ی شب قدر"، ص 226- 227.
3- همچنين آيات آغاز "سوره ی دخان" كه ذكر آنها خواهد آمد.
4- "شب زندهداري و عبادت كردن و انجام دادن كار خير، در اين شب، بهتر است از شب زندهدار و عبادت و كار خير، در هزار ماه، كه شب قدر نداشته باشد"، "مجمع البيان"، ج 10، ص 520. هزار ماه، 83 سال و 4 ماه است.
5- "كشف الاسرار"، ج 10، ص 559.
6- "مجمع البيان"، ج 10، ص 518.
7- "اصول كافي"، كتاب الحجه، "باب في شأن انا انزلناه في ليلة القدر و تفسيرها"، حديث 5.
8- كتاب پيشين، همانجا، حديث 7.
9- كتاب پيشين، همانجا، حديث 2.
10- نام اين حديث مهم و مشهور اسلامي، از همين كلمه "ثقلين" كه در آن آمده گرفته شده است.
11- "عبقات الانوار"، مجلدات "حديث ثقلين"، چاپ اصفهان.
12- همان مأخذ.
13- "عقات"، ج 3، ص 66-65.
14- كتاب پيشين، ج 3، ص 68-66.
15- سوره ی اسراه (17)، آيه 77، سوره ی احزاب (33)، آيه 62، سوره ی فاطر (35)، آيه ی 43، سوره ی فتح (48)، آيه 23.
16- "اصول كافي"، كتاب الحجة، "باب في شأن انا انزلنا ". حديث 2.
17- سوره روم (30)، آيه 7.
18- تفسير "كشف الاسرار"، ج 10، ص 559.
"استاد محمدرضا حكيمي"
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->